در یک لایو اینستاگرامی بررسی شد
آینده بازار سرمایه از چند زاویه
چشمانداز روسی- اوکراینی کامودیتیها
هلالات در این لایو اینستاگرامی ابتدا به جنگ اوکراین و حمله روسیه به این کشور اشاره کرد و درباره اثر این اتفاق بر بازار سرمایه گفت: «از چندماه قبل شاهد رشد قیمت گاز اروپا بودیم. از سوی دیگر آمریکا مخالف بود که اروپاییها به واردات گاز از روسیه متکی باشند. زمان گذشت. در هفتههای نزدیک به جنگ، آمریکاییها هشدار میدادند که روسیه قصد حمله نظامی به اوکراین را دارد اما آلمان و فرانسه با استناد به صحبتهایشان با پوتین معتقد بودند آمریکا بزرگنمایی میکند و خبری از جنگ نیست. حتی زلنسکی هم گفت آمریکا بهدنبال تنشزایی است و وضعیت آنقدرها هم بد نیست، اما با گذشت زمان مشخص شد که قصد روسیه برای حمله به اوکراین جدی بوده است.»
او با تاکید بر اینکه «جنگ میتواند هر زمانی در اوکراین به پایان برسد و روسیه ممکن است به هدف رسیده یا نرسیده از جنگ دست بکشد» ادامه داد: تحریمها علیه روسیه به بهانه این جنگ اتفاق افتاد ولی آمریکا و انگلیس از قبل دنبال این بودند که روسیه را به گوشه رینگ ببرند، چراکه اقتصاد یازدهم دنیا بود و هر روز هم به لحاظ نظامی قویتر میشد. از سوی دیگر روسیه ذخایر بالایی از طلا را در اختیار دارد و قصد هم داشت دیگر نفت را به دلار معامله نکند و با چینیها به یوآن فروش نفت را ادامه دهد، بنابراین جنگ بهانهای برای تحریمهای بیشتر روسیه شد. این کارشناس بازار سرمایه افزود: با این اتفاق روسیه به دلیل تحریمهای گستردهای که با آن مواجه شده برای مدتی به گوشه رینگ میرود و از آنسو اروپاییها در زیرساختهای خود با سرعت بالایی پیشرفت خواهند کرد و در انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری میکنند تا به مرور زمان وابستگی کمتری به گاز روسیه داشته باشند و این وابستگی قطع شود.
هلالات با تاکید بر اینکه «تحریم علیه روسیه برداشته نمیشود چون اصلا برنامه این بود که روسیه تحریم شود» درباره اثر این اتفاق بر بازارها گفت: اکنون در یکسری از کالاها کسری عرضه وجود دارد. یکی از دلایل این کسری عرضه هم جنگ زمینی است. اکنون حملونقل کالا به مشکل برخورده و فشار بیشتر هم روی حملونقل دریایی است، بنابراین هزینه حملونقل دریایی بالا است که مشکلات خاص خود را دارد، پس کسری عرضه در همه کالاها را خواهیم داشت. همچنین افزایش بهای تمامشده در کالاها و طبیعتا تورم بالاتر در دنیا خواهیم داشت. او با بیان اینکه «کسری عرضه در برخی کالاها میتواند بهسرعت انجام شود و در مقابل در برخی کالاها ممکن است کلا جبران نشود و در برخی هم کموبیش قابلیت جبران دارد» گفت: مثلا در حوزه نفت، عربستان و امارات میتوانند این کسری عرضه را جبران کنند. هرچند فعلا به دلیل عدمهمراهی آمریکا در موضوع یمن همکاری نکردهاند اما امکان افزایش یکمیلیون بشکه نفت را دارند، بنابراین آمریکا مجبور نیست حتما با ایران توافق کند تا کسری عرضه یکمیلیون بشکه نفت را جبران کند چون میتواند با همکاری با عربستان این کار را انجام دهد.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه «کسری عرضه نفت مخصوصا در صورت پایان جنگ، در آینده نهچندان دور جبران میشود» ادامه داد: ولی درخصوص گاز وضعیت فرق میکند. قبل از جنگ فرض بر این بود که اگر روسیه ۱۸ماه همکاری کند، اروپا میتواند سطح ذخایر گاز خود را به حالت عادی برساند، اما الان وضعیت تغییر کرده و جنگی در شرق اروپا درگرفته است. روسیه هم عرضه گاز را مقداری پایین آورده و تهدید میکند حتی شاید عرضه گاز را قطع کند، بنابراین این ریسک میتواند برای بلندمدت قیمت گاز را بالا نگه دارد. بالا ماندن قیمت گاز هم میتواند قیمت نفت را بالا نگه دارد، یعنی ممکن است جنگ تمام شود و عرضه نفت به حالت قبلی برگردد اما قیمت نفتبرنت ۹۰ دلار بماند و حتی در ۲۰۲۳ هم عدد بالایی داشته باشد. هلالات در ادامه به تشریح وضعیت کالاهای خوراکی در این شرایط پرداخت و گفت: در کالاهای خوراکی کسری عرضه جبرانپذیر نیست و دو دلیل برای آن وجود دارد. یکی اینکه همه کشورها حتی کشورهایی که مازاد عرضه دارند، صادرات خود را بستهاند. برزیل، آرژانتین، روسیه و کشورهای شرق آسیا جزو این دسته هستند؛ چون میخواهند ذخیره خود را بالا ببرند، در مقابل به کشورهایی مثل ژاپن، مصر و ایران و در کل کشورهای خاورمیانه و آفریقایی که این محصولات را وارد میکنند، فشار سنگینی وارد میشود.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه افزود: کالاهایی مثل نیکل هم جهش قیمت بالایی داشتند. او همچنین با بیان اینکه «تا زمانی که جنگ هست در فولاد کسری عرضه داریم» گفت: اما اگر جنگ برطرف شود عرضه فولاد میتواند به حالت عادی بازگردد، ولی تحریمها علیه زغالسنگ و سنگآهن روسیه میتواند قیمت این دو کالا را بالا نگه دارد. هلالات افزود: همچنین کسری عرضه آلومینیوم برطرف نخواهد شد. در روی هم چنین فضای داریم و کسری عرضه روی نمیتواند برطرف شود، چون از قبل هم در این کالا کسری عرضه داشتیم. در مس هم به دلیل تصمیم اتحادیه اروپا برای سرعتبخشی به توسعه زیرساختها و انرژی تجدیدپذیر مصرف مس بالاتر خواهد رفت، پس کسری مس را هم خواهیم داشت. این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که آیا قیمتهای جهانی در این نقطه باقی میمانند، گفت: هیچکس نمیتواند بگوید قیمتها در این حدود میماند یا نه. قبل از جنگ یک نقطه تعادل بوده اما کسری عرضه این نقطه را به نقطه بالاتر هدایت میکند و هرقدر کسری عرضه بیشتر باشد قیمت کالاها بالاتر هم میرود.
او سپس به بررسی وضعیت صنایع پتروشیمی و پالایشی پرداخت و با بیان اینکه «در پتروشیمی و پالایشیها قضیه بسیار پیچیدهتر است» گفت: درباره پالایشگاهها اگر قیمت نفت از ۱۲۰ دلار به ۱۵۰ دلار برسد، تقاضا به اندازه یکمیلیون بشکه افت میکند. در فضایی هستیم که کسری عرضه نفت وجود دارد و قیمت نفت از ۸۰ دلار به ۱۲۰دلار رسیده است. قیمت فرآوردههای نفتی هم بالاتر آمده و چون کسری عرضه انرژی در جهان است، کرکاسپردها پایین نرفتهاند، بنابراین این وضعیت برای پالایشگاهها بد نشده است. در بلندمدت هم اگر قیمت نفت به سمت ۹۰ دلار برگردد بیشتر به نفعشان میشود، چون تقاضا برای بنزین و گازوئیل نمیافتد. تا همینجا هم پالایشگاهها یک زمستان بسیار خوب را سپری کردهاند.
آینده پتروپالایشگاهها
این کارشناس در ادامه به بررسی وضعیت پالایشیها پرداخت و گفت: در پتروشیمیها پاییندست و بالادست داریم. تقاضا برای آمونیاک و اوره قوی است و برخی کشورها میترسند کسری بیاورند و به همین دلیل عرضه نمیکنند. برخی کشورها هم دنبال ذخیرهسازی هستند، بنابراین فضایی که وجود دارد در اوره به نفع ماست و این تقاضا و کسری عرضه همچنان بالا میماند. او افزود: در متانول اما دو بخش داریم. از متانول مثل انرژی میتوان استفاده کرد پس باید قیمت آن خیلی بالا میرفت ولی از آن طرف قابلیت تبدیل به الفینها را دارد. قیمت الفین هم بالا نرفته است یعنی تقاضا برای پلاستیکها بالا نیست برای همین متانولی که میتواند بهعنوان سوخت مصرف شود تقاضایش بالاست و آن را میخرند ولی آن بخش مصرف متانول که به چین میرود به صفر رسیده است، بنابراین در فضای فعلی متانول با قیمت بالای نفت بالا نمیرود. این کارشناس بازار سرمایه در بررسی وضعیت پلیمرها هم گفت: شرکتهایی که سیستم آروماتیک دارند این وضعیت کاملا به نفعشان شده است، اما آنهایی که نفتا میخرند و محصولات پلیمری میزنند به نفعشان نشده چون قیمت نفت بالا آمده و نفتا هم با آن بالا آمده است ولی تقاضا در پاییندست با این قیمتها جذاب نیست. هلالات تاکید کرد: اگر شاهد کاهش تنشها باشیم و قیمت نفتبرنت تا ۱۰۰ دلار بشود به نفع همه است، یعنی هم شرکتهایی که الان افزایش قیمت نفت به ضررشان شده، نفع میبرند و هم آنهایی که الان از افزایش قیمت نفت سود بردند، منفعت خواهند برد.
بورس و برجام
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه به بررسی اثر مذاکرات و برجام بر بورس پرداخت. او با تاکید بر اینکه توافق به نفع بازار است، گفت: اگر مروری به اتفاقات اوایل سال داشته باشیم، میبینیم ابتدای سال که اعلام شد مذاکرات شروع شده همه سهمهای بازار صففروش شدند. نمادهای کوچک برای مدتها قفل صففروش شدند، دامنهنوسان برای ماهها نامتقارن شد و سایر اتفاقات که شاهد آن بودیم، در مقابل اول این هفته که گفتند مذاکرات به تعویق افتاد، باز بازار برای یک روز صففروش شد!
او با طرح این سوال که چه شد در این مدت واکنش بازار به خبر مذاکرات تا این حد تفاوت کرده است، گفت: تجربه به فعالان بازار ثابت کرد دولتی که پول ندارد دست به جیب شرکتها میکند، نرخ بهره را بالا میبرد، تا جاییکه میتواند اوراق چاپ میکند و ...، بنابراین فعالان بازار به این نتیجه رسیدند که اگر توافق داشته باشیم نرخ بهره پایین میآید، p/ e تقویت میشود، ضمن اینکه با افزایش قیمت دلار هر قدر سهامدار سود کند، بازهم سودش از رشد قیمت دلار عقب میافتد، بنابراین توافق به نفع بازار سهام است چون نرخ بهره را کنترل و دخالت دولت را محدود میکند و بازار را به ریل خود برمیگرداند. همچنین در این شرایط میتواند بازار را تحلیل کرد و بازار از این ابهام خارج میشود، بنابراین با تجربهای که بهدست آمده توافق به نفع بازار سهام است و بهنظر هم میرسد نگرانی از احیای برجام بهشدت کم و محدود شده است.
بلایی که بر سر خودروسازان آمد
در ادامه این گفتوگوی زنده اینستاگرامی، نیما آزادی از هلالات درباره اینکه چه شد خودروسازها تا این حد زیانده شدند و چشمانداز سودسازی این صنعت در سالآینده چطور خواهد بود، پرسید که این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ یادآور شد: دهه ۸۰ وقتی میخواستند بگویند یک سهم کمریسک بخر، از سایپا نام میبردند چون بازارگردان داشت و بازارگردان هر روز چند صدم بازار را بالا میبرد و سفارشهای سنگینی روی آن میگذاشت. همچنین تقسیم سود مجمع سایپا ۹۰درصد بود و p/ e سایپا حدود ۴ بود، بنابراین اگر سهامداری پولش را بانک میگذاشت ۲۲درصد سود میگرفت اما اگر سهام سایپا میخرید زیر ۳۰درصد سود نمیکرد، پس به کسی که با بازار آشنا نبود، میگفتند سهام سایپا بخر.
هلالات سپس به تشریح این پرداخت که چه شد که صنعت خودرو در عرض چند سال اینگونه زیانده شد: دولت، مخصوصا دولت احمدینژاد مالک کارخانههای خودروسازی بود، بنابراین برای کاورکردن درآمدهای بودجهای خود از محل شرکتهای دولتی تقسیم سود بالا میکرد، خودروسازها هم پول نداشتند و میرفتند از بانکها وام میگرفتند. چند سالکه گذشت بدهکار شدند و رویهای را در پیش گرفتند که ایرانخودرو و سایپا زیانده شدند. او با بیان اینکه «جبران هزینه مالی زمان میخواهد و یک ساله و دو ساله درست نمیشود» گفت: «یا باید به خودروسازها کمک شود یا اگر میخواهند خودشان اوضاع را درست کنند، یک دهه زمان میبرد، اما راهحلی که الان دولت برای جبران گذاشته، منطقی و کار درستی است که گفته خودروسازها خودشان خودرو وارد کنند. هلالات یادآور شد: این اتفاق در موارد دیگر هم افتاده و موفقیتآمیز هم بوده است. در این صورت حاشیه سود واردات در جیب تولیدکننده میرود. البته خودروسازها نباید خودروی لوکس وارد کنند بلکه باید خودروهایی وارد کنند که مردم عادی هم توان مالی برای خرید آنها داشته باشند. در این صورت بهجای ۲۰هزار خودروی لوکس میتوانند ۱۰۰هزار خودرو وارد کنند. در این صورت همه نفع میبرند، یعنی هم مردم عادی منتفع میشوند و هم سود واردات به جیب خودروسازها میرود، بنابراین تصمیم دولت برای واردات خودرو میتواند اوضاع خودروسازها را بهتر کند.