از بحران لبنان تا نمادهای متوقف
جمع‌بندی
گروه بورس- بازار سهام کشور در هفته‌جاری در میان هیاهو‌های سیاسی جاری در منطقه در حالی به روند خود ادامه داد که به جرات می‌توان گفت شاهد تحولات ژرف و عمیقی نبود.

شاخص کل در طول هفته جاری، با 46/0درصد افزایش مواجه بود. وضعیتی که به صورت مشابه برای شاخص بازده نقدی و قیمت نیز رخ داد.
در گروه‌‌های بورسی گروه استخراج کانه‌های فلزی که شرکت‌های چادرملو، گل‌گهر، معدن منگنز، باما و معادن و فلزات را در خود جای داده است با ۳/۳درصد رشد، بیشترین افزایش را در بین گروه‌های بورسی ثبت کرد.
پس از این گروه، گروه ساختمانی با 4/2درصد و استخراج سایر معادن با 6/1درصد رشد در جایگاه‌های بعدی قرار گرفتند.
در جمع‌بندی رویدادهای هفته شاید بتوان رویدادهایی که در گزارش پیش‌رو به اضافه زوایای پشت پرده خبر آن انتخاب شده، بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
واکنش بورس در برابر شروع و پایان بحران
جنگ در لبنان شروع شد، بعد از ۳۷روز تمام شد، اما بورس تهران تکان هم نخورد!
آتش‌‌بس در لبنان در هفته جاری بار دیگر شاخص سهام سایر بورس‌های منطقه‌ای و بازارهای مالی جهان را تحت‌تاثیر خود قرار داد.
اما همان گونه که رییس سازمان پیش‌بینی کرده بود، بورس تهران تحت‌تاثیر تحولات سیاسی جاری قرار نمی‌گیرد. قابل پیش‌بینی هم بود چون بورس تهران حرکت کند خود را ظاهرا دیگر بدون تاثیرپذیری از تحولات سیاسی می‌گیرد.
از آتش‌بس لبنان مهم‌تر، صدور قطعنامه شورای امنیت علیه تهران بود. بورس تهران باز هم واکنش جدی از خود نشان نداد. آیا شاخص دستکاری می‌شود؟ یا بازار بی‌حس است؟ ظاهرا بورس تهران فراتر از همه بورس‌های جهان حرکت می‌کند! به نظر می‌رسد بعد از نهم شهریورماه، یعنی پایان زمان برای اعلام مواضع ایران در برابر قطعنامه شورای امنیت باز هم بورس تهران واکنش جدی از خود نشان ندهد!
باز هم واکنش بی‌واکنش
چنانچه سخنان اخیر رییس‌جمهور در قبال بانک‌ها در هجدهمین سفر استانی وی، ‌یعنی سفر به اردبیل در هفته جاری مبنی‌بر کاهش نرخ سود بانکی تا سطح یک‌رقمی شدن، در یک اقتصاد منعطف و آزاد بیان می‌شد، به شدت شاخص‌های بورس آن کشور با نوسان رو‌به‌رو می‌شد. اما بورس ایران در برابر اعلام سیاست‌های پولی، هیچ واکنشی از خود نشان نداد. مثل گذشته!‌ کارشناسان می‌گویند: «بی‌تحرکی بورس در برابر چنین برنامه‌ای سه تحلیل را به همراه آورد.

اول بورس ایران بسیار دولتی است و ضرورتی برای واکنش وجود ندارد. دوم، این خبر بسیار بدی است، چون بانک‌ها بر اثر یک رقمی شدن نرخ سود تسهیلات، کمتر به متقاضیان وام می‌دهند و معامله‌گرانی که از بانک‌های خود تسهیلات می‌گرفتند و روانه جریان معاملات بورس می‌کردند، دیگر از چنین فرصتی برخوردار نیستند.
سوم اینکه «کو تا نرخ سود تسهیلات بانکی تک‌رقمی شود؟» در همین حال، خبر افزایش 40درصد رشد سپرده‌گذاری‌ در بانک‌ها، در شرایطی که نرخ سود بانکی به سطح 17درصد رسیده، جای تامل دارد!»
«بورس در ایران» بدون سخنرانی رییس
نخستین همایش بورس در ایران بعد از قانون جدید در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد. اگر چه جای رییس سازمان خالی بود.

برگزاری همایش در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران مفهوم خاصی برای برنامه‌ریزان دارد. از آنجایی که امکان طرح و توسعه یکسان به منظور برنامه‌ریزی کلان و فراگیر در میان سازمان‌ها و نهادها و انتقال آن به سایر بخش‌های اجرایی جامعه با ابزار مکاتبات اداری وجود ندارد، برگزاری همایش در ایران یکی از ابزارهای مفید برای هم‌اندیشی است آن هم بدون بوروکراسی! همایش‌هااین فرصت را در برابر ناظران قرار می‌دهد که درباره برنامه‌ها و موضع نهادها و سازمان‌های درگیر درباره یک موضوع، داوری کنند. برگزاری این قبیل همایش‌ها در ایران، روشی است برای شناخت دیدگاه‌های فردی، سازمانی و اتخاذ دیدگاه‌های مشترک است. یکی از نکات جالب این همایش حضور «علینقی خاموشی» رییس اتاق ایران بود.
او این روزها همواره در پی راه‌اندازی بزرگ‌ترین شرکت سرمایه‌گذاری با سرمایه ۱۰۰۰میلیارد ریال بعد ازابلاغیه اخیر است. خاموشی عضو شورای بورس هم است.
یک هفته دیگر گذشت، اما
یک هفته دیگر گذشت، اما شرکت جدیدی وارد بورس نشد. نه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و نه فولاد خوزستان که برای ورود به بورس اشتیاق دارند. مساله ورود شرکت‌های جدید به بورس با توجه به ابلاغیه اخیر به صورت یک «وعده» درآمده است، مشخص نیست که آیا شرکت‌ها با توجه به فضای معاملاتی بازار حاضر نیستند، وارد بورس شوند، یا اینکه بورس زمینه ورود سریع این شرکت‌ها را فراهم نمی‌کند. هر چه هست، گفته شده شرکت فولاد خوزستان، فولاد مبارکه، سازمان گسترش و... به زودی وارد بورس می‌شوند. زمان‌هایی هم اعلام شده است که البته اگر به این هفته نرسید، شاید به هفته آینده یا هفته بعد از آن برسد، ظاهرا زیاد «زمان در برنامه‌ریزی اهمیت ندارد».
باز هم یک هفته دیگر گذشت، اما...
یک هفته دیگر گذشت، اما اتفاق مورد انتظار در بازار سرمایه رخ نداد.

اولین رویداد اینکه متوقف بودن نمادها کم‌کم به یک مشکل جدی برای بازار سرمایه ایران مبدل شده است که هیچ راه‌حل خاصی برای آن پیدا نشده است. در هفته جاری کانون سهامداران حقیقی با ارسال نامه‌ای اعتراض‌آمیز نسبت به عملکرد مالی شرکت (که در رتبه اول انتظارات بازار قرار دارد) به سازمان بورس خواستار تعجیل در بازگشایی نمادهای متوقف شده‌اند. ظاهرا در این مورد اولین مرتبه است که مصالح سازمان با منافع برخی شرکت‌ها گره خورده است، چرا؟ چون که اگر همه نمادهای متوقف باز شود، انگیزه سهامداران حقوقی و حقیقی برای نقد شدن پولشان و در نهایت تشکیل صف خرید، باعث فروریختن رقم شاخص بازار می‌شود. از سوی دیگر، اکثر شرکت‌‌ها دارای توقف نه تمایل و نه توان بازارگردانی دارند و قیمت بسیاری از آنها به زیر قیمت رسمی فرو می‌ریزد. جالب اینکه شنیده می‌شود برخی از شرکت‌ها اکنون از حضور در بورس منصرف شده و حتی با شرط بورسی بودن، تمایل دارند به تابلوی موعود یعنی چهارم بروند.
در همین حال، دیروز در تالار حافظ شنیده شد که نماد ۲۰ تا ۳۵شرکت بازگشایی می‌شود که احتمالا این نماد‌ها جزو نماد‌هایی نبوده که ماه‌ها و سال‌ها است، متوقف است که البته دیروزهیچ نمادی باز نشد.
درباره اخطار اول

اعلام اخطار اول سازمان به کارگزاران درباره «منع مصاحبه درباره تصمیم سازمان» درهفته جاری را می‌توان مهم‌ترین واکنش جدی سازمان بورس طی ماه‌های اخیر یاد کرد.
پس از آنکه رییس سازمان بورس طی دوسه ماه اخیر از مصوبه شورای بورس درباره تخصیص سهم 80درصدی کارگزاران و نهاد‌های مالی از سهام شرکت بورس حمایت کرد، رسانه‌ها از موضع رییس سازمان به عنوان حمایت وی از کارگزاران تعبیر کرده‌اند. این موضع رییس سازمان مورد نقد کانون سهامداران حقیقی به عنوان تنها نهاد یا تشکل سهامداران خرد هم قرار گرفت. حال خطاب اخیر در هفته جاری، این معنا را به ذهن بازار متبادر کرد:« آقایان کارگزاران ! لطفا درباره اعلام مواضع و تصمیمات ما از سازمان پیشی نگیرید.» اما با این حال، این دو معنی دیگر هم دارد. نخست اینکه «اجازه بدهید، ما امور را پیش می‌بریم، سهم شما که محفوظ است؟» و دیگر اینکه «مگر شرکت خدمات اطلاع‌رسانی یا روابط عمومی بورس چکاره است؟» ظاهرا اعلام اخباری درباره اصلاح اساسنامه شرکت بورس،‌ سازمان بورس را با اعلام اخبار چندگانه روبه‌رو کرده است. در صورتی که اعلام اخبار درباره اصلاح اساسنامه شرکت بورس برعهده سازمان است نه کارگزاران. با این حال، در شرایطی که اخبار به سرعت از «سازمان» نشت نمی‌کند، رسانه‌ها همیشه به مجاری‌ای که بدون بوروکراسی خبررسانی کنند، توجه دارند.
یک هفته با گفته‌ها و شنیده‌ها

یک روز قبل از اینکه ستون «گفته‌ها و شنیده‌های» بازار در صفحه اخبار شرکت در هفته قبل در چنین روزی راه‌اندازی شود، پیش‌بینی می‌شد که مورد استقبال خوانندگان ما قرار گیرد. کارکرد و کارایی این ستون بر خلاف سایر ستون‌های رایج است. گروه بورس اقدام به ترویج و کشت شایعه نمی‌کند، بلکه صحت و سقم خبرهای تایید شده را در پیگیری‌های خبری بعدی مشخص و به بازار اعلام می‌کند. این ستون اگر چه بسیار کوتاه است. اما تولید اخبار و اطلاعات آن بسیار دشوار و زمانبر است. اولین دشواری آن این است که یک خبرنگار ما (علیرضا باغانی) هر روز به گفته بچه‌های بازار، در «کف بازار» است تا گزارش بگیرد. او باید هر روز شایعاتی که در آن درصدی از اطمینان برای پیگیری و صرف وقت، وجود دارد، جمع‌آوری کند.تازه پس از پایان فرمان معاملات کار خبرنگاران شروع می‌شود. هر یک از آنها با شرکت‌ها تماس می‌گیرند و صحت و سقم خبر را دریافت می‌کنند. بماند که برخی شرکت‌ها به اصول و وظایف حرفه خبری و در درجه دوم منافع شرکتی خود توجه کافی ندارند و پاسخ درست و حسابی به ما و در نهایت به بازار نمی‌دهند. کوتاه بگوییم که کارکرد و ایجاد ستون ثابت بر خلاف سایر ستون‌ها، پالایش بازار از اخبار غیر رسمی است و مصرف آن تلاش برای توزیع یکسان اطلاعات و از بین بردن گسست در بازار اطلاعات، میان تمام سهامداران است. چه او که از طریق تله تکست و سایت اینترنتی، نوسانات و رفتار بورس تهران را هر روز نظاره می‌کند و چه آن کسی که آنقدر هر روز به مانیتورهای تالار حافظ و سعدی نگاه می‌کند که اشک در چشم‌هایش ناخودآگاه جمع می‌شود.
بدون آنکه بشنوند اطرافیان او درباره یک سهم چه می‌گویند.
به هر ترتیب چه خوشبختانه و چه متاسفانه آمار تعداد بینندگان در سایت جدید دنیای اقتصاد که (بر خلاف روش‌های مرسوم سایت‌های اینترنتی به طور جسورانه و واقعی درمعرض دید بازدیدگان قرار دارد) نشان می‌دهد که این ستون طی یک هفته به یکی از مطالب پر بیننده سایت دنیای اقتصاد مبدل شده است.
اما چرا متاسفانه!؟ متاسفانه این آمار نشان می‌دهد که اطلاعات نهایی شرکت به طوری عادلانه توزیع نمی‌شود و مردم از طریق این‌گونه ستون‌ها در پی کسب اطلاعات بهینه برای خرید و فروش سهم هستند.
شایعه منتخب هفته
میانگین قیمت تمام شده هر سهم بانک پارسیان برای شرکت‌های زیرمجموعه ایران‌خودر در حدود ۷۰۰ریال است.
با توجه به اینکه شنیده می‌شود، ایران‌خودرو در حال فروش سهام بانک به قیمت حداقل دو هزار ریال است و اینکه ایران‌خودرو مالکیت 27درصد سهام (یک میلیارد و 350میلیون سهم) بانک را در اختیار دارد، مجموعه ایران‌خودرو از فروش سهام مزبور قادر به شناسایی 1755میلیارد ریال سود خواهد بود. اما باید توجه داشت که ایران‌خودرو به طور مستقیم سهام بانک را در اختیار ندارد و از طریق سود شرکت‌های زیرمجموعه می‌تواند به شناسایی سود اقدام کند.

در حقیقت ایران‌خودرو از طریق شرکت‌های ایران‌خودرو دیزل، سرمایه‌گذاری سمند، محورسازان ایران‌خودرو، گسترش سرمایه‌گذاری ایران‌خودرو، محور خودرو، مهرکام پارس و چند شرکت خارج از بورس قادر به دریافت سود حاصل از فروش سهام مزبور خواهد بود.
برای روشن شدن موضوع می‌توان به درصد مالکیت ایران‌خودرو در برخی از شرکت‌های زیرمجموعه توجه کرد. ایران‌خودرو به طور مستقیم مالکیت 4/23درصد ایران‌خودرو دیزل را در اختیار دارد در حالی که به صورت غیرمستقیم نیز بیش از 42درصد سهام این شرکت در اختیار ایران‌خودرو است.این نسبت‌ها برای شرکت محورسازان به ترتیب 36 و 29درصد و مهرکام‌پارس به ترتیب 52 و 36 است. همچنین شنیده‌ها حاکی از سرمایه‌گذاری مجدد سود حاصل از فروش بانک پارسیان توسط ایران‌خودرو را دارد. این بدان معنی است که در عمل سود حاصل از فروش سهام بانک تقسیم نخواهد شد و تعدیل سودی از این بابت برای ایران‌خودرو متصور نیست.تنها نکته، افزایش خالص ارزش دارایی‌های (NAV) ایران‌خودرو از محل افزایش قیمت سهام شرکت‌های زیرمجموعه است. در رابطه با شرکت‌های زیرمجموعه ایران‌خودرو نیز در صورت عدم تقسیم سود حاصل از فروش بانک، این سود به حساب اندوخته منتقل خواهد شد و می‌تواند صرف افزایش سرمایه شود. به بیان دیگر بازده نقدی در شرکت‌های زیرمجموعه افزایش نمی‌یابد.