تنگناهای حمایت از بورس

تمامی فعالان قدیمی بازار سرمایه می‌دانند که بورس همیشه مکان پر رونقی نبوده است. در کمتر از ۱۰سال قبل تندباد تورم، بازارهای دارایی را درنوردید و با رسیدن به بورس تهران رونقی را رقم زد که تا سال ۹۲ ادامه یافت. در آن دوره هیجان ناشی از جهش ارزی آنچنان اقتصاد ایران را فرا گرفت که قیمت برخی از نمادها تا بیش از ۱۰ برابر نیز رشد کرد. در آن زمان، هم ریسک‌های سیاسی زنگ خطر را در بازار ارز به صدا درآوردند و هم انتظارات تورمی سبب شد به پیروی از بازار ارز تمامی دارایی‌‌‌ها با رشد قیمت مواجه شوند.

در برهه یاد شده روی کار آمدن حسن روحانی بود که توانست فیتیله بدبینی را در اقتصاد پایین بکشد و جای آن را به خوش‌بینی ناشی از توافق با ۱+۵ بدهد. حالا نیز تقریبا همین اتفاق افتاده، در آمریکا رئیس‌جمهوری بر سرکار است که برخلاف سلف خود میل به مذاکره دارد و در ایران نیز فشارهای اقتصادی بر مردم، دولت را به گفت‌وگو علاقه‌مند کرده است.  در فضای اقتصاد هم در بر همان پاشنه می‌چرخد که در دهه‌های اخیر می‌چرخیده؛ تورم، کسری بودجه، عدم‌دسترسی به منابع ارزی و‌ هزارویک هزینه اضافی که عدم‌دسترسی عادی به نظام پولی بین‌الملل برای ایران ایجاد کرده است.  نماگر اصلی بازار سرمایه که در میانه سال ۹۹ رکورد ۲‌میلیون و ۱۰۰‌هزار واحدی را به ثبت رسانده بود این روزها در میانه کانال یک‌میلیون و ۳۰۰‌هزار واحدی نوسان دارد. این در حالی است که در ماه‌های نخست امسال شاخص یاد شده تا محدوده یک‌میلیون و ۹۵‌هزار واحد نیز عقبگرد داشته است.

طبیعی است که مردم در چنین شرایطی عصبانی باشند. بازاری که در عرض چند سال آنقدر از حیث کمی رشد کرده که تعداد ذی‌نفعان آن به ۵۰‌میلیون می‌رسد، آن هم بدون اینکه فضای روانی برای این حجم از حضور را فراهم کرده باشند، ناگزیر باید با ناملایمات ناشی از سرخوردگی زیان بالای سهام کنار بیاید؛ به‌خصوص در برخی از نمادها که در طول این مدت تا ۷۰‌درصد نیز افت قیمت داشته‌اند.

در این میان تفاوتی که رخ داده داغ کردن بورس توسط دولت و وعده‌های دولت جدید برای بهبود بازار است که مردم را همچنان برای تغییر اوضاع در بازار سرمایه امیدوار نگه داشته، این در حالی است که در هیچ جای دنیا بازار سرمایه با هدف کسب سود ساخته نشده و با ایجاد بازار ثانویه برای شرکت‌ها مکانی برای تامین مالی بهتر برای آنها و شفافیت برای کل اقتصاد را فراهم می‌کند.

   حمایت از بازار؛ چگونه؟

در چنین شرایطی گاه و بی‌‌‌گاه جلساتی در سطح دولت، ریاست سازمان بورس و حتی مجلس شورای اسلامی شکل می‌گیرد و هدف تمامی آنها بهبود اوضاع بازار سهام است تا از این رهگذر چاره‌ای اندیشیده شود که به موجب آن روی سرخ بازار رو به سبزی بگذارد و مردم هم به هر طریق مجاب شوند که حال بورس خوب است.

با این حال کمتر کسی همچنان بر این باور قدیمی استوار مانده که فکر کند می‌توان با دستور، بخشنامه و جلسات متعدد قیمت چیزی را ثابت نگه داشت. هرچند پس از یک سال و نیم همچنان مسوولان بر این رویه‌ها پافشاری می‌کنند.

اینطور که از فحوای کلام یکی از نمایندگان مجلس برمی‌آید دیگر خود آنها هم به بهبود اوضاع بورس حداقل در آینده نزدیک امیدی ندارند. اصرار به حمایت از سهام از سوی حقوقی‌‌‌ها که طبیعتا باید به دنبال سودآوری خود باشند چندان از سوی آنها اجابت نشده و تصمیمات رفت و برگشتی در خصوص صنعت خودرو هم به جای آنکه نقش حمایتی برای بازار ایفا کند کار را خراب‌تر کرده است.

علی رضایی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و  نماینده کنگاور در مورد بورس گفته است که «مردم در حال حاضر ناراضی هستند؛ می‌گویند که دولت جدید وعده بهبود بورس را داده بود و این در حالی است که وضعیت تغییری نکرده است. به نظر من زود است که قضاوت کنیم. من فکر می‌کنم که علاوه بر دولت، حاکمیت باید ورود بکند. به هر حال ۴۰‌میلیون ایرانی درگیر مساله بورس هستند. همه ما امیدواریم که وضعیت بهتر شود. به هر روی شرکت‌های بزرگ حقوقی به دنبال سود هستند و وقتی منافع آنها تامین نشود نخواهند آمد. افرادی که قبلا با تشویق دولت به بازار آمده‌اند به حق معترض هستند. اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در این خصوص قانع نشده‌اند، اما باید توجه داشته باشیم که خود وزیر اقتصاد نیز در یک وضعیت چالشی قرار دارد. به ما قول داده‌اند که وضعیت بازار بهتر می‌شود. امیدواریم اوضاع بهتری در انتظار دولت و بورس باشد.» با توجه به این صحبت‌ها به نظر می‌‌‌آید که تلاش برای بهبود اوضاع عملا در حد حرف و حدیث باقی بماند.