نوسان امید بورسبازان در تصمیمات لحظهای
روزهایی که گذشته است اما از خاطر نمیرود. آدمها درباره بد و خوب و ویژگیهای افرادی که در لیستهای منتشرشده و گمانهزنیها از ترکیب کابینه، مینوشتند. همان آدمهایی که منتقد ابراهیم رئیسی بودند، حالا دست بهکار شده بودند و از ویژگیها و خصلتهای افرادی که شایعه شده بود قرار است در دولت حضور داشته باشند مینوشتند. این فضا کمکم به بخش زیادی از توییتر فارسی سرایت کرد و باعث شد که مشارکت در لیستها و گمانهزنیها درباره کابینه سیزدهم بالا بگیرد. اوج این داستان در جمع توییتری بورسیها و اقتصادیها، وزارت اقتصاد بود. وقتی احسان خاندوزی معرفی شد؛ به یک باره بخش زیادی از این جمع که از فعالان حوزه بورس، کارشناسان اقتصادی و... تشکیل شده است، درباره ویژگیهای مثبت خاندوزی نوشتند. نوشتند که اگر بیاید و رای بیاورد چنین و چنان میکند. گفتند کار بلد است و تغییر و تحولات گستردهای را در راستای منافع مردم و سهامداران شکل میدهد. گفتند و گفتند تا بالاخره توانستند در فضای کلی توییتر فارسی این فضا را بهوجود آوردند که یکی از بهترین وزرای پیشنهادی در کابینه سیزدهم احسان خاندوزی است. این برگ بندهای شد برای ابراهیم رئیسی. برگ برندهای که تقریبا و بدوناغراق با وجود گلایهها و انتقادها و عدمشرکت در انتخابات، توانست نظر بخش زیادی از کاربران توییتر را به خود جلب کند و امیدی بگیرند در دل ناامیدی. مثل سالهای پیش دیگر مسائل سیاسی و اقتصادی دغدغه نبود و غم، غم نان بود. برای همین هم آدمها دلبستند. در همان حول و حوش بود که واکسیناسیون گسترده در سطح کشور آغاز شده بود. ورود محمولههای واکسن به کشور، تزریق گسترده واکسن برای گروههای سنی مختلف و تنوع در انتخاب نوع واکسنها، باعث شده بود که از حجم انتقادها به ابراهیم رئیسی کاسته شود. خوب یا بد، کاربران میدیدند که کارهایی در دست اقدام است. میدیدند که کابینه تازه در حال شکلگرفتن است. برنامههای برخی از وزرا را که میشنیدند یا تکههایی از صحبتهایشان در شبکههای اجتماعی منتشر میشد، دل میبستند که قرار است فضا، آنهم فضای اقتصادی تغییر محسوسی بکند. این دو نقطه همان نقاطی بود که در انتقادات و گلایهها نسبت به ابراهیم رئیسی در توییتر و اینستاگرام کم بود و به چشم نمیآید، اما با گذشت زمان، کمکم فضا به سمت انفعال رفت. کاربران دیدند که آنطور که گمان میکردهاند کارها در حال پیشرفتن نیست. با این حال دست بالا را در آن روزها، حامیان دولت سیزدهم داشتند. میگفتند صبر کنید، دولت تازه سر کار آمده است، برای قضاوت زود است و چیزهایی از این دست. وقتی رئیس سازمان بورس انتخاب شد بار دیگر فضای نوشتههای جمع توییتری بورسیها و اقتصادیها کم و بیش امیدی به خود گرفت. فضا، فضای تغییر و تحول بود و همین فضا باعث شد که سهامداران خرد هم که در این شبکهاجتماعی حضور دارند امیدی بگیرند، اما این امید هم گذرا بود. حالا فضای توییتر و اینستاگرام پر است از انتقاد به تیم اقتصادی دولت؛ از بحران آب و برق تا گرانی کالاهای روزانه سفرهها. از ریزش شاخص بورس تا بالا رفتن قیمت دلار.
این گلایهها و انتقادها بهقدری زیاد است که از گنجایش این ستون فراتر میرود، اما کافی است در توییتر قسمت نظرات نوشتههای وزرای دولت سیزدهم را مرور کنید. یا در اینستاگرام قسمت نظرات صفحه رئیس دولت یا شبکهاطلاعرسانی دولت را مرور کنید. آنوقت متوجه میشود که فضا چگونه است. نکته قابلتامل در این ماجرا این است که در همان روزهایی که وزرای دولت سیزدهم از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفتند، خیلی زود در توییتر هم فعال شدند. نوشتند و برنامه دادند، اما حالا چند وقتی میشود که برخی از این وزرا هیچ حضوری در این شبکهاجتماعی ندارند و صفحههایشان خاک میخورد. کاربران اما بیتوجه به حضور یا عدمحضور آنها، در قسمت نظرات نوشتههای گذشته آنها، گلایهها و انتقاداتشان را مینویسند.
در این فضا مسائل دیگری هم وجود دارد که به خشم کاربران توییتر دامن میزند؛ خیلی وقت پیش و قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم، حامیان ابراهیم رئیسی در صفحههایشان این موضوع را مطرح میکردند که وقتی سه قوه یکدست و هماهنگ باشند، مشکل معیشت مردم رفع میشود و خیلی از کارها که در دولتهای گذشته به علت یکدست نبودن قوا پیش نمیرفته است، در این دولت به بهترین شکل ممکن اجرایی میشود. در تازهترین نمونه آن، رای نیاوردن فوریت لایحه حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی بود. دلاری که در زمان حیات دولت دوازدهم عامل انتقادهای تند و تیز افراد و جناحهایی به آن دولت شده بود اما وقتی فوریت این لایحه رای نیاورد، منتقدان دیروز این دلارها، سکوت اختیار کرده بودند و موضع مشخصی درباره این وضعیت و رد آن از سوی مجلسی که به اعتقاد آنها با دولت هماهنگ است، نگرفتند. یا در جریان عدمقیمتگذاری دستوری یکباره فضای توییتر امید به تغییر گرفت اما دوام این امید چند ساعت بود و خیلی زود همه تحلیلها و پیشبینیها نقش بر آب شد. حالا در کنار اینکه به اعتقاد کاربران تغییر و تحول مثبتی در معیشت آنها، خرید خانه که نه، اجاره و رهن، چشمانداز مثبت به آینده، مذاکرات بینالمللی برجام، تورمهای افسارگسیخته و... رخ نداده است، اینکه نمایندههای مجلس از یکسو به فوریت لایحه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی رای مثبت نمیدهند و از سوی دیگر همین دیروز به وزیر پیشنهادی آموزش و پروش رای اعتماد ندادند، نشان از آن دارد که هماهنگی قوا و یکدست بودن هم مثل وعدهها و شعارهای زمان انتخابات، درست است. با تمام این صحبتها، این روزها کارشناسان و فعالان حوزه اقتصاد و بورس و سیاست و جامعه و همه و همه در یک مساله اشتراک نظر دارند؛ ماهعسل دولت تمامشده است. به اعتقاد آنها در همان دورههایی که در ابتدای این ستون به آن پرداختیم دولت میتوانست با اقدامات دیگری سرمایهاجتماعی خود را افزایش دهد، نه اینکه بیتوجه به این موضوع باشد و از کنار آن ساده بگذرد.