کارشناسان از دلایل و عوامل تاثیرگذار بر شرایط این روزهای بازار سرمایه میگویند
منشأ کمرمقی بازار سهام
از کارشناسان در شبکههای اجتماعی سوال میپرسند و بازار کانالها و صفحات تلگرامی و اینستاگرامی در حوزه بورس داغ است. انگار که برگشتهایم به دو سال پیش. با این تفاوت که آن زمان همه در حباب امید بودند و میخواستند هرجور که میشود در بورس سرمایهگذاری کنند و حالا خیلی از همان آدمها دست به عصا شدهاند و این روزها با ترس و لرز در بورس حضور دارند. یکی از پرسشهای سهامداران خرد، این است که علت وضعیت فعلی بازار چیست؟ چرا روندی پایدار در بازار شکل نمیگیرد و یک روز بیدلیل شاهد صعود قیمت سهام هستیم و روز دیگر همان سهام روانه سطوح منفی میشوند؟ سوالی کلی است؛ علل مختلفی هم دارد. اما مطرح کردن آن با کارشناسان و متخصصان این حوزه، میتواند بار ترس و تردید سهامداران را کم و آنها را کمی از این فضای مبهم دور کند. اکثر کارشناسانی که با «دنیایاقتصاد» صحبت کردهاند، معتقدند که بازار تحتتاثیر دو مساله است؛ دلار و زمزمههای انجام مذاکرات. دو مسالهای که به طور مستقیم بر این روزهای بازار اثر گذاشتهاند. در این میان عدممدیریت صحیح بازار سهام به سبب وجود قوانین محدودکننده سبب شده تا بازار سهام ضمن کمرمق شدن سمت و سوی مشخصی نیز نداشته باشد.
شرایط این روزهای بورس طبیعی است؟
الناز افشار: در مرتبه اول، محرک بازارهای مالی در کشور، روند تغییرات نرخ ارز است که دلار سرآمد آن است. وقتی دلار حرکتی ندارد و بلکه افت هم میکند، این محرک از کار میافتد. در بازار سرمایه هم عموما سهامداران انتظارات را معامله میکنند. برای همین هم زمانی که از نوسان در بازار ارز کاسته میشود، بحث از سرگیری مذاکرات برجام دوباره مطرح میشود و... پس در نتیجه ریال در ذهن فعالان بازار و سرمایهگذاران ارزشمند میشود، و به این نگاه که اگر توافق صورت بگیرد چنین و چنان میشود، نزدیک میشویم. در نتیجه اولین محرک بازارهای ما از کار میافتد که در حال حاضر هم چنین شده است. اگر به رشدهای بازار سهام طی سالهای گذشته نگاه کنیم، متوجه میشویم که دلیل اغلب روندهای صعودی شکل گرفته، انتظارات تورمی بوده که مستقیما با تغییرات نرخ ارز مرتبط است. اما به نظر میرسد اگر توافقی صورت نگیرد و جریان ورود پول خارجی به کشور انجام نشود، با توجه به شرایط کسری بودجه دولت، تقاضای مصرفی سرمایهگذاری و تقاضای احتیاطی ارز بالا رفته و منابع ارزی محدود میشوند. در نتیجه نرخ ارز رشد کرده و تمام بازارهای مالی به پیرو افزایش نرخ دلار، صعودی میشوند. ضمن اینکه دولت سیزدهم، به تازگی تیم اقتصادی خود را تشکیل داده و این تیم هنوز آنطور که باید و شاید رویکرد آتی خود را نشان نداده است. به نظر میرسد رویکرد تیم اقتصادی دولت سیزدهم هم به شرایط سیاسی کشور وابسته است.
عامل دلسردی بورسبازان
مهدی ساسانی: اینکه بورس چرا چنین وضعیتی دارد، دلایل زیادی میتواند داشته باشد و نمیتوانیم به یک دلیل اشاره کنیم. به نظر میرسد با افزایش فروش روزانه اوراق دولتی در بازار که با هدف تامین بخشی از کسری بودجه انجام میپذیرد، بخشی از منابع بازیگران مختلف بازار همچون حقوقیها و صندوقها را جذب خود کرده و از توان مالی آنها برای خرید سهام کاسته است. ضمن آنکه یک نگرش نادرست در بین فعالان بازار وجود دارد که توافق هستهای و احیای برجام به ضرر بازار سهام و شرکتها خواهد بود. نکته دیگر این است که وابستگی بسیار زیادی از نظر روانی بین دلار بازار آزاد و بازار سرمایه وجود دارد که در برخی موارد باعث خطای تشخیص میشود. عواملی از این دست که بیشتر مباحثی روانی است، فعالان بازار را دلسرد کرده تا انگیزهای برای خرید سهام وجود نداشته باشد. در مجموع عوامل زیادی وجود دارد که به تشدید فضای تردید و بیاعتمادی در بازار سرمایه دامن زده و سبب شده تا در عین کمرمقی معاملات، روندهای شکل گرفته در بازار پایدار نباشند.
ذهنیت مهندسی شدن بازار
بهمن فلاح: در شرایط فعلی طبیعی است که سرمایهگذاران از سهامداری خسته شده باشند. بیش از یک ماه است بهرغم چشمانداز مثبتی که تیم اقتصادی دولت برای بازار سرمایه ترسیم کرده، هیچ حرکت خاصی در راستای بهبود شرایط بازار سرمایه رخ نداده و با اینکه وضعیت بازار مناسب نبود، شاهد چند عرضه اولیه نسبتا سنگین در بازار هم بودیم. در کنار این عوامل فروش اوراق خزانه دولتی برای تامین کسری بودجه بر روند معاملات سایه انداخته است. حتی آن توجهی که باید در روند مدیریت جریان پول در بازار و حفظ ارزش معاملات انجام شود، صورت نگرفته است. در چنین شرایطی این ذهنیت در میان سرمایهگذاران شکل گرفته که بازار در حال مهندسی شدن است. این ذهنیت در یک چهارچوبی شکل گرفته که نشانههای آن مشخص است. وقتی با وجود ارائه گزارشهای مناسب از سوی شرکتهای بورسی و انتظارات تورمی موجود در کشور، قیمت سهام درجا میزنند، این تفکر نیز میان بورسبازان تقویت میشود. درست است که عقبماندگی بازار نسبت به تورم سرانجام در نقطهای جبران شده و به اصطلاح به تعادل میرسد اما زمانی که خیل عظیمی از سهامداران در ضرر هستند و هنوز زیانهایشان جبران نشده است، صبوری از بازار سلب شده و هیجان جای آن را میگیرد. در عین حال لازم است تا متولیان و مدیران بازار سرمایه شرایط را برای شرکتهایی که در جریان بوروکراسی اداری و پیچیده سازمان بورس در صف طولانی افزایش سرمایه قرار گرفتهاند، تسهیل کنند. این موضوع میتواند به بازار سرمایه رونق دهد. به علاوه اینکه در صورت مدیریت درست بازار سرمایه و استفاده از ظرفیتهای مغفول میتوان به کنترل بازارهای موازی و تورم پرداخت. امیدواریم که با شکلگرفتن همبستگی و چشمانداز مشترکی بین اعضای تیم اقتصادی دولت، ترس سهامداران نیز تا حدودی مرتفع شود و شاهد جان گرفتن دوباره بازار سرمایه باشیم.