کیفیت حسابرسی و انگیزه اقتصادی

حرفه حسابرسی به‌عنوان یکی از گروه‌ها و عوامل اثرگذار در زنجیره تامین گزارشگری مالی نقش اساسی دارد و می‌تواند نقش عمده‌ای در حمایت از گزارشگری مالی با کیفیت ایفا کند. بازار سرمایه به‌عنوان مهم‌ترین رکن اقتصادی کشور نیازمند گزارشگری مالی باکیفیت است و این کیفیت به گونه‌ای حادث نمی‌شود مگر اینکه حسابرسی با کیفیت انجام شود.

برداشت از کیفیت حسابرسی در میان گروه‌های ذی‌نفع متفاوت است. زیرا سطح هرکدام از آنها از میزان دخالت مستقیم بر فرآیند حسابرسی تاثیر می‌پذیرد که از طریق آن می‌توان اقدام به ارزیابی کیفیت حسابرسی کرد. اختلاف در دیدگاه ذی‌نفعان از مفهوم کیفیت حسابرسی نشان می‌دهد که هیچ عنصری به تنهایی به‌عنوان فرض داشتن نفوذ و تسلط کامل آن عامل بر کیفیت حسابرسی به شمار نمی‌رود و این موضوع در حالی از این مفهوم استنباط می‌شود که درک گسترده‌تر و عمیق‌تری از پیچیدگی‌های موجود و شناسایی وجود تفاوت‌های ظریف از این دیدگاه‌ها و خواسته‌های ذی‌نفعان نیازمند توسعه مفاهیم از طریق مطالعه مفهوم کیفیت حسابرسی جامع است.

در تعریف حسابرسی آمده «حسابرسی نوعی خدمت حرفه‌ای با انگیزه اقتصادی است که با هدف کاهش ریسک اطلاعاتی ذی‌نفعان طراحی شده است، متکی به دانش و مهارت کارشناسان به خدمت گرفته شده در یک فرآیند نظام‌مند است که نیاز‌های فردی یک ارباب رجوع را در نظر می‌گیرد و پیامد‌های آن غیرقابل مشاهده بوده و منوط به محدودیت‌های بازار و فشار‌های نظارتی است.» این تعریف صراحتا نشان می‌دهد نظریه اقتصادی (و مقررات) می‌توانند بر اجرا و پیامد‌های حسابرسی تاثیرگذار باشند.

اگرچه مسوولیت‌های اجتماعی حسابرس باید مورد توجه ویژه قرار گیرد، ولی سوال اصلی این است اگر انجام مسوولیت‌های اجتماعی و قانونی حسابرس خالی از لطف اقتصادی باشد و منافع اقتصادی در خور حسابرس وجود نداشته باشد (نسبت به سایر شغل‌های مالی یا سایر حرفه‌ها) آیا باز می‌توان از حسابرس انتظار داشت که حسابرسی باکیفیت انجام دهد؟

در یک بازار ایده‌آل عرضه و تقاضا قیمت‌ها را مشخص می‌کند. در بازار حسابرسی نیز که یک بازار اقتصادی محسوب می‌شود نیازهای طرف متقاضی برای عرضه‌کننده این خدمات دارای قیمت است و در شرایط رقابتی این قیمت‌ها در حال رقابت و تغییر است و انجام خدمات حسابرسی در یک چارچوب مشخص و در بودجه زمانی تعریف شده دارای قیمت است. حال چرا قیمت برای یک خدمت حرفه‌ای مشخص در یک چارچوب مشخص و تعریف شده دارای تفاوت فراوان بین اعضای شاغل در حرفه است. این تفاوت قیمت ریشه در تعارض بین انگیزه اقتصادی و کیفیت دارد.

نبود نظارت نهاد ناظر و بی‌توجهی به نیازهای اقتصادی حسابرس در شرایطی که حق‌الزحمه‌های حسابرسی پایین است و شرکت‌ها راغب به انجام حسابرسی نباشند و حسابرسی را از سر اجبار نه صرفا ارزش افزوده اقتصادی انجام دهند، این مساله اتفاق می‌افتد که حسابرسی هزینه است و به دنبال پایین ترین هزینه هستند.  این ضعف ریشه در بی‌توجهی به خروجی کار حسابرسی و تا حدی بداخلاقی حرفه‌ای اعضای حرفه دارد و باعث بی‌تفاوتی به گزارش‌های حسابرسی شده است. اگر این بی‌تفاوتی‌ها ادامه‌دار باشد (نظیر نگاه ضعیف تحلیلگران بازار سرمایه به گزارش‌های حسابرسی صورت‌های مالی) چه اتفاقی برای این حرفه می‌افتد؟ چگونه می‌توان به گزارش‌های حسابرسی استناد کرد در صورتی که اطلاعات منعکس در گزارش‌ها به‌عنوان بخشی از مبنای تحلیل سرمایه‌گذاران حاوی اطلاعات اثرگذار نیست؟ نباید فراموش کرد که بازار سرمایه نیاز به عملکرد مطلوب و باکیفیت حسابرسی دارد و این فرآیند به نحو مطلوب اجرا نخواهد شد مگر با پشتیبانی و حمایت همه‌جانبه نهادهای نظارتی و اجرایی کشور. حسابرسی با کیفیت هزینه دارد و هزینه‌های اجرای آن صرف تربیت کارکنان حرفه‌ای و افزایش دانش و مهارت‌های حرفه‌ای و به روز حسابرسان خواهد شد.

 انگیزه اقتصادی و تامین نیاز اقتصادی حسابرسان با شرایط روز اقتصادی کشور موجب می‌شود زمان بیشتر و با‌کیفیت‌تری صرف امور حسابرسی شود و خروجی حسابرسی با کیفیت‌تر باشد که یکی از راه‌های اجرایی شدن این امر مهم متناسب‌سازی حق‌الزحمه‌های حسابرسی با شرایط اقتصادی جامعه جهت اجرای حسابرسی با کیفیت و کنترل‌های موثر نهادهای نظارتی در اجرایی کردن حسابرسی با کیفیت توسط موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی است.