در این میان دریافت کد معاملاتی زمانی از دید عموم جامعه امری واجب تلقی می‌شود که کارشناسان و فعالان این بازار نیز به ترغیب بیشتر مردم برای بورسی شدن می‌پردازند. با وجود این آنچه قریب به اتفاق فعالان بازار بر آن تاکید دارند اجتناب معامله‌گران تازه از ورود مستقیم به گردونه معاملات سهام است. کارشناسانی که معتقدند بهترین راهکار برای ورود به بازار سرمایه استفاده از قابلیت صندوق‌های سرمایه‌گذاری و البته تلاش سیاست‌گذار برای آموزش و افزایش سواد مالی سرمایه‌گذاران است.  علیرضا عسگری مارانی در پاسخ به این مساله که همه مردم قدرت تجزیه و تحلیل مالی ندارند و نمی‌توانند به‌صورت حرفه‌ای در بورس حضور داشته باشند، می‌گوید: به‌طور قطع همه مردم نمی‌توانند خودشان به تجربه و تحلیل سهام بپردازند و باید از مشاوران کمک بگیرند؛ در این راستا وظیفه دولت و رسانه‌ها آموزش و اطلاع‌رسانی است. اکنون که دولت به مردم برای ورود به بورس خوشامدگویی می‌کند باید بستر این حضور را نیز تقویت کند و آموزش‌های عمومی در رسانه‌های مختلف صورت بگیرد. به اعتقاد این فعال بازار سرمایه، این تشنگی مردم برای ورود به بورس و معامله سهام و ازدحامی که در کارگزاری‌ها ایجاد شده نه‌تنها به سیراب شدن آنها نمی‌انجامد، بلکه مشکلات جدی را در پی خواهد داشت. بنابراین باید جلوی شایعات گرفته شود و بورس و فرابورس و کارگزاری‌ها پول‌هایی که از مردم دریافت می‌کنند خیلی سریع خرج آموزش آنها کنند و در واقع آموزش در دستور کار قرار گیرد. مارانی تاکید دارد: همچنین سازمان بورس باید اعطای مجوزهای سبدگردانی را آسان‌تر کند و حتی شرکت‌های سبدگردان را به مثابه استارت‌آپ‌ها ببیند. به‌طوری‌که به جوانان تحصیلکرده مالی نه‌تنها مجوز تاسیس سبدگردانی بدهد بلکه در شهرهای مختلف کمک کند تا با اعطای وام یا در اختیارگذاشتن دفاتر حداقل برای چند ماه به‌طور رایگان کار را آغاز کرده و به مردم مشاوره و آ‌موزش دهند. بر همین اساس باید علاوه بر دولت، مدیران، سهامداران عمده، تامین سرمایه‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، سبدگردان‌ها، مشاوران سرمایه‌گذاری و کارگزاران همه با هم کمک کنند تا مردم عادی بتوانند وارد بازار شوند و به درستی سهام مناسب بخرند.

لزوم آموزش بورس به مردم

مارانی معتقد است باید به مردم سهامداری را یاد بدهیم و با افزایش میل به پس‌انداز شرایطی ایجاد کنیم که با تولد هر نوزادی کد سهامداری او نیز فعال شود. زیرا برخلاف نظر بعضی‌ها خرید و فروش سهام سوداگری و کاذب نبوده و نیست و باید مردم به‌عنوان یک حرفه به آن نگاه کنند. عسگری مارانی تصریح می‌کند: هیچ بازاری طی چند سال گذشته همانند بورس بازدهی نداشته است و اگر مردم برای بلندمدت سرمایه‌هایشان را در بازار نگه دارند بازدهی خوبی نصیبشان خواهد شد. وی در پاسخ به اینکه با رشد فزاینده قیمت سهام طی روزهای اخیر آیا واقعا این رشد منطقی است؟ می‌گوید: برخی اقتصاددانان از این بابت اظهار نگرانی کرده‌اند اما این رشد در اکثر موارد منطقی است. گرچه با این شتاب فعلی موافق نیستیم اما اگر دولت و مجلس با ریسک‌های سیستماتیک مانند دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های یک‌باره به شرکت‌ها آسیب نزنند هیچ مشکلی در این مسیر وجود ندارد. بسیاری از شرکت‌ها به ارزش واقعی خود نرسیده بودند، ولی الان با ارزش واقعی خود معامله می‌شوند و گران نیستند.

سبدی متشکل از سهام مختلف

سهام گروه‌های بانکی، بعضی پالایشگاهی‌ها، پتروشیمی‌ها، بعضی سرمایه‌گذاری‌ها و... اکنون به دلایل زیربنایی رشد می‌کنند، مثلا با توجه به ویروس کرونا و استفاده بیشتر از برنامه‌هایی مثل شتاب، شاپرک و کیف پول طبیعی است که سهام شرکت‌های دارنده این گروه رشد می‌کند. این درحالی است که بعضی از سهامداران عمده به مدت طولانی سهام این شرکت‌ها را عرضه نمی‌کردند و سهم شناور آزاد آنها پایین بود، به همین دلیل بعد از عرضه با استقبال همراه می‌شوند. مارانی معتقد است: مردم باید پرتفویی از سهام داشته باشند و با بررسی و مشاوره، سهامی که P/ E پایین‌‌تری دارد را بخرند. اکنون برخی از پتروشیمی‌ها و سنگ‌آهنی‌ها ارزش خرید دارند.

نیاز به اصلاح قوانین

این کارشناس بازار سرمایه معتقد است سازمان بورس هم باید برخی قوانین خود را اصلاح کند. مثل حجم مبنا که در هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد و اعمال آن در بورس ایران اشتباه محض است و بازار باید طبق روال عادی و طبیعی خود گردش داشته باشد. وی می‌گوید: با برداشتن حجم مبنا شاید یکی، دو روز شاهد تغییراتی در بازار باشیم، اما بعد به حالت عادی بازمی‌گردیم. این طبیعت بازار است که زمانی مثبت و زمانی منفی باشد. الان سهام آمازون تحت‌تاثیر ویروس کرونا بالا رفته و سهام جنرال‌موتورز کاهش داشته و این یک روند طبیعی در تمام دنیا تلقی می‌شود. وی همچنین معتقد است: دولت باید به جای خصوصی‌سازی، عمومی‌سازی انجام دهد به‌طوری که شرکت‌هایی که واگذار می‌کند سهامدار عمده نداشته باشند یا سهام آنها را به‌صورت نقد و اقساط به مردم تحویل بدهد. به‌عنوان نمونه به جای اینکه بخشی از سهام شرکت‌ها را به‌صورت بلوکی در اختیار شخص یا گروه خاص با شرایط ویژه نقد و اقساط بدهد این سهام را به مردم داده و مبلغ را از مردم به‌صورت نقد و اقساط دریافت کند. در این صورت بیشتر مردم می‌توانند با پرداخت قسط پس از مدتی صاحب سهام خود باشند. وی می‌گوید: دوره فعلی با هیچ‌یک از دوره‌های قبل بورس به لحاظ حجم و بزرگی قابل قیاس نیست. تنها در زمان دکتر نوربخش، بانک‌مرکزی تا حدی به کمک بازار سرمایه آمده بود. اما اکنون همه پای این کار ایستاده‌اند و از بازار حمایت می‌کنند و امیدواریم که این حمایت تنها به این زمان محدود نشود.