موج مثبت سهام زیر فشار فروش دوام نیاورد
دمای هیجان در بورس تهران
سیطره سناریوهای بدبینانه در مورد تهدیدات نظامی سبب شده تا بورسبازان برای خروج از جریان معاملات بورس تمام تلاش خود را بهکار گیرند و مرتکب بیشواکنشی به وقایع اخیر در قیاس با بازارهای موازی و روند قیمت در بازار جهانی شوند.
شکست قیمتها در هجوم فروشندگان
معاملات دیروز در حالی آغاز شد که بهای سهام اغلب شرکتهای بزرگ به واسطه حمایت سهامداران عمده برای لحظاتی سیر صعودی به خود گرفت و شاخص کل را پس از فشار سنگین عرضه در دو روز ابتدایی هفته، به محدوده مثبت هدایت کرد و رشد نسبتا قابل ملاحظهای را برای این نماگر به ارمغان آورد. شاخص کل در این بازه نیم ساعته حدود ۳ هزار واحد ارتفاع گرفت و کانال ۳۶۸ هزار واحدی را موقتا باز پس گرفت. اما نگرانی عمیق در تالار سهام خیل کثیری از سهامداران را به فروشنده بدل کرد و امکان افزایش بیشتر را به قیمتها نداد. در پی تشدید موج نزولی در نیمه دوم معاملات و بیاثر شدن خریدهای حمایتی، شاخص کل نیز به مسیر کاهشی شاخص هموزن پیوست و با ثبت ریزش ۶۹۷۲ واحدی، به کانال ۳۵۸ هزار واحد بازگشت.
دیروز ارزش سهام ۲۹۹ بنگاه از میان ۳۲۱ بنگاه بورسی کاهش یافت. سهامداران خرد با حضور پررنگ خود در سمت فروش نهایتا مالکیت ۵۵۰ میلیارد تومان از کل سهام بورسی را به فعالان حقوقی بازار تقدیم کردند. در همین حال، عقبنشینی قابل ملاحظه تقاضا باعث شد تا ارزش معاملات خرد به سطح ۲ هزار و ۱۰۷ میلیارد تومانی (کمترین سطح از آخرین جلسه کاری آذرماه) تنزل کند.
نااطمینانی شدید نسبت به روند آتی سهام نیرومندترین عامل در شکلگیری گارد محافظهکارانه در بین سرمایهگذاران و کاهش معنادار سطح تقاضا به حساب میآید. البته شکاف شدید بین عرضه و تقاضا همچنان خود را به شکل انجماد نقدینگی در آخرین صفهای فروش نشان میدهد. برآوردها نشان میدهد که در پایان معاملات دیروز سهام بیش از ۲۶۰ بنگاه در صف فروش قفل شدهاند. به بیان دیگر، حدود ۱۴۳۰ میلیارد تومان در پایان معاملات دیروز خریداری نداشته است. تلاش ناموفق سهامداران برای فروش سهام میتواند نشانهای از تداوم روند نزولی قیمتها، به شرط ثبات محیط حاکم بر کل بازار باشد.
البته دیروز هم عمق اصلاحی قیمتها در کل بازار یکسان نبود. شاخص کل در سه روز کاری این هفته، افتی معادل ۶/ ۶ درصد را تجربه کرده است. این درحالی است که شاخص هموزن در سومین افت شدید خود، نزدیک به ۱۰ درصد از اوج خود عقب نشسته است. فقدان بازارگردان و عدم فعالیتهای حمایتگرانه در سهام شرکتهای کوچک در مقایسه با حضور حمایتی بازیگران عمده در سهام غولهای کالایی و غیرکالایی در واگرایی دو نماگر اصلی بازار بیشترین اثر را داشته است.
کاهش طبیعی سطح مشارکت
یکی از ویژگیهای بارز معاملات سه روز اخیر کاهش معنادار میزان مشارکت در بازار است. اگر تعداد معاملات را بهعنوان یکی از پارامترهای تعیینکننده از میزان مشارکت در بازار در نظر بگیریم تصویری دقیقتر از روند تحرکات بورسبازان بهدست میآوریم. براساس آمار موجود، میانگین تعداد معاملات بورس تهران از ابتدای پاییز تاکنون رقمی معادل ۴۶۰ هزار است. این رقم در سه روز اخیر به ۳۹۰ هزار کاهش پیدا کرده وکاهش ۱۵ درصدی را به ثبت رسانده است.
تاخیر در فرآیند تعادل یکی از عوامل کاهش مشارکت در بازار بهشمار میرود. به نظر میرسد،محدودیت دامنه نوسان قیمت را باید مهمترین مانع در مسیر تعادلی قیمتها دانست. شکلگیری فزاینده صفهای طویل موجب ایجاد ترس و تحمیل جو روانی به کل بازار شده و امکان تخلیه هیجان را به تعویق میاندازد. این درحالی است که عدم هر گونه سقف یا کف برای قیمتها، فرآیند دستیابی به تعادل را خیلی زودتر فراهم کرده و در نتیجه، سرمایهگذاران ترغیب به خرید سهام شده و مشارکت به روند عادی خود باز میگردد. اما نااطمینانی شدید و عدم تخلیه به موقع اثرات آن موجب فرسایش روند قیمتها شده و دارندگان وجوه نقد سفارشهای خود را به آینده موکول میکنند.
علائم و علل بیشواکنشی سهام
علاوه بر وجود محدودیت قیمت در بورس که فرآیند تعادل را مختل میکند، میتوان محدودیتهای ساختاری دیگری را برای بورس تهران برشمرد که فرآیند تعادل قیمتها را به تاخیر انداخته و در مقایسه با دیگر بازارها منجر به بیشواکنشی شده است. هم روند نرخها در بازار داخلی ارز و هم نحوه واکنش بازار جهانی به افزایش تنشهای بین ایران و آمریکا کمتر از بورس تهران بوده است. شاخص کل بورس چنان که اشاره شد، طی معاملات این سه روز، ریزشی معادل ۶/ ۶درصد داشته است. این در حالی است که شاخص ارزی کشور در این سه روز به رشد ۹/ ۴ درصدی بسنده کرده است. قیمت جهانی نفت و طلا هم که روز دوشنبه در بازگشایی هفتگی واکنش تندی به تنشها نشان داده بودند، در معاملات روز سهشنبه با تخلیه بخشی از هیجان به محدودههای منفی برگشتند.حال سوال این است که اختلاف دمای هیجان در بورس تهران در مقایسه با بازار داخلی ارز و همچنین بازار جهانی نفت و طلا در چیست. به بیان دیگر، آیا بازار داخلی ارز یا بازارهای جهانی در واکنش به تنشهای بین ایران و آمریکا واکنش منطقیتری نشان دادهاند یا بورس تهران روند متعادلتری را در این مدت سپری کرده است.واقعیت این است که اغلب تحلیلگران واکنش بورس به تنشهای سیاسی را شدیدتر از سایر بازارها دانستهاند و ابعاد گسترده عرضهها و شدت افت قیمتها را شاهد اصلی نگرانی عمیقتر سهامداران عنوان کردهاند. بیشواکنشی بورسیها را میتوان نتیجه دو ضعف ساختاری بورس تهران در مقایسه با بازارهای همسایه دانست. یکی، شبکه محدودتر بازیگران بورس در مقایسه با ارز و طلا و دیگری ذینفع بودن تحلیلگران و صاحبنظران در انتشار و تحلیل اطلاعات و اخبار.
هر چند طی ماههای اخیر شاهد رکوردشکنی مستمر تعداد کدهای بورسی در سطح کشور بودهایم اما باید توجه داشت که همچنان سهام نسبت به طلا و ارز از ضریب نفوذ کمتری در بین آحاد جامعه برخوردار است. ریسک نسبتا بالای سرمایهگذاری در بورس، تنوع متغیرهای موثر بر قیمت سهام و همچنین عدم بلوغ و عمر نسبتا کوتاهتر بورس همگی نشانههای محدودیت شبکه فعالان بورسی هستند. از طرفی، پیوند نرخهای ارز با بازار کالاهای مصرفی و سرمایهای در گسترش اثرگذاری فضای معاملات ارزی در بین آحاد جامعه هم نقش مهمی ایفا میکند.
از طرف دیگر، بهنظر میرسد تحلیل و ارزشیابی شرکتها به دلیل ذینفع بودن صاحبان تحلیل دستخوش سوگیریهای رفتاری میشود و در پی آن روند قیمتها از مسیر اصلی خود دور میشوند. طی روزهای اخیر بسیاری از فعالان سهام در نبرد فرساینده خبری، در حال انتشار اخبار مثبت و منفی برای تغییر روند قیمت داراییهای خود بودهاند. کسانی که همچنان جزو سهامدارانند، در تلاش برای ارائه تصویری مثبت از فضای کلی حاکم بر بازار هستند و کسانی که در خروج از جریان معاملات موفق بودهاند، با گزینش اخبار و اطلاعات تنشزا، در کار القای فضای منفی و تیره بودهاند. نبرد فزاینده روایتهای منفی و مثبت به دلیل تورم اخبار و اطلاعات گاه ضد و نقیض نهایتا به نگرانیها دامن زده و بر شدت واکنشها در بین سهامداران افزوده است.
رصدخانههای انتظارات در بیرون از بورس
چنان که اشاره شد، جهتگیری تحلیلهای مرتبط با فضای بازار سهام قابلیت استفاده از این جریان اطلاعاتی را در مقطع فعلی به کمترین حد ممکن رسانده است. البته در کنار سوگیریهای رفتاری در بین معاملهگران و تحلیلگران، تحقق رونق بیسابقه و طولانیمدت سهام طی ماههای اخیر و ورود فزاینده بازیگران جدید به بازار سرمایه از عوامل دیگری هستند که در بروز چنین انحرافی در قیمتها و شکلگیری بیشواکنشی بورسیها موثر بودهاند. با این حال هنوز علائم و ابزارهایی برای سنجش انتظارات حاکم بر کل اقتصاد در وضعیت کنونی و پیشبینی روند مورد انتظار وجود دارد. مهمترین ابزارهای موجود روند بازارهای موازی داخلی با محوریت ارز و سکه و بازار جهانی با محوریت طلا و نفت است.
بازارهای ارز و سکه داخلی به دلیل جایگاه سنتی آن و وسعت و تنوع بازیگران و معاملهگران تصویر روشنتری از فضای مورد انتظار در بین عموم جامعه به دست میدهد. در واقع، رابطه مستقیم شاخص ارزی کشور با بازار کالاهای مصرفی ایجاب میکند که حساسیتهای عمومی به قیمت در این بازار بیشتر باشد و سطح انتظارات را نسبت به روند آتی وقایع اقتصادی و سیاسی بهتر منعکس کند. البته محدودیتهای دستوری بازارساز همواره بهعنوان مانعی برای تحقق بیواسطه انتظارات در قیمتهای ارز مطرح بوده است. از این رو، قیمت سکه را دماسنج دقیقتری نسبت به دلار معرفی میکنند. چراکه بازار ارز در مقایسه با طلا طی سالهای اخیر با محدودیتهای کنترلی در هر دو سوی عرضه و تقاضا مواجه بوده است. از سوی دیگر، بازار جهانی هم به دلیل عمق و گستره معاملاتی، یعنی تعداد بیشتر بازیگران و همچنین گردش سریعتر جریان اطلاعات و اخبار و در عین حال، عدم دستکاری و مداخله دولتها میتواند مرجع قابل اتکایی برای سنجش انتظارات نسبت به تنشهای بین ایران و آمریکا باشد. به بیان دقیقتر، قیمت مواد خامی چون نفت و طلا همواره به ریسکهای ژئوپلیتیک واکنش نشان داده و تعادل خود را با تحولات غیراقتصادی بازآرایی کردهاند. در واقع، ریسک هرگونه تقابل نظامی بین کشورها خیلی زود در قیمت این دو کامودیتی انعکاس مییابد. از همین روست که برخی تحلیلگران، عقبگرد قیمت جهانی طلا و نفت طی روز گذشته را به فروکش تنشهای سیاسی نسبت دادند. البته باید توجه داشت که ریسک تنش ایران و آمریکا برای بازار جهانی ابعاد کوچکتری نسبت به بازارهای داخلی دارد.