اهلیت درخصوصیسازی چیست؟
جواد رنجبر درخشی لر
واگذاری ماشینسازی تبریز که یکی از مهمترین و اولین کارخانههای صنعتی ایران است به مناقشهای سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است. فراز و نشیب واگذاری چنان زیاد است که شاید بتوان کتابی قطور درباره آن نوشت. ماشینسازی، که یکی از کارخانههای مادر صنعتی ایران است، در طول عمر خود تمام مسائل اقتصادی ایران را تجربه کرده است. در این باره هم میتوان با نگارش تاریخ این کارخانه تاریخ صنعت و اقتصاد و تولید کشور را نوشت. ماشینسازی تبریز در زمانی تاسیس شد که عزم ایران برای صنعتی شدن جزم شده بود.
جواد رنجبر درخشی لر
واگذاری ماشینسازی تبریز که یکی از مهمترین و اولین کارخانههای صنعتی ایران است به مناقشهای سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است. فراز و نشیب واگذاری چنان زیاد است که شاید بتوان کتابی قطور درباره آن نوشت. ماشینسازی، که یکی از کارخانههای مادر صنعتی ایران است، در طول عمر خود تمام مسائل اقتصادی ایران را تجربه کرده است. در این باره هم میتوان با نگارش تاریخ این کارخانه تاریخ صنعت و اقتصاد و تولید کشور را نوشت. ماشینسازی تبریز در زمانی تاسیس شد که عزم ایران برای صنعتی شدن جزم شده بود. بنابراین این کارخانه یکی از نمادهای صنعتی شدن در ایران است. موفقیت مالی و فنی و تربیت صدها متخصص و مهندس درجه یک پیش از انقلاب به تقریب تمام اهداف این کارخانه را محقق کرد. گرفتار مدیریت دولتی شدن آن در اول انقلاب ماشینسازی را به نمونهای از خیل کارخانههایی تبدیل کرد که به دیوار سخت مدیریت دولتی خوردند. دست به دست شدن میان مدیران لایق و نالایق در سه دهه گذشته توان اولیه آن را کاست و ارتفاع پرواز این پرنده صنعتی را کاهش داد. حال واگذاری آن به یک بحث مهم عمومی تبدیل شده و میتوان گفت کل سیاست خصوصیسازی را به چالش کشیده و معیار و میزان موفقیت یا شکست خصوصیسازی در ایران شده است.
این غول مهربان صنعت ایران که در گوشه تبریز خفته و از هیچ یک از آسیبهای اقتصادی کشور در چهار دهه اخیر بینصیب نمانده است آیا خواهد توانست از کاستیها و ضعفهای خصوصیسازی در ایران برهد؟ پرسشهای بسیاری درباره خصوصیسازی وجود دارد که هیچ گاه پاسخ مشخصی برای آنها داده نشده است. بهعنوان مثال: چرا در ایران خصوصیسازی مقدم بر تقویت بخش خصوصی واقعی شد؟ چرا پیش از فرهنگ خصوصیسازی روش آن پیش گرفته شد؟ چرا خصوصیسازی به شبه دولتیسازی تبدیل شد؟ چه کسانی برای خرید کارخانهها در اولویت هستند؟ چه کارخانههایی برای فروش در اولویت هستند؛ کارخانههای زیان ده یا سودده؟ خصوصیسازی در کشوری که متکی به درآمدهای نفت است چه معنایی دارد؟ سرنوشت کارخانههای خصوصی شده چیست؟ و دهها پرسش دیگر. در واگذاری ماشینسازی برای نخستین بار واژه اهلیت خریداران که ناظر بر یکی از پرسشهای بالاست مطرح شده است. حال باید پرسید: اهلیت درخصوصیسازی به چه معنی است؟ در قانون خصوصیسازی بحثی درباره اهلیت وجود ندارد. بهطور اساسی اهلیت معنای روشنی در این باره ندارد. اهلیت به داشتن لیاقت و صلاحیت برای امری، شایستگی و سزاواری، معنی شده است. تطبیق این مفاهیم با اداره یک کارخانه به چه روشی مقدور است؟
خرید و اداره یک کارخانه به توان (اهلیت) مالی و مدیریتی نیاز دارد. به عبارت دیگر اهلیت در اداره یک کارخانه توان دادن پول آن و اداره کردن آن کارخانه است. توان مدیریتی خود زیرمجموعه توان مالی قرار میگیرد. کسی که صاحب ثروت خرید یک کارخانه بزرگ است حتما ساز و کار مدیریتی برای به حداکثر رساندن سود آن را نیز میداند. اگر نداند حتما میداند که باید از مشاوران و مدیران متخصص بهره گیرد. بنابراین اهلیت به معنای داشتن پول است. اما کدام پول؟
پول باید مبدا مشخصی داشته و از پولشویی یا هر اقدام خلاف قانون دیگر به دست نیامده باشد. همچنین باید مبدا دولتی یا شبه دولتی هم نداشته باشد. بنابراین هر پول متعلق به هر شخص حقوقی ایرانی یا خارجی که دولتی و تبهکار نیست اهلیت خرید هر کارخانهای را دارد. اثبات این اهلیت و ساز و کار حقوقی آن نیاز به قانونگذاری دارد. در ایران نوعی تساهل بیش از حد در برخورد با داراییها و سرمایهها به وجود آمده است و منشا پولها به درستی بررسی نمیشود. پس از رفع شبهه غیر قانونی یا دولتی نبودن پول هر چه درباره اهلیت گفته میشود به کلیت برنامه خصوصیسازی کشور و برنامه دقیق و مشخص سازمان خصوصیسازی برای کارخانه در حال واگذاری (در اینجا ماشینسازی تبریز) برمی گردد. دولت چه برنامهای برای این کارخانه ریخته است؟ چه هدفی را از خصوصیسازی آن دنبال میکند؟ از خریدار چه توقعی دارد؟ این توقعها چه ضمانت اجرایی دارند؟
در اینجا نقش سازمان خصوصیسازی پررنگ میشود. سازمان خصوصیسازی یک بنگاه معاملاتی املاک (کارخانه) نیست که پس از پایان کار خریدار و فروشنده را با یک چای و دعای خیر بدرقه کند. این سازمان متصدی اصلی خصوصیسازی واقعی در کشور است و یکی از ابعاد خصوصیسازی واقعی مطالبه برنامه عملی و علمی کارخانه پس از خصوصی شدن است. نبود این برنامه و تلقی خصوصیسازی بهعنوان از سر باز کردن کارخانه زیان ده سبب شده است که اندیشه مترقی خصوصیسازی در ایران، به ویژه در بین کارگران کارخانهها، بهعنوان عامل مشکلات کارخانهها و زندگی کارگران شناخته شود. به نظر میرسد کارخانه ماشینسازی مثل همیشه منشا خیر و برکت است و این بار خیر آن نصیب پیشبرد خصوصیسازی در ایران خواهد شد.
ارسال نظر