نقدی بر آییننامه نظام راهبری شرکتی - ۱۴ بهمن ۹۵
سیامک ظاهری / حسابدار رسمی
سهامداران شرکتهای سهامی عام در بازی بازار سرمایه، مجموعهای از سرمایهگذاران خرد و کلان هستند که با امید منفعت به سرمایهگذاری اقدام کردهاند. در این بین، بزرگی شرکتها و تفکیک مالکیت از مدیریت، منتج به استقرار سازوکارهایی برای هممسیرسازی منافع سهامداران و مدیران شرکتها شد، نظامهایی مانند حسابرسی مستقل، الزامات قانون تجارت و همچنین تکالیف مراجع ذیصلاح مانند نظام راهبری شرکتی. پیدایش ساختاری به نام نظام راهبری شرکتی راهحلی بود برای جلوگیری از تضاد منافع و هدف غایی این نظام قرار دادن مسیر مدیران و هیاتمدیره شرکتها در مسیری همجهت با مالکان خرد و کلان شرکتها بود.
سیامک ظاهری / حسابدار رسمی
سهامداران شرکتهای سهامی عام در بازی بازار سرمایه، مجموعهای از سرمایهگذاران خرد و کلان هستند که با امید منفعت به سرمایهگذاری اقدام کردهاند. در این بین، بزرگی شرکتها و تفکیک مالکیت از مدیریت، منتج به استقرار سازوکارهایی برای هممسیرسازی منافع سهامداران و مدیران شرکتها شد، نظامهایی مانند حسابرسی مستقل، الزامات قانون تجارت و همچنین تکالیف مراجع ذیصلاح مانند نظام راهبری شرکتی. پیدایش ساختاری به نام نظام راهبری شرکتی راهحلی بود برای جلوگیری از تضاد منافع و هدف غایی این نظام قرار دادن مسیر مدیران و هیاتمدیره شرکتها در مسیری همجهت با مالکان خرد و کلان شرکتها بود.
برای حاکمیت شرکتی تعاریف متعددی وجود دارد، میتوان بهعنوان تعریفی جامع برای نظام راهبری شرکتی، آن را بهعنوان ساختاری ارتباطی بین مدیریت، هیاتمدیره، سهامداران و سایر ذینفعان تعریف کرد؛ بهطوریکه به وسیله آن ساختار، دستیابی به اهداف شرکت تحقق پیدا کند. در ایران حاکمیت شرکتی با تدوین آییننامه نظام راهبری شرکتی در سال ۱۳۸۶ به حیطه اجرا درآمد. در این آییننامه به تعریف چارچوب راهبری شرکتی پرداخته شده و در تعریف ساختار هیاتمدیره، استقرار سه کمیته بهعنوان کمیتههای تخصصی هیاتمدیره را لازم دانسته است:
• کمیته حسابرسی: هیات مدیره به منظور اطمینان از انجام وظیفه مباشرتی در نظارت بر گزارشگری مالی و افشای عمومی، اقدام به ایجاد کمیته حسابرسی میکند تا این کمیته طبق منشور به وظایف خود که شامل اجرای نظارت بر کار حسابرسان داخلی و مستقل، پیشنهاد حسابرسان مستقل به هیات مدیره یا سایر سهامداران به منظور انتصاب، تعیین حقالزحمه و عزل حسابرسان مستقل، بازنگری و تایید حوزه حسابرسی و دفعات حسابرسی و همچنین کسب اطمینان از انجام اقدامات اصلاحی به موقع و صحیح از سوی مدیریت است عمل کند.
• کمیته مدیریت ریسک: مسوولیت این کمیته نظارت بر اقدامات مدیریت در زمینه مدیریت ریسک بازار، نقدینگی، عملیاتی، رعایت حسن شهرت و سایر ریسکهای شرکت است.
• کمیته جبران خدمات یا حقوق و مزایا: نظارت بر حقوق و مزایای مدیرعامل و معاونان مدیرعامل و همچنین اطمینان از تطابق پرداختها با فرهنگ، اهداف، استراتژی و فضای نظارتی شرکت از وظایف این کمیته است. حال سوال اینجا است، آیا با بزرگ شدن شرکتها، همچنین ورود سرمایهگذاران خرد و کلان به بازار مالکیت شرکتها و تفکیک مالکیت از مدیریت، طرح و ایجاد کمیتههای سهگانه فوق که تماما به نوعی زیر نظر هیات مدیره هستند جوابگوی رعایت منافع سهامداران است؟ به فرض ایجاد کمیتههای تخصصی سهگانه فوق و صرفا رعایت شمایلی از نظام قدرتمند راهبری شرکتی، دغدغه خاطر سهامداران اقلیت در این رابطه مرتفع میشود؟ آیا برآیند و ماحصل مصوبات این کمیتهها، دلواپسی سهامداران را از نظارت بر تصمیمات شرکت مرتفع میکند؟ قطع به یقین نمیتوان تلاشهای انجام شده برای ایجاد این ساختار را نادیده گرفت، لیکن با تعمق در سوالات فوق، ارتقای سطح کیفی آییننامه مذکور و بسط آن بهعنوان چارچوب زیربنای تصمیمات خرد و کلان شرکت ضروری به نظر میرسد.
ارسال نظر