بازار محصولات پتروشیمی در پسابرجام چگونه خواهد بود؟
کارزار بر سر سهم بازار
محمدحسین بابالو: با اجرایی شدن برجام دیگر زمان آن فرارسیده است که به بیان واقعیتهایی بپردازیم که میتواند آینده بازار پتروشیمیها را رقم بزند. کاهش قیمت دلار، افت قیمتهای جهانی نفت و محصولات پتروشیمی، ترس از کاهش سودآوری صادرات مواد اولیه، امکان واردات مواد اولیه با هزینهای کمتر، کاهش حجم تولید در صنایع پاییندستی و بالادستی پتروشیمی، ورود رقبای خارجی به بازار ایران و نهایتا افزایش رقابت برای تصاحب سهم بازار بیشتر در بازارهای داخلی مواردی است که میتواند آیندهای مبهم و حتی خطرناک را در دوران پساتحریم ترسیم کند.
محمدحسین بابالو: با اجرایی شدن برجام دیگر زمان آن فرارسیده است که به بیان واقعیتهایی بپردازیم که میتواند آینده بازار پتروشیمیها را رقم بزند. کاهش قیمت دلار، افت قیمتهای جهانی نفت و محصولات پتروشیمی، ترس از کاهش سودآوری صادرات مواد اولیه، امکان واردات مواد اولیه با هزینهای کمتر، کاهش حجم تولید در صنایع پاییندستی و بالادستی پتروشیمی، ورود رقبای خارجی به بازار ایران و نهایتا افزایش رقابت برای تصاحب سهم بازار بیشتر در بازارهای داخلی مواردی است که میتواند آیندهای مبهم و حتی خطرناک را در دوران پساتحریم ترسیم کند. تمامی این موارد در حالی است که ظرفیت بالای تولید در صنایع پاییندستی به قدری قدرتمند است که در کنار مدیریت شرایط بازار میتوان گام بسیار بزرگی در مسیر توسعه این صنعت و تکمیل زنجیره ارزش برداشت.
سناریوی پسابرجامی پلیمرها در کوتاهمدت
در بازار داخلی مواد اولیه پلیمری شاهد کاهش ادامهدار قیمتها هستیم. این در حالی است که هماکنون نزدیک به ۲ هفته پیاپی قیمتها در مسیر کاهش قرار داشته است که البته بهرغم افزایش قیمتهای پایه در آخرین اعلام رسمی، این کاهش قیمتها تا حدودی غیرمنطقی به نظر میرسد. این وضعیت باعث شده بسیاری از مواد اولیه پلیمری دیگر جذابیت خرید از بورس کالا را نداشته باشد. با توجه به تجربیات پیشین این وضعیت به سرعت به شکننده شدن بازار منجر خواهد شد یعنی از هماکنون باید منتظر تغییر جهت بازار باشیم. مهمترین دلیل کاهش قیمتها را باید افزایش حجم معاملات در دو هفته گذشته دانست که باعث شد تا در این مدت به استثنای هفته جاری، حجم معاملات پلیمرها در بورس کالا به بیش از ۱۰۰ هزار تن برسد که رقم قابل توجهی است. این ویژگی باعث شده است که عرضه کالا با محوریت بورس به بازار افزایش محسوسی داشته بنابراین در برتری عرضه بر تقاضا، قیمتها در مسیر کاهش قرار گرفته است. از سوی دیگر باید کدهای معاف از مالیات را جدی گرفت زیرا قیمت تمام شده پایینتری داشته بنابراین فروش در قیمتهایی کمتر از قیمت تمام شده از بورس نیز برای فروشنده به شدت سودمند است. همین دو ویژگی مهم را باید دلایل اصلی کاهش قیمتها در هفتههای اخیر دانست. اما به نظر نمیرسد این شرایط چندان هم پایدار باشد.
همانگونه که اشاره کردیم شرایط فعلی بازار به سمت شکننده شدن پیش میرود زیرا ادامه روند فعلی برای بازار تقریبا غیرممکن بوده و از هماکنون باید منتظر تغییر جهت بازار باشیم. بهعنوان مثال از هماکنون شاهد افزایش حجم تقاضا برای فروش محصولات نهایی در روزهای پایانی سال هستیم بنابراین رشد تقاضا منطقی به نظر میرسد. از سوی دیگر با توجه به خودنمایی زیرپوستی خریداران در بازار، عرضه محصولاتی با قیمت تمام شده پایینتر به سرعت در حال کاهش بوده بنابراین نمیتوان به ثبات قیمتهای فعلی امیدوار بود. در ادبیات فعالان بازار، قیمتهای فعلی پشت ندارد (ادامه نیافته و استحکام کافی را نخواهد داشت). با توجه به این موارد باید گفت که بازار در حال تغییر جهت بوده و میتوان از هماکنون به رشد نسبی قیمتها امیدوار بود هرچند که از هماکنون نشانههایی از افزایش قیمتها در بازار با رشد بهای گریدهایی همچون ۵۱۱۰، BL۳، ۰۱۹۰، انواع ۲۴۲۰ و ۰۲۰۹ پتروشیمی شازند مشهود است.
دورنمای میانمدت تا درازمدت پلیمرها در پسابرجام
از طرف دیگر این تغییر جهت هرچند به احتمال قوی محقق خواهد شد ولی نمیتواند چندان هم مقتدر خودنمایی کرده و باز هم بازار به کمک برخی دادههای بنیادین تغییر جهت پیدا خواهد کرد. از هماکنون قیمت دلار وارد یک فاز کاهشی شده و شکسته شدن کف قیمتی 3600 تومان هرچند بهصورت موقتی در کنار کاهش قیمتهای جهانی نفت خام و محصولات پلیمری باعث خواهد شد که از یکسو قیمتهای پایه در بورس کالا نزولی شده و از سوی دیگر بهای پلیمرها در بازار داخلی نیز کاهش یابد. این موارد هر دو به کاهش قیمتها کمک خواهد کرد ولی باز هم سیگنالهای خطرناکتری نیز در بازار وجود دارد. در مقام مقایسه میتوان از بازار فولاد نام برد که در روزهای اخیر با کاهش قیمتهای شدیدی همراه شده است. نکته جالبتر این مطلب است که در این بازار کاهش قیمتها بهصورت دستساخته و از سوی تولیدکنندگان اصلی صورت میپذیرد که به نوعی مدیریت بازار تلقی میشود. به عبارت سادهتر عرضهکنندگان اصلی که اغلب قیمتهای تمامشده پایینتری دارند با کاهش دستساخته قیمتها شرایطی را فراهم آوردهاند که در صورت کاهش قیمت دلار یا حتی گسترش تخصیص ارز مبادلاتی برای کالاهایی خاص، باز هم واردات صرفه اقتصادی نداشته باشد یعنی از هماکنون برای حفظ سهم بازار خود دست به کار شدهاند. به احتمال قوی این رویکرد به بازار محصولات پتروشیمی نیز سرایت خواهد کرد یعنی عرضهکنندگان اصلی در کنار کاهش قیمت دلار مجبور خواهند بود که برای حفظ سهم بازار داخلی خود دست به اقداماتی احتیاطی بزنند زیرا کاهش قیمت دلار دقیقا با افت سودآوری صادراتی آنها همراه خواهد بود و البته این بار دیگر بازارسازیهای دلاری آنها به کمک حجم تزریق ارز حاصل از صادرات به شبکه صرافیها پاسخگو نخواهد بود.
به احتمال قوی ماههای آینده باید منتظر رقابتهای سختی در بازار در بین عرضهکنندگان اصلی باشیم زیرا حفظ سهم بازار برای شرکتهای بزرگ داخلی به احتمال قوی به رقابتی تنگاتنگ بدل خواهد شد که میتواند حتی برای برخی شرکتها به تلفات بزرگی تبدیل شود زیرا جایگاه پیشین آنها که در سالهای اخیر تقویت شده است با سقوط قیمتهای جهانی و افت توأمان بهای ارز فروخواهد ریخت بنابراین باید به مکانیزم بازار احترام بگذارند. به احتمال قوی این قبیل فعالان بازار مخصوصا آن دسته از تولیدکنندگان که در مناطق آزاد یا ویژه اقتصادی حضور ندارند باید برای حفظ سهم بازار داخلی و بینالمللی خود دست به رفتارهایی غیرقابل پیش بینی بزنند که ساده ترین آنها کاهش قیمتهای پیشنهادی خواهد بود. موارد ذکر شده در ابتدای امر شاید کابوسی خطرناک جلوه کند ولی اصلا این گونه نیست زیرا پتانسیلهای قدرتمندی در بازار داخلی وجود دارد که در صورت شناخت و احترام به آنها، همه بخشهای مختلف صنعت پتروشیمی را منتفع خواهد ساخت. در آمارهای منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت نرخ رشد تولیدات صنعتی به تفکیک بخشهای مختلف مخصوصا پلیمرها ماه هاست که اعلام نشده و آخرین آمار مستند مربوط به 4 ماه اول سال جاری است. در آن دوره حجم تولید با 71/ 1 درصد کاهش به نسبت مدت مشابه سال قبل آن رو به رو بوده که دلیل آن را باید کاهش تقاضای داخلی دانست که وزارت صنعت نیز به آن اشاره کرده است. با توجه به کاهش حجم معامله پلیمرها در بورس کالا این آمار در ماههای اخیر وخیمتر نیز شده که البته با سقوط حجم تولید در صنایع پاییندستی همراه شده است.
برآوردهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد حجم تولید در صنایع پاییندستی در سال 93 شاهد افت 1/ 7 درصدی بوده ولی در سال جاری شاید افتی 20 درصدی را به ثبت برساند. این آمارها به استثنای ظرفیت خالی موجود در صنایع پلیمری یا صنعت گسترده پلاستیک با بخشهای گوناگونی است که هماکنون به فعالیت صنعتی مشغول نیستند. با توجه به این شرایط میتوان به صراحت عنوان کرد در صورت تمکین واحدهای پتروشیمی از خریداران محصولات خود با حمایت واقعی از بخشهای پاییندستی، قطعا حجم تولید این قبیل تولیدکنندگان بالادستی کاهش پیدا نکرده بلکه در کنار گشایشهای بینالمللی و تقویت زنجیره ارزش در بازار داخلی، صادرات محصولات پتروشیمی از خام فروشی به سمت عرضه محصولات نهایی به بازارهای منطقهای و بینالمللی تغییر جهت خواهد یافت.
در نهایت به شدت توصیه میشود صنایع بزرگ بالادستی در صنایع پاییندستی خود سرمایهگذاری کرده تا از یک سو بازار مصرفی دائمی برای خود دست و پا کند و از سوی دیگر سودآوری خود را افزایش دهند. شاید این ادعا برای بسیاری از صنایع بالادستی منطقی نباشد و حتی شأن و شخصیت خود را با این اقدام در مسیر تضعیف بپندارند ولی این رویکرد خطایی است استراتژیک. بهعنوان مثال سابیک عربستان با واردات بیش از 2000 دستگاه تزریق پلاستیک و جذب نیروی کار از بنگلادش و کشورهای مشابه به گونهای در صنایع پاییندستی پلاستیک برای تولید قطعات کوچک همچون درب بطری، ظروف نگهداری مواد غذایی یا درب اسپری سرمایهگذاری کرده که شاید دیگر چین هم نتواند با این شرکت در بازارهای جهانی رقابت کند. این تنها یک مثال مشخص است ولی واردات دستگاههای تزریق پلاستیک ادامه دارد. کارشناسان این حوزه به خوبی درک میکنند که نصب 2000 دستگاه تزریق پلاستیک در حالی که این حجم واردات ادامه دارد چه معنی مشخصی در بر دارد. بهتر است فعالان بزرگ در صنعت پتروشیمی واقعیتهای این حوزه را بیش از پیش درک کنند. جنگ اقتصادی در پسابرجام دیگر بر سر تحریم غذا یا دارو یا محدودیتهای بانکی نخواهد بود. جنگ اصلی بر سر کسب سهم بازار است و اگر شرکتهای داخلی نتوانند بازار داخلی را در پساتحریم حفظ کنند شاید از گردونه رقابت حذف شوند. شاید دیگر دولت نیز تمایلی نداشته باشد تا از صنایعی که سال هاست عمر مفید آنها سپری شده حمایت کند زیرا سرمایهگذاریهای جدید و خارجی با تکنولوژی و بازده بالاتر قطعا جذابیت بیشتری خواهد داشت.
تیغ دو دم فاینانس خارجی
با برداشته شدن تحریمها در شرایطی که اغلب فعالان بازار بر کاهش قیمت دلار شرط بندی کرده و بانک مرکزی نیز تنها از ارز تک نرخی سخن به میان میآورد فاینانسهای خارجی قطعا همچون گذشته برای واردکنندگان محقق خواهد شد و حتی به احتمال قوی بهتر از قبل ایجاد میشود. این وضعیت قطعا واردات بسیاری از مواد اولیه را تسهیل خواهد کرد که سهم بازار بزرگی را از شرکتهای عرضهکننده دریغ میدارد. با توجه به این موارد باید شرکتهای بزرگ نیز از این امکان حداکثر استفاده را برده و به کمک کانالهای اعتباری داخلی و خارجی، تلاشکننده تا از خریداران خود حمایت کرده و به عبارت سادهتر بازارهای بالفعل فعلی خود را حفظ کنند. با توجه به سرمایهگذاری اولیه عظیم شرکتهای بزرگ پتروشیمی قطعا دریافت فاینانسها یا خطوط اعتباری داخلی و خارجی برای آنها ساده تر بوده بنابراین میتواند بیش از واردکنندگان از خریداران خود حمایت کنند.
ارسال نظر