بخش پایانی محمد‌حسین بابالو: قیمت‌های پایه به‌عنوان قطب قیمت‌گذاری مواد اولیه صنایع پایین دستی پتروشیمی مخصوصا صنعت پلاستیک مدتی است که با انتقادات بسیاری رو به رو بوده که نیاز به بازبینی آن را بیش از پیش پر اهمیت ساخته است. توجه به توان رقابت صنایع پایین دستی داخلی با رقبای خارجی برای کسب سهم بیشتر از بازارهای منطقه‌ای با توجه به ارزش افزوده بسیار بالای آنها همچنین جایگاه خطیر این قبیل تولیدکنندگان کوچکتر در اشتغال‌زایی، مواردی است که توجه روزافزون به این صنایع و مخصوصا قیمت مواد اولیه آن را می‌طلبد. در نشستی به لزوم بازبینی شیوه تعیین قیمت‌های پایه در روزنامه «دنیای اقتصاد» پرداختیم که بخش دوم آن تقدیم می‌شود. مهندس بخشنده در پاسخ به خبرنگار «دنیای اقتصاد» درخصوص تعیین قیمت‌های پایه بر اساس FOB خلیج فارس گفت: تعیین قیمت‌های پایه بر اساس قیمت‌های تحویلی بار کشتی در خلیج فارس (FOB خلیج فارس) با احتساب تخفیف ۵ درصدی، سیاست‌گذاری کل کشور است و بر‌اساس توجه به صنایع بزرگ پتروشیمی، صنایع تکمیلی و واحدهای مصرف‌کننده و همچنین با نظر سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرف‌کننده وضع شده البته اعتراض واحدهای بزرگ پتروشیمی را هم در پی داشته تا جایی که در برخی از اوقات و برای گروهی از تولیدات خاص، شاهد بالاتر رفتن قیمت‌های تمام شده از قیمت‌های پایه در بورس کالا بودیم. با توجه به این موارد باز هم تعیین دستوری سقف قیمتی ۱۰ درصد برای برخی از محصولات پتروشیمی با اصل رقابت پذیری در بورس منافات دارد؛ زیرا در هر حال ساز و کار رقابت را محدود می‌کند. وی در ادامه با ذکر یک مثال عینی ادامه داد: برای پلی‌پروپیلن گرید RP۲۴۰۰ زمانی قیمت‌های داخلی برای اجناس وارداتی برابر با ۵۳۰۰ تومان بود که در همان زمان قیمت‌های تمام شده در بورس با احتساب ۱۰ درصد سقف مجاز افزایش قیمت نزدیک به ۴۲۰۰ تا ۴۴۰۰ تومان معامله می‌شد و خرید از بازار آزاد با قیمت‌هایی بیشتر نشان می‌داد که قیمت‌های واقعی این کالا همان ۵۳۰۰ تومان بود. از طرفی سقف خوردن قیمت یک کالا به معنی این است که هفته آینده در بازار باید شاهد افزایش قیمت این کالا باشیم. خروجی این موارد افزایش واسطه‌گری در بورس کالاست؛ زیرا در شرایط فعلی و با احتساب سقف قیمتی، هر خریداری به میزان مورد نیاز خود نمی‌تواند خرید کند. از طرفی اگر سقف قیمت‌ها برداشته شود، هر خریداری به میزان نیاز و مخصوصا تقاضای واحد تولیدی خود وارد بازار می‌شود نه بیشتر؛ بنابراین برای افزایش قیمت‌ها در همان تالار و نه خارج از بورس رقابت می‌کند بنابراین واسطه‌گری به آرامی حذف خواهد شد. ویژگی دیگر وجود سقف قیمتی، ایجاد یک نقطه امن برای کارگزار است؛ زیرا دیگر لازم نیست که همکاران ما اقدام به رصد بازار کنند و با یک تماس تلفنی به خریدار خود اعلام می‌کنند که مثلا فلان کالا سقف خورده بنابراین خریدار هم برای تامین حداقلی کالای مورد نیاز خود سقف قیمتی را خواهد پذیرفت. این شرایط در کنار انتظار برای افزایش قیمت‌ها دیگر نیاز به تحلیل بازار ندارد.

وی در ادامه ضمن ارائه برخی از واقعیت‌ها و هزینه‌های موجود برای صادرات و واردات افزود: هم‌اکنون هزینه گشایش اعتبار اسنادی یا LC برای هر تن ماده معدنی نزدیک به ۱۵ دلار است. از طرفی هزینه‌های حمل، بارگیری و فروش و سایر هزینه‌های مالی به تولیدکننده وارد می‌شود تا جایی که (با فرض واردات با ارز مبادلاتی و حتی برای برخی از کالاها با ارز آزاد) هم برای واردکننده به صرفه است که واردات کند و (با احتساب قیمت ارز آزاد) هم برای صادرکننده می‌ارزد که صادرات داشته باشد. وی در ادامه گفت: اگر قیمت‌های تمام شده در بورس کالا را با قیمت‌های فروش پتروشیمی‌ها در داخل مقایسه کنید، شاهد پایین‌تر بودن قیمت‌ در بازار داخلی هستیم ولی باز هم قیمت‌های صادراتی از قیمت‌های داخلی ارزان تر است و باید دلیل آن را در نیاز پتروشیمی‌ها و حتی کشور در تامین ارز دانست. هم‌اکنون پتروشیمی‌ها برای تامین مواد اولیه، اکتیواتور یا کاتالیزور و همچنین قطعات به ارز نیاز دارند که هم برای خودشان و هم برای کشور باید این ارز را تامین کنند.

در ادامه مهندس صحاف ضمن انتقاد از برخی رفتارهای شرکت‌های پتروشیمی و سامانه بهین‌یاب گفت: پتروشیمی‌ها مواد اولیه مخصوصا خوراک گازی خود را با ریال خریداری می‌کنند و نه با دلار. البته در سال‌های قبل چند نوسان سینوسی قیمت‌ها را شاهد بودیم که البته در کنار قیمت‌های پایین در بورس کالای ایران قبل از آزادسازی قیمت‌ها واسطه‌گری به شدت رواج داشت تا جایی که خریدار نهایی یا ترجیح می‌داد که کالاهای خود را وارد کند یا از بازار داخلی پس از چند واسطه خرید کند که البته سامانه ناقص بهین‌یاب را نیز باید در این بین مد نظر قرار دهیم زیرا بسیاری از واحدهای تولیدی یا تولید نمی‌کنند یا تنها واسطه‌گری می‌کردند. در ابتدا قرار بود این سامانه هر ۳ ماه یکبار حجم خرید مواد اولیه از بورس کالا را با حجم فروش محصولات مقایسه کرده و برای ۳ ماه آینده سهمیه جدیدی بر مبنای تولید واقعی اعلام شود که چنین اتفاقی نیفتاد. هم‌اکنون بین ۱۵ تا ۱۶ هزار عضو در این سامانه ثبت‌نام شده‌اند که باعث شده بود برای ۵۰۰ تن عرضه شاهد تقاضای ۵۰ هزار تنی باشیم. از آن زمان پیش‌نویس آزادسازی قیمت‌ها را ارائه کردیم زیرا معتقد بودیم پتروشیمی‌ها باید کار کنند و سود خود را ببرند ولی ما هم باید مواد اولیه مورد نیاز خود را به‌دست بیاوریم. پس از آزادسازی قیمت‌ها دلال‌ها جای خود را به خریداران و تولیدکنندگان واقعی دادند.

در ادامه مهندس صحاف به سوالی مبنی بر کاهش تقاضای واقعی پس از آزادسازی قیمت‌ها در برخی از صنایع ضمن پذیرش ضمنی این رخداد این‌گونه پاسخ داد: هم‌اکنون به‌طور متوسط در صنایع پایین دستی لوله و اتصالات، واحدهای تولیدی با ظرفیتی بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کار می‌کنند. در صنایع تولیدی لوازم منزل وضع اندکی بهتر است و تولید با طرفیت ۴۰ تا ۴۵ درصدی در جریان بوده و در صنایع کشاورزی برای تولید نایلون‌های پوشش سقف با ظرفیت ۵۰ درصدی مشغول به فعالیت هستیم. سیاست‌های انقباضی دولتی و کمبود تزریق بودجه‌های عمرانی، رکود در بخش تولید و تقاضا و همچنین خرید در حد نیاز هم از دلایل دیگر این وضعیت نامطلوب است. البته پس از کاهش قیمت‌های جهانی و کاهش جذابیت صادراتی محصولات پتروشیمی و البته افزایش موجودی انبارهای پتروشیمی‌ها شاهد بهبود عرضه به بازار داخلی هستیم که تلاشی در جهت مدیریت بازار است.

در ادامه بخشنده هدف از برخی اظهارنظرها را بازگو کردن دیدگاه‌ها عنوان کرد و گفت: هم‌اکنون ملاک قیمت‌گذاری‌ها FOB خلیج فارس است، ولی شرایط تحویل در بازارهای داخلی Ex-WORK یا تحویل درب انبار عرضه می‌شود. این یک اختلاف قیمتی بین هزینه‌ها را ایجاد می‌کند. با احتساب هزینه ۸ دلاری برای THC (هزینه‌های بندی، بارگیری و تحویل روی عرشه)، ۱۰ دلاری برای حمل و زمان مورد نیاز برای پذیرش LC گشایش یافته و البته هزینه ۱۵ دلاری، تبدیل یک کالای Ex-WORK به FOB نزدیک به ۳۳ دلار اختلاف قیمت به‌وجود می‌آید که تمامی این موارد بدون در نظر گرفتن هزینه انتقال پول خواهد بود.

وی در ادامه گفت: آزادسازی قیمت‌ها می‌تواند بازار را مدیریت کند ولی به ما گفته‌اند سقف پتروشیمی‌ها روی یک عدد بسته باشد که البته دلایل خاص خود را دارد. به‌عنوان مثال در هر سال در پلی پروپیلن شیمیایی نزدیک به ۱۴۱ هزار تن ظرفیت تولید وجود دارد که البته تولید کرده‌اند ولی برای یک واسطه، ماهانه ۱۰ هزار تن چندان هم خرید بزرگی به شمار نمی‌آید، بنابراین حجم بزرگی از تولیدات می‌تواند در دست یک واسطه قرار بگیرد.

در ادامه مهندس موسوی به یک مثال واقعی در بازار اشاره کرد و گفت: با توجه به تمامی این موارد باز هم ابزارهایی برای مدیریت بازار وجود دارد که مثلا در مورد پلی کربنات‌ها پس از آزادسازی قیمت‌ها شاهد افزایش نرخ بودیم ولی مجددا کاهش شدیدی را تجربه کرد، تا جایی که بازار به یک ثبات نسبی رسید. از طرفی برخی از کالاها چندین تولیدکننده مختلف دارد که این وضعیت توان مدیریت بیشتری را تفویض می‌کند.

همچنین صحاف در ادامه گفت: برداشتن سقف قیمتی زمانی مفید است که یک رقابت صحیح وجود داشته باشد؛ مثلا اگر یک واحد تولیدکننده بزرگ که اغلب حالت انحصار چندگانه دارد تولید نکند یا کمتر تولید کند وضع بازار چه خواهد شد؟ قطعا شاهد جهش عجیب قیمت‌ها خواهیم بود. به‌عنوان مثال زمانی شاهد آن بودیم که گریدهای OFF از انواع استاندارد هم گران‌تر معامله شد که این نشان‌دهنده شرایط نابسامان بازار بود. البته اگر مملکت باز هم وارد شرایط طبیعی خود شود هر تولیدکننده یا هر فعال در این عرصه نخواهد توانست هر کاری که بخواهد، انجام دهد. مثلا ما در گذشته فاینانس ۶ ماهه باز می‌کردیم ولی هم‌اکنون چنین امکاناتی برای ما وجود ندارد.

موسوی گفت: با توجه به تمامی این موارد و مخصوصا برخی از واقعیت‌های بازار مثل انحصار چندگانه برخی از تولیدکنندگان بزرگ، مشکلات واردات و مباحث مربوط به تحریم و همچنین نوسان تقاضا، نیاز به کنترل بازار توسط یک نهاد وجود دارد، البته ابزارهای مورد نیاز این اقدام هم در دسترس است. به‌عنوان مثال با ارز مبادلاتی کالای خاصی را وارد کردند ولی به نام یک تولیدکننده بزرگ آن هم در بورس کالا به فروش رفت و به سادگی بازار مدیریت شد. البته شاید این اقدام چندان هم جالب به نظر نرسد ولی در هر صورت بازار در یک مقطع بسیار مهم با افزایش حجم عرضه مدیریت شد.

در ادامه دکترقصری به بحث قیمت‌های پایه بر مبنای FOB خلیج فارس پرداخت و گفت: قیمت‌گذاری بر پایه قیمت‌های FOB خلیج فارس می‌تواند کارآ باشد به شرطی که از تولیدکنندگان صنایع پایین‌دستی هم کسی در تعیین قیمت‌های پایه نقش‌آفرینی کند. صحاف نیز در ادامه ضمن تایید برخی ناهماهنگی‌ها و مخصوصا ارتباط کم صنایع بالادستی بزرگ با صنایع پایین‌دستی کوچک‌تر گفت: به نظر می‌رسد سامانه بهین‌یاب با ایراداتی همراه است یا چرا پتروشیمی‌ها در بازار از قیمت‌های FOB خلیج فارس هم ارزان‌تر می‌فروشند یا با قیمت‌های کمتری صادر می‌کنند؟ ما به‌عنوان نمایندگان انجمن ملی پلاستیک حاضریم سامانه بهین‌یاب را بازنگری و حتی به روزرسانی کنیم تا در حق کسی اجحاف نشود. زیرا می‌توان نیاز واقعی مصرف‌کنندگان اصلی را شناسایی کرد، آن را اعلام کرده تا پتروشیمی‌ها هم بتوانند مازاد آن را بازاریابی جهانی کنند.

مهندس صحاف ضمن ارائه برخی از مشکلات موجود گفت: دو‌نرخی بودن ارز هم‌اکنون باعث شده تا شاهد دوگانگی قیمت‌ها باشیم. در هر حال پس از آزادسازی قیمت‌ها، قیمت مواد اولیه آزاد شد ولی برای محصولات وارداتی هنوز هم تخصیص ارز مبادلاتی جریان دارد که این انتظار را پدید آورده تا اجناس و محصولات نهایی هم دیگر ارز مبادلاتی دریافت نکنند.

وی در ادامه به مزیت صنایع تکمیلی اشاره کرد و گفت: برای تولید لوله، قیمت ماده اولیه و برخی از هزینه‌های تولید برابر با ۱۴۰۰ دلار است ولی قیمت محصول نهایی صادراتی ما نزدیک به ۲۲۰۰ دلار می‌شود که ارزش افزوده ۴۰ درصدی این صنعت در کنار بازار کشورهای عراق، افغانستان، ترکمنستان و سایر کشورهای آسیای میانه و کشورهای حاشیه خلیج فارس همچون قطر که برای صنایع و مصالح ساختمانی، آبرسانی و آبیاری به مصنوعات ایرانی نیاز دارند می‌توانیم بازاریابی قدرتمندی داشته باشیم. البته برخی از مشکلات هنوز هم ما را آزار می‌دهد مثلا یک خریدار می‌گوید اجناس شما کیفیت خوب و قیمت متعادلی دارد ولی به نام ایران به کشور ما صادر نکنید. از طرفی مثلا یک خط کشتیرانی مستقیم با قطر نداریم که بتوانیم توان بازاریابی خود را افزایش دهیم. وی در ادامه گفت: با قیمت‌های فعلی هم می‌شود صادرات کرد ولی به روابط سیاسی هم نیاز داریم مثلا دو نفر که با هم قهر هستند که نمی‌توانند با هم معامله کنند. درخصوص عراق باید گفت که در اربیل اجناس ما را به خوبی خریداری می‌کنند، ولی وزارت صنعت، معدن و تجارت در آنجا حتی یک دفتر هم ندارد تا از تولیدات کشور حمایت کند. هم‌اکنون نیاز داریم تا اتاق فکر داشته باشیم زیرا خارجی‌ها هم‌اکنون به ما اعتماد نمی‌کنند. ما هم نمی‌توانیم به آنها اعتماد کنیم. متاسفانه ترکیه همه بازارهای منطقه را تصاحب کرده این کشور پتروشیمی ندارد ولی بازارهای عمان، اردن و حتی قطر را تصاحب کرده است. هم‌اکنون دولت ترکیه به صادرکنندگان یارانه می‌دهد، ولی در کشور ما حتی هزینه حمل با قطار به ترکمنستان ۲.۵ برابر شده است. مهندس موسوی در پایان از برخی از ساز و کارهای ورود به اقتصاد آزاد نام برد و عنوان کرد: هم‌اکنون به عرضه‌کنندگان بیشتری نیاز داریم تا بازار بتواند به ثبات مطلوب خود برسد. متاسفانه رانت اطلاعاتی برخی افراد و نیاز به شفافیت بیشتر در بازار مشهود است که کاهش حجم خرید در برخی برهه‌های زمانی و البته مدیریت گرید از سوی برخی از عرضه‌کنندگان مواردی است که نیاز به شفاف‌سازی بیشتری دارد.

هفته گذشته بخش‌هایی از نظرات ارائه‌شده در نشست تخصصی روزنامه «دنیای اقتصاد» با حضور تنی چند از صاحب‌نظران حوزه پتروشیمی منتشر شد. در ادامه بخش‌هایی دیگر از مهم‌ترین مباحث مطرح شده در گزارش مذکورعنوان شده است. مهندس جواد موسوی از کارگزاری اطمینان سهم، دکتر آرین قصری و مهندس صحاف امین به نمایندگی از انجمن ملی پلاستیک و مهندس بخشنده از کارگزاری آراد ایرانیان میهمانان این نشست تخصصی بودند. در ادامه باز هم از سایر صاحب نظران این حوزه و به خصوص فعالان بازار محصولات پتروشیمی در بخش‌های مختلف صنایع بالادستی و پایین‌دستی دعوت به عمل می‌آید تا تمایل خود را برای شرکت در این قبیل مباحث و جلسات تخصصی اعلام کنند. مهم‌ترین‌ مباحث مطرح شده تاکنون عبارتند از:

- بررسی وضعیت صنایع پایین‌دستی داخلی و جایگاه منطقه‌ای آنها با توجه به بازارهای صادراتی در کشورهای همجوار

- انتقاد از شیوه قیمت‌گذاری بر مبنای قیمت‌های FOB خلیج فارس منهای ۵ درصد

- نیاز به بازبینی شیوه قیمت‌گذاری قیمت‌های پایه در بورس کالای ایران

- انتقاد از چند‌نرخی بودن قیمت‌ها در بورس و بازار و مدیریت قیمت‌ها توسط پتروشیمی‌های بزرگ

- بررسی برخی از مشکلات در صنایع پایین‌دستی که اغلب به تامین مواد اولیه باز‌می‌گردد.

- وجود پتانسیل واسطه‌گری در بورس کالا به دلیل چند‌نرخی بودن قیمت‌ها

- نیاز به توجه بیشتر و حمایت از صنایع پایین‌دستی با توجه به جایگاه خطیر آنها در اشتغال‌زایی

- توجه به بازارهای منطقه‌ای برای تولیدات صنایع پایین‌دستی و نیاز به تامین مواد اولیه