استراتژی جدید غول معدنی جهان
تخصص به جای بزرگی
داود قسیمی تحلیلگر بازارهای جهانی کاهش قیمت مواد معدنی و تردید در مورد قدرت تقاضا، چالش مهم این صنعت در بیش از دو سال اخیر بوده است. با تضعیف بازارهای کالایی، بسیاری از سهامداران شرکتهای معدنی در مورد بازده سرمایهگذاری در سهام این شرکتها دچار تردید شدهاند. برای برخی از شرکتها افزایش تولید و فروش ممکن است تاثیرات کاهش نرخها را محدود کند، اما این لزوما بهترین گزینه نیست. علاوه بر این، قانع کردن سهامداران برای مشارکت در یک طرح توسعه در جهت رشد تولید محصولی که قیمت آن مدام در حال کاهش است ساده نبوده است و اعتماد بهنفس بالایی میخواهد.
داود قسیمی تحلیلگر بازارهای جهانی کاهش قیمت مواد معدنی و تردید در مورد قدرت تقاضا، چالش مهم این صنعت در بیش از دو سال اخیر بوده است. با تضعیف بازارهای کالایی، بسیاری از سهامداران شرکتهای معدنی در مورد بازده سرمایهگذاری در سهام این شرکتها دچار تردید شدهاند. برای برخی از شرکتها افزایش تولید و فروش ممکن است تاثیرات کاهش نرخها را محدود کند، اما این لزوما بهترین گزینه نیست. علاوه بر این، قانع کردن سهامداران برای مشارکت در یک طرح توسعه در جهت رشد تولید محصولی که قیمت آن مدام در حال کاهش است ساده نبوده است و اعتماد بهنفس بالایی میخواهد. در این شرایط، اتخاذ تصمیمات استراتژیک از سوی مدیران خوشفکر و البته جسور میتواند سهامداران را به آینده کسب و کار شرکت امیدوار نگه دارد. برنامه شرکت بزرگ معدنیBHP Billiton نمونهای از این تصمیمات استراتژیک در بالاترین سطح مدیریت شرکتی در جهان است. قیمت جهانی سنگ آهن و زغال سنگ نسبت به بیشینه تاریخی در زمستان ۸۹ تقریبا نصف شده و متوسط قیمت فلزات اساسی و طلا نیز طی همینمدت نزدیک به ۳۰ درصد کاهش یافته است. اگرچه نوسان قیمت کالاها بخشی از واقعیت روزمره برای شرکتهای معدنی است، اما ظاهرا این بار مساله لنت قیمتها کمی متفاوت است، بهطوری که به اعتقاد بسیاری از نهادهای تحقیقاتی، از جمله بانک مرکزی استرالیا، کاهش اخیر قیمتها جنبه ساختاری دارد، برخلاف گذشته که بیشتر دورهای و گذرا بود. برای این تغییرات ساختاری و تضعیف عمومی بازار کالاها دلایل متعددی وجود دارد، از جمله آرام شدن آهنگ رشد در اقتصادهای سابقا نوظهور و در راس آنها چین و همچنین توقف یا کندی روند رشد در منطقه یورو، حتی بعد از پشت سر گذاشتن بحران بدهیها. افزون بر این، شرکتهای معدنی بزرگ دنیا در اوج رونق اقتصادی چین اقدام به اجرای طرحهای توسعهای چندصد میلیارد دلاری کردند، در حالی که از بد روزگار، بهرهبرداری از این طرحها و افزایش عرضه در بازار زمانی آغاز شده که چین دیگر آن اشتهای همیشگی را برای مصرف کالاها ندارد. به موازات این رویدادها، بهبود شاخصهای اقتصادی آمریکا و در نتیجه کاهش برنامههای حمایتی فدرال رزرو نیز موجب تقویت ارزش دلار آمریکا شده و شرایط قیمتگذاری کالاها را تضعیف کرده است. شرکت استرالیایی-انگلیسی BHP Billiton (بهطور خلاصه BHP) با حدود ۲۰۰ میلیارد دلار ارزش بازار، بزرگترین شرکت معدنی دنیا محسوب میشود. این شرکت در سال ۲۰۰۱ از ادغام شرکت استرالیایی BHP و شرکت انگلیسی Billiton به وجود آمده و سهام آن بهطور همزمان در دو بورس سیدنی و لندن لیست شده و در دیگر بورسهای عمده دنیا از جمله بورس نیویورک نیز دادوستد میشود. طی یک دهه و در واکنش به رشد فزاینده تقاضای جهانی برای کالاها، شرکتهای زیادی مانند BHP تلاش کردند با تحصیل شرکتهای کوچک و ادغام با شرکتهای بزرگ بتوانند دامنه فعالیت خود را به چهار گوشه جهان گسترش دهند، اما بعد از یک دهه و در مواجهه با تغییر محیط کسب و کار، این شرکت پیشرو استراتژی خود را تغییر داده و تصمیم دارد در مسیر معکوس قدم بردارد. مواد معدنی و نفتی مشغول است و سبد محصولات شرکت طیف وسیعی از کالاها را در بر میگیرد؛ از سنگ آهن و زغالسنگ و طلا و فلزات پایه و حتی اورانیوم گرفته تا نفت و ال ان جی و اخیرا هم پتاس. سنگ آهن نزدیک به نیمی از سود شرکت را تشکیل میدهد و با تولید بیش از ۲۲۰ میلیون تن سنگ آهن، در سال منتهی به ژوئن ۲۰۱۴، بعد از Vale برزیل و Rio Tinto در رده سوم قرار میگیرد. قیمت ۹۴ دلاری هر تن سنگ آهن در آخرین هفته مرداد نسبت به سال قبل نزدیک به ۳۰ درصد کمتر بوده، اما قیمت سهام BHP طی این یک سال رشد بیش از ۱۰ درصدی را تجربه کرده است. سود خالص شرکت، در سال مالی منتهی به ژوئن ۲۰۱۴، نسبت به سال قبل با ۱۰ درصد رشد به ۴/۱۳ میلیارد دلار رسیده که با توجه به شرایط بازارهای کالایی، عملکرد جالب توجهی است. فروش ۶۷ میلیارد دلاری شرکت در این دوره تنها ۸/۱ درصد بیشتر از سال قبل است. در این مورد، افزایش ۱۱ درصدی تولید سنگ آهن، اگرچه خود باعث کاهش نرخ در سطح جهانی شده، اما در جبران افت نرخها بر کل فروش موثر بوده است. به علاوه، کاهش قابل توجه ۳۰ درصدی در هزینههای اکتشاف و سرمایهگذاری عامل مهم دیگری در جهت افزایش سودآوری بوده است. جدیت در کم کردن هزینهها و تلاش برای افزایش تولید و فروش، اقداماتی هستند که هر شرکتی در مواجهه با سخت شدن شرایط کسب و کار انجام میدهد. اما این اقدامات به سرعت به مرز محدودیتهای خود میرسند و از تاثیرگذاری آنها کاسته میشود. در این شرایط، مدیرعامل جدید آقای «اندرومکنزی» برای تغییر استراتژی بزرگترین غول معدنی دنیا وارد عمل شده و برنامه جسورانهای را برای بهبود عملکرد و افزایش سودآوری شرکت پیشنهاد کرده است. استراتژی جدید بر ساده کردن مدل کسب و کار و تمرکز بر فعالیتهای اصلی تکیه دارد و این یعنی پایان یک دهه تلاش برای بزرگ کردن اندازه و متنوع کردن فعالیتهای شرکت. به عقیده مکنزی، وقتی یک گروه از محصولات شرکت مسوول ۸۸ درصد فروش و تقریبا همه سود بوده، پس بهتر این است که توان شرکت صرف مدیریت و توسعه همان فعالیتها شود. بر اساس استراتژی جدید، داراییهایی که سودآوری کمی دارند، مانند معادن نیکل، آلومینیوم، و منگنز، فروخته شده و فعالیت شرکت بر داراییهای سودآور یعنی مواد اولیه فولاد (سنگ آهن و زغالسنگ)، مس و نفت خام و احتمالا پتاس متمرکز میشود. داراییهای کم ارزش تحت مدیریت شرکت جدیدی قرار میگیرد که عرضه سهام آن به بازار، برای میانه سال آینده میلادی برنامهریزی شده است. این استراتژی بسیار جسورانه به نظر میرسد، بهطوری که طبق طرح اولیه، تعداد داراییها - معادن و حوزههای نفتی- به نصف کاهش یابد و حوزه جغرافیایی شرکت نیز از ۱۳ کشور به ۸ کشور میرسد. ارزش داراییهایی که فروخته میشوند نزدیک به ۱۵ میلیارد دلار ارزشگذاری شده که در این صورت یک رکورد در «انشعاب» خواهد بود.
ارسال نظر