اصول اولیه تحلیل بنیادین فلزات - بخش ۳
سادهترین شیوه تخمین بنیادین قیمتها
محمد حسین بابالو: همیشه تعیین قیمت در هر بازاری بسیار جذاب است و غالب فعالان بازار از آینده، تحلیل خود را دارند. قطعا تخمین قیمتها در یک بازه زمانی مشخص میتواند به افزایش سودآوری یک فرد یا کارگاه یا موسسه منتهی شود. در این نوشتار بهصورت کاربردی سعی داریم شرایط واقعی عرضه و تقاضا را تبیین کنیم تا خواننده یک دید کلی نسبت به شرایط عمومی عرضه و تقاضای یک فلز و نهایتا یک برآیند کلی از آنها داشته باشد. قیمت همیشه تابع عرضه و تقاضا است که با بررسی شرایط آنها میتوان دورنمای نسبی قیمتها را به سادگی تخمین زد.
محمد حسین بابالو: همیشه تعیین قیمت در هر بازاری بسیار جذاب است و غالب فعالان بازار از آینده، تحلیل خود را دارند. قطعا تخمین قیمتها در یک بازه زمانی مشخص میتواند به افزایش سودآوری یک فرد یا کارگاه یا موسسه منتهی شود. در این نوشتار بهصورت کاربردی سعی داریم شرایط واقعی عرضه و تقاضا را تبیین کنیم تا خواننده یک دید کلی نسبت به شرایط عمومی عرضه و تقاضای یک فلز و نهایتا یک برآیند کلی از آنها داشته باشد. قیمت همیشه تابع عرضه و تقاضا است که با بررسی شرایط آنها میتوان دورنمای نسبی قیمتها را به سادگی تخمین زد. با فرض افزایش تقاضا به نسبت عرضه انتظار افزایش قیمتها و با فرض کاهش تقاضا به نسبت عرضه انتظار کاهش قیمتها وجود دارد. به زبانی بسیار ساده، برآیند شرایط کلی عرضه و تقاضا یعنی مقایسه حجم عرضه با حجم تقاضا را میتوان در موجودی انبارها جستوجو کرد، زیرا کاهش ذخایر به معنی پیشی گرفتن تقاضا بر عرضه است که افزایش قیمتها را نوید میدهد. این در حالی است که افزایش موجودی انبارها هم نشاندهنده برتری عرضه به نسبت تقاضا است که دورنمای کاهش قیمتها را هشدار خواهد داد. این مطلب، سادهترین تخمین از دورنمای عمومی قیمتها است.
باید این مطلب را در نظر داشت که تخمین شرایط پیشروی عرضه و تقاضا به سادگی مقدور نیست و نیاز به تبیین و تفسیر گستردهای دارد. نوسان موجودی انبارها همیشه و همه وقت نشاندهنده واقعیتهای بازار نیست. به عنوان مثال در برخی زمانها، این شرایط کاملا بر عکس عمل کرده است. در ۳ ماه اول سال ۲۰۱۴ موجودی انبارهای مس در بازار فلزات لندن کاملا در مسیر کاهشی بود ولی در عین حال با سقوط قیمتها روبهرو شدیم. در آینده به تحلیل و تفسیر شیوهها و انواع مختلف عرضه و تقاضا و بیان ویژگیهای آنها خواهیم پرداخت تا خواننده با یک دید کلی بتواند به واقعیتهای بازار نگریسته و برخی تغییرات نتواند تحلیل گر را فریب دهد.
همان گونه که ذکر شد در شرایط فعلی بازارهای جهانی، قیمتها را میتوان برآیندی از عرضه و تقاضای کل دانست. به عبارت دیگر در بازارهای مختلف برآیند عرضه و تقاضا را باید در بازارهایی از جمله بازارهای نقدی، سلف، آتی، اختیارمعامله (Option)، سوآپ، فیزیکی و سایر انواع آن جستوجو کرد. یعنی هر قیمتی در هر شیوه معامله بر دیگر بازارها دقیقا موثر خواهد بود.
در اقتصاد خرد، عرضه و تقاضا را بهصورت یک نمودار نشان میدهند که ۴ فاکتور عرضه، تقاضا، قیمت و مقدار در آن نقش اصلی را ایفا میکنند. در مباحث مربوط به اقتصاد خرد اطلاعات بیشتری در خصوص این نمودار وجود دارد. اطلاعات موجود در این نوشتار برای تحلیل بنیادین فلزات برای خواننده کافی است ولی بررسی بیشتر آن به کمک کتابهای اقتصاد خرد توصیه میشود.
نمودار عرضه و تقاضا در ابتدا بسیار پیچیده به نظر میرسد ولی در عین حال بسیار ساده است. در این نمودار دو منحنی عرضه و تقاضا وجود دارد که میتوانند به سمت چپ یا راست حرکت کنند. هر چقدر مقدار یا حجم یک داده مثلا عرضه یا تقاضا افزایش یابد منحنی به سمت راست حرکت میکند و هر چقدر کمتر شود منحنی به سمت چپ حرکت میکند.
نقطه تلاقی آنها نیز در محور عمودی قیمت را تعیین میکند. به عبارت بهتر نقطه تلاقی عرضه و تقاضا (منحنیهای راست و چپ S و D) همان قیمت است (محور عمودیP:).
D: Demand . تقاضا - منحنی سمت چپ که با افزایش مقدار تقاضا به سمت راست حرکت میکند. (حرکت نمودار سمت چپ از D۱ به سمت راست و تبدیل به D۲ به دلیل افزایش حجم).
S: Supply . عرضه - منحنی سمت راست که با کاهش مقدار آن به سمت چپ حرکت میکند و بالعکس.
P: Price . قیمت - خط عمودی که با افزایش آن شاهد افزایش قیمت هستیم (حرکت به سمت بالا)
Q: Quantity . مقدار - خط افقی که حرکت به سمت راست به معنی افزایش حجم و حرکت به سمت چپ به معنی کاهش آن است.
ارسال نظر