مهدی تقوی استاد کرسی اقتصادکلان دانشگاه علامه طباطبایی طی هفته‌های اخیر، صحبت‌هایی در برخی از رسانه‌ها در دفاع از عرضه حواله‌ای مواد اولیه مورد نیاز بخش تولید مطرح شده که در نوع خود بی سابقه است. بی‌سابقه از این جهت که سعی شده تا یکی از بدیهی‌ترین دستاوردهای عملی علم اقتصاد در کارآمدسازی بازار زیر سوال برود و حتی در برخی موارد نفی شود. واقعیت این است که اقتصاد ایران سال‌ها است با عملکرد ضعیف بازارهای سنتی خود دست به گریبان است. بازارهایی که به واسطه توسعه روزافزون شبکه توزیع و واسطه‌گری، هزینه مبادله بالایی را به اقتصاد کشور تحمیل کرده‌اند. در واقع آنچه که باعث افزایش روزافزون بار منفی معنایی «دلالی» در جامعه ایران است، مرتبط با همین عملکرد می‌باشد. همچنین تحمیل قیمت‌های ناکارآ و ناعادلانه با هدف گریز از پرداخت مالیات واقعی، شکل‌دهی جریان غیرشفاف نقل و انتقال پول و ارز و گرفتار کردن بخش تولید با کمبودهای خودساخته مواد اولیه از جمله تبعات منفی و گسترده بالای شبکه توزیع سنتی و قدرتمند واسطه‌گری می‌باشد که به روند تولید ملی و توسعه اقتصادی کشور تحمیل شده است.

حال گویا سردمداران آن نعل وارونه می‌زنند و بازار مدرن بورس کالا را عامل آنچه که خود به اقتصادملی تحمیل کرده‌اند، معرفی می‌کنند و این از شگفتی‌های بی سابقه در روند توسعه اقتصادایران است.

چرا که بورس‌های کالایی و ابزارهای نوین مالی مورد استفاده در آنها را می‌توان آخرین زنجیره از فرآیند گسترش و توسعه بازارها دانست که در پاسخ به نیاز اقتصاد به افزایش شفافیت و اطلاعات کامل، مدیریت ریسک‌های ناشی از نوسان قیمت‌ها، سازماندهی بازارها در جهت ارتقای کارآیی و به بیان خلاصه کاهش هزینه‌های مبادله، ظهور یافته‌اند.

از ویژگی‌های منحصربه‌فرد بورس کالا می‌توان به ایجاد بازاری قانونمند و سازمان یافته جهت تسهیل داد و ستد کالاها، ساماندهی بازار کالاها از طریق مکانیزم اجرایی ناظر بر تعهدات و تضمین منافع طرفین معامله، کشف شفاف قیمت کالاها بر اساس تعامل و تقابل عرضه و تقاضا و نیاز بازار، برقراری امکان اعمال مدیریت ریسک در بازار، امکان انجام معاملات نقد، نسیه، سلف‌، آتی و اختیار معامله با استفاده از ابزار‌های نوین مالی، توسعه سرمایه‌گذاری و فراهم سازی تسهیلات مالی برای خرید و فروش، اطلاع‌رسانی درباره وضعیت بازار داخلی و خارجی کالاهای پذیرش شده به‌منظور افزایش سطح دانش فعالان بازار اشاره کرد.

بر این اساس خرید و فروش در بورس کالا ضمن تضمین کشف قیمت بهینه، منجر به انجام معاملات شفاف می‌شود. همچنین ابزارهای مالی آن به مدیریت ریسک مدد رسانده و منجر به کاهش هزینه مبادله در اقتصاد ملی می‌شود. در عین حال نوسان کم قیمت کالاها و خدمات، رشد اقتصادی باثبات و پایدار، ارتقاء سطح رفاه اجتماعی و تسریع فرآیند توسعه اقتصادی را در پی خواهد داشت.

اگرچه خاستگاه بورس‌های مدرن کالا در کشورهایی است که هم اکنون توسعه یافته به شمار می‌روند، اما اهمیت این نهادهای اقتصادی در کشورهای در حال توسعه به خوبی درک شده و فرآیند پذیرش و گسترش آنها به سرعت در حال پیشرفت است، به گونه‌ای که هم اکنون از نظر میزان معاملات، تعداد ۹ بورس از بین ۲۲ بورس برتر جهان در کشورهای در حال توسعه‌ای چون هند، چین، مالزی، آفریقای جنوبی و برزیل قرار دارند. همچنین آمارهای موجود حاکی از رشد میزان معاملات در بورس‌های کالا در کشورهای در حال توسعه با سرعتی معادل ۲ برابر بورس‌های کشورهای توسعه یافته است.

اگر قیمت‌های کشف شده در بورس غیرمنطقی باشد، باید درخصوص انتفاع‌های غیرمستقیم خروج از بورس سخت به فکر فرورفت، انتفاع‌هایی همچون گریز‌های مالیاتی و سوء‌استفاده از جریان مالی غیرشفاف.

همچنین صحبت دیگر آنها، ادعای شگفت‌آور انحصار در بورس کالاست! مساله‌ای که با ماهیت بورس در تناقض است و حتی اگر رقابت کامل در بورس کالای ایران ظهور نیافته باشد، علت اصلی آن، امتناع برخی تولیدکنندگان از تن دادن به مصوبات دولت مبنی بر الزام عرضه در بورس کالاست. از همین منظر است که شاید گاه کشف قیمت کاملا منطقی در بورس کالا نیز رخ نداده است.

براین اساس شایسته است، دولت تدبیر و امید، همزمان با گشایش‌های رخ داده در عرصه سیاست و اقتصاد، اصلاحات گسترده‌ای را در شبکه تولید و توزیع صنعت و تولید با محوریت بورس کالا آغاز کند. اقدامی که از الزام‌های جدی محورهای ابلاغی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی نیز هست.