جذابیت از دست رفته آتی سکه

احسان غفوریان* از تاریخ ۵ آذر سال ۱۳۸۷ که اولین معامله سکه بهار آزادی طرح امام در بورس کالا انجام گرفت، شاهد بالا و پایین شدن‌های فراوانی در این بازار بوده‌ایم و با سپری شدن قریب به ۵ سال از عمر این بازار شاهد محدود‌تر شدن آن هستیم که این محدود شدن مطمئنا جز ضرر عایدی دیگری برای بازار سرمایه کشور نخواهد داشت. بازار سرمایه‌ای که این روزها گوی سبقت را از اکثر بازارهای سنتی کشور ربوده و باعث جذب سرمایه در فرآیندی مولد شده بهتر است با افزایش نظارت در حوزه‌های غافل مانده، فرصتی برای گسترش عمق و فرهنگ بازار فراهم کند تا اینکه مجالی برای انتقاد فراهم شود. در این میان، بحث اول در مورد سامانه معاملاتی قراردادهای سکه است که به حق نمونه آن را در سایر کشورهای دنیا نمی‌توان مشاهده کرد؛ سامانه‌ای قدیمی که فاقد هرگونه امکانات مانند قراردادن حد سود و زیان یا به روزرسانی خودکار وجوه و نشان دادن مانده قراردادهای باز و بسته مشتریان و غیره است. سیستمی که بسیاری از کارها و عملکردهای آن بر اساس پایین ترین سرعت انجام گرفته که بعضا قطعی سیستم نیز در آن مشاهده می‌شود و برای هر فعالیتی نیاز به بروزرسانی دستی توسط معامله‌گران دارد و جالب‌تر اینکه با وجود چنین سیستمی نوید آنلاین شدن بازار را از سال پیش شنیده‌ایم که در عمل هیچ اقدامی هم صورت نگرفته و تنها در حد حرف باقی ماند. بحث دوم در خصوص وجه تضمین و اهرم در این بازار است. ذات قرارداد آتی در تمام دنیا مبتنی بر اهرم است. به طوری که در برخی بازارها اهرم حتی به عدد ۵۰ و بیشتر می‌رسد. اما بازار آتی سکه در کشور ما که کار خود را با اهرم ۱۰ شروع کرد در حرکتی انفعالی این اهرم را به ۲ کاهش داده است. یعنی این بازار با بازار نقدی فرقی نخواهد داشت و دیگر تعریف معاملات آتی و بازار مشتقه برای این بازار خالی از معنا است و در این بازار صدق نمی‌کند و فقط اسم بازار مشتقه را یدک می‌کشد. بحث سوم و تهدید اصلی، بی خاصیت شدن این بازار و نقض غرض از هدف تشکیل آن است، چراکه بر اساس دلایل بالا شاهد کاهش مشارکت فعالان در این بازار و دلسرد شدن و خروج آنها هستیم که مهم‌ترین نتیجه آن کاهش عمق بازار و کاهش نقد شوندگی آن است. در این شرایط است که عده‌ای در برخی کارگزاری‌ها دور هم جمع شده با سرمایه خویش جهت بازار را به سمت و سوی دلخواه تغییر می‌دهند و مشاهده می‌شود زمانی که سکه نقدی و اونس جهانی بالا می‌رود این بازار کاهش می‌یابد و زمانی که سکه نقد و اونس جهانی کاهش می‌یابد، این بازار بالا می‌رود. یعنی تحلیل و کارشناسی اثری در این بازار نخواهد داشت و بازاری که برای مدیریت ریسک ایجاد شد خود به محلی برای افزایش ریسک تبدیل شده است. مطمنا مسوولان شرکت بورس کالای ایران بایستی فکری به حال این بازار کنند، چرا که به عنوان مثال در سال گذشته متوسط معاملات در یک سررسید تا حجم ۱۲ هزار و بیشتر نیز گاهی اوقات می‌رسید، حال آنکه در شرایط فعلی حجم معامله روزانه در سه سررسید به سختی به حجم ۳ هزار معامله می‌رسد (البته اخیرا تا حدی میزان معاملات بهبود یافته است، اما همچنان با ارقام گذشته قابل قیاس نیست). با تقسیم این معاملات بر حدود ۵۰ کارگزاری فعال در بازار آتی پی خواهیم برد که سهم هر یک به طور متوسط به ۶۰ عدد در روز می‌رسد که کارمزد این میزان حتی کفاف حقوق معامله‌گران را نخواهد داد. شایسته‌ است مسوولان مربوطه در شرکت بورس کالای ایران به جای تقویت بخش حقوقی و سیستم بازرسی از کارگزاران، فکری به حال ارتقای عملکرد و بهبود کارآیی معاملات و سیستم‌های مرتبط در بازار کنند تا این بازار نوپا و کاربردی با خطر تعطیلی و از دست دادن اعتبار خویش، بیش از این روبه‌رو نشود. *مدیر معاملات آتی کارگزاری مشاوران سهام