آیا زمان معاملات آتی فولاد نرسیده است؟

گروه بورس کالا - حمزه بهادیوند چگینی: بازارها ریسک‌های متفاوتی دارند. ریسک‌های بهره، ارز، قیمت محصول و مواد اولیه، قیمت حامل‌های انرژی و امثال این موارد که در کشور ما به نوعی شاهد همگی آنها هستیم. قراردادهای آتی نیز در اصل قراردادهایی هستند که به منظور کاهش ریسک‌های ناشی از تغییرات قیمتی بازارها پیش بینی و عملیاتی شده‌اند. در حال حاضر این نوع قراردادها در مورد سکه در کشور ما رونق قابل ملاحظه‌ای یافته و توانسته جایگاه خود را پیدا کند، اما سایر حوزه‌ها نیز قابلیت‌های بالایی دارند که بتوانند از این ابزار برای کنترل ریسک‌ها استفاده کنند. چرا که دو مشکل عمده موجود در بخش‌های تولیدی (تامین مالی واحدهای تولیدی و تعادل در عرضه و تقاضای محصولات و جلوگیری از بروز ریسک‌های ناشی از این عدم توازن)، هر کدام به نوعی با راهکار مذکور قابل حل هستند. یکی از بخش‌های مهمی که قادر است با حضور در بازارهای آتی به کاهش مشکلات داخلی در زمینه تولید کمک کند، بازار فولاد است. به هر حال شانس استفاده از قراردادهای آتی برای انتقال ریسک‌های تولید در همه ابعاد آن همواره وجود دارد در حالی که ما از این روش غافلیم. در دهه گذشته در ایالات متحده میزان قراردادهای آتی تا ۱۰۰ درصد افزایش داشته و به حدود ۶۰۰ میلیون قرارداد رسیده است.

در حال حاضر مهم‌ترین ریسکی که شرکت‌های فولادی را در کشور ما تهدید می‌کند، ریسک انحصارهای دولتی است. شرکت‌های خصوصی فولادی در شرایطی به سر می‌برند که در حضور تولیدکننده‌های دولتی - با شرایط خاصی که این شرکت‌ها دارند - توان رقابتی بالایی ندارند. از طرفی برخی شرکت‌های خصوصی قدرت تامین کامل مواد اولیه را ندارند و برای پروسه تولید تا حدی واردات انجام می‌دهند که این امر با توجه به شرایط ارزی کشور سخت تر از قبل است و از طرفی تحت تاثیر سیاست‌های رقابتی بنگاه‌های دولتی و خصوصی، ضعف‌هایی به وجود آمده که ماحصل آن، بروز پاره‌ای مسائل غیراقتصادی و توجیه ناپذیر در عرصه تولید کشور است. قواعد اقتصاد خرد حکم می‌کند که بروز انحصار در هر بخشی از بازار قیمت‌ها را به صورتی غیرواقعی و البته بالاتر از قیمت‌های رقابتی تعیین می‌کند و این موضوع را در شرکت‌های دولتی تا اندازه‌ای شاهدیم. حال به این موضوع سایر مشکلات موثر بر قیمت را در مورد تولیدات شرکت‌های فولادی خصوصی بیفزایید و ببینید که در جریان قیمت‌های انحصاری دولتی و چالش‌های قیمت تمام شده تولید، امکان هضم بسیاری از شرکت‌های مذکور وجود دارد.

بیشترین اتکای تولیدکنندگان فولادی در حال حاضر به سیستم بانکی است، در حالی که سیستم بانکی نیز قادر به تامین نقدینگی مورد نیاز فولادسازان نیست. در عین حال بخش قابل توجهی از نیاز نقدینگی در بخش فولاد از طریق قراردادهای سلف قابل تحصیل است، اما مساله این است که در شرایط عدم اطمینان و در شرایطی که عرضه و تقاضا با هم سنخیتی ندارند، قیمت‌ها نامتعادل خواهد بود. در حال حاضر این وضعیت برای کشور ما متصور است که نتیجه آن افزایش قیمت‌ها است.

قیمت‌های تعادلی در بازارهای آتی فولاد

در این وضعیت قراردادهای آتی قادر به ایجاد توازن در قیمت‌ها و افزایش ضریب پیش‌بینی‌ها است. این وضعیت در شرایط عرضه انحصاری قابل تعدیل است و می‌تواند امکان نقض برخی قواعد انحصاری و شبه انحصاری را در بازار به هم بزند. در همین حال تضمین تقاضا و عرضه از دیگر فواید این نوع قراردادها به حساب می‌آید، البته آسیب‌های فراوانی متوجه این نوع نگاه است که تبانی در بازارهای آتی با توجه به پایین بودن حجم عرضه کننده‌ها یکی از این آسیب‌ها است، البته باید گفت در صورتی که قراردادها بر اساس روش‌های علمی و دقیق بسته شوند و بورس نیز قاعده مند باشد، این شرایط غیرممکن است.

مواد اولیه فولاد در بورس کالا

یکی از مسائل قابل بحث در رینگ فولاد، امکان عرضه مواد اولیه است. کشور ما از امکانات فوق‌العاده‌ای در زمینه مواد خام مورد نیاز توسعه فولاد برخوردار است؛ منابعی که راهکار استفاده از ظرفیت‌های بورس کالا قادر است زمینه‌های کافی را برای بهره‌برداری از آن فراهم ‌سازد. در این رابطه معدنکاران به عنوان عرضه‌کنندگان این منابع در کنار متقاضیان آن که تولیدکنندگان فولادی است قرار می‌گیرند و قیمت مواد اولیه نیز بر اساس روش‌های علمی و در شرایط مساوی تعیین می‌شود، البته ناگفته نماند که وضعیت معادن در کشور ما از مالکیت و واگذاری گرفته تا استحصال و فروش آن مورد انتقاد است که بررسی آن نیازمند بررسی دیگری است.

متاسفانه مشکل اساسی فولاد در کشور ما آن است که تولیدکنندگان ما بیش از آن که به توسعه پایه‌ای فولاد از ابتدا بیندیشند، نوردکارانی اند که حلقه‌های پیشین تولید را فراموش کرده و چرخه تولید را از مرحله دریافت شمش به بعد آغاز نموده اند. در حال حاضر بیشتر شرکت‌های دولتی اند که قابلیت تولید شمش را دارا هستند و خصوصی‌ها یا چشم به راه شمش فولاد تولیدی دولتی‌ها هستند یا وارداتچی‌اند. در اینجا ذکر این نکته لازم است که اصل ۴۴ قانون اساسی و خصوصی سازی شرکت‌های دولتی فولادی می‌توانست تا حد زیادی با شکست انحصار در بازار، شرایط را به نفع خصوصی‌ها تعدیل کند؛ البته به شرطی که سایر ابزارهای نظارتی و قیمتی (نظیر بورس کالا) فعال‌تر عمل کنند.

قیمت فولاد در فضای کسب‌وکار گران

فعلا فضای کسب و کار برای فعالیت فولادسازان نیازمند بازبینی است. قیمت حامل‌های انرژی بالا رفته و تولید با قیمت‌های غیررقابتی صورت می‌گیرد. حاشیه سود نیز پایین است. به علاوه برخی مشکلات در حوزه‌های سیاست‌گذاری کلان نیز نیازمند بررسی دوباره‌اند که از آن جمله می‌توان به مشکلات ارزی، تحریم‌ها و سیاست‌های عرصه فولاد (مخصوصا در بحث صادرات و واردات مواد اولیه و خام) اشاره کرد. این موضوعات در کنار شرایط معکوس دولتی‌ها در زمینه استفاده از منابع و رانت‌های موجود در عرصه‌های مواد اولیه و منابع انرژی نگرانی‌ها را در زمینه حذف خصوصی‌ها در آینده تقویت می‌کند. این در حالی است که با استفاده از ظرفیت‌های معدنی و پتانسیل‌های بخش خصوصی می‌توان از وارد کننده صرف فولاد و محصولات فولادی حتی به صادرکننده آن نیز بدل شد. نتیجه این مشکلات در عرضه و تقاضا بروز می‌کند و قیمت را تحت تاثیر قرار می‌دهد، به طوری که قیمت‌ها از ثبات چندانی برخوردار نیست. این در حالی است که اگر قیمت علائمی درست به بازار ندهد، سرمایه گذاری‌ها در مسیر نادرست هدایت شوند و توسعه صنعت ناکام بماند، البته این موضوع را نباید از نظر دور داشت که قیمت‌های بورسی نیز می‌توانند آشفتگی بازار را سبب شوند و آن زمانی است که فاصله‌های قیمتی بین قیمت‌های بازار و بورس زیاد باشد. مهم این است که رانت‌های ناشی از قیمت برطرف شود و فرصت‌هایی که توجه سرمایه گذاری‌ها را از مسیر اصلی خود دور می‌کند از بین برود، در غیر این صورت روش تعیین قیمت اهمیت خود را از دست خواهد داد.

در کنار فقدان نقدینگی و رکود بازار که صنعت را مورد تهدید قرار می‌دهد، اختلاف قیمت در بازارهای نقدی (فیزیکی) و آتی نکته‌ای است که همچنان مانند بازار سکه وجود دارد. اما حضور مشترک فعالان اقتصادی و دولت بهترین موقعیت را برای کشف قیمت‌ها فراهم می‌کند. البته فعالان داخلی و خارجی نیز در این بازارها حاضر می‌شوند و این موضوعات در عرصه فولاد که کالایی داخلی- خارجی است مهم است و می‌تواند به قیمت‌هایی دقیق‌تر بینجامد. قیمت‌های سیال در برخی بازارها که با عرضه و تقاضای ممتد مواجهند باید در بازارهای آتی تعیین شوند و فولاد از آن دسته کالاهایی است که این قابلیت را دارا است.

توسعه صنعت فولاد و قراردادهای آتی

در حال حاضر اگر قرار است میزان تولید فولاد در کشور از ۲۰ میلیون تن در سال جاری به ۴۵ میلیون تن برسد (به اذعان وزیر صنعت، معدن و تجارت)، راهی بس طولانی در پیش است. این میزان تولید به معنای افزایش ۱۰۰ درصدی در میزان سرمایه‌گذاری‌ها است، در حالی که سرمایه‌گذاری در تولید فولاد منافع زیادی را عاید سرمایه‌گذار نمی کند و در عین حال پروسه‌ای بلند مدت به حساب می‌آید، لذا این میزان رشد در تولید فولاد احتمالا فرآیند پیچیده‌ای را می‌طلبد که شاید حضور بورس کالا و عرضه فولاد در قالب قراردادهای موجود و ابزارهای قابل تعریف در آینده بتواند تا حدی بخشی از نیاز بازار را به سرمایه‌ها برطرف سازد.

به علاوه اگر توان ارتقای این میزان از محصول در کشور ظرف یک سال آینده وجود داشته باشد می‌توان به برخی سیاست‌های دیگر نیز امیدوار بود، چرا که رشد ۱۰۰ درصدی تولید فولاد در کشور به همین میزان نیازمند ارتقای معادن و منابع تولیدی است که می‌تواند با رعایت اصول مالکیت و الزامات دیگر، شرایط بهره‌برداری خصوصی‌ها را از معادن سنگ آهن فراهم سازد.

در حال حاضر خصوصی‌ها به معادن سنگ‌آهن دسترسی ندارند و برنامه‌های مرتبط با آن نیز معلق مانده است. به علاوه اگر قرار باشد این میزان رشد حاصل شود، بدون حضور بخش خصوصی، سرمایه‌ها با بهره‌وری اندک شرکت‌های دولتی به هدر خواهد رفت. حضور بخش خصوصی را نیز بدون اصلاح محیط کسب و کار نمی‌توان فراهم کرد که یکی از مولفه‌های مهم در این بین شفافیت قیمت‌ها در بورس و کاهش اثرات ناشی از ریسک‌های بازار است که تنها از طریق قراردادهای آتی قابل رفع و رجوع است.

چرا آتی فولاد؟

گروه بورس کالا - منیژه حیاتی: بی‌شک یکی از دغدغه‌های اصلی معامله گران محصولات فولادی در ماه‌های اخیر، نبود شفافیت لازم در تعیین و کشف قیمت‌های فولاد به خصوص مواد اولیه بوده، به طوری که این موضوع حتی عرضه‌های بورس کالا را هم تحت تاثیر قرار داده است. برای مثال دو شرکت تولیدکننده نورد چندی قبل محصول خود را در بورس به صورت سلف فروخته اما نتوانستند به این تعهد خود عمل کنند که علت آن بالا رفتن میانگین نرخ مواد اولیه در بازار بود.

از سوی دیگر یکی دیگر از مشکلات بازار فولاد نبود عمق کافی معاملات و محدود بودن اطلاعات در آن است. از این رو به نظر می‌رسد پیشنهاد راه‌اندازی بازار آتی محصولات فولادی یکی از روش‌هایی است که می‌تواند این چالش‌ها را در بازار فولاد حذف کند. البته در مورد اینکه تبانی احتمالی معامله گران در بازار آتی فولاد تا چه حد به کشف قیمت‌ها ضربه می‌زند و آیا شرایط فعلی زمان مناسبی برای راه‌اندازی آتی فولاد است یا خیر نظرات متفاوتی وجود دارد.

دلایلی که موفقیت بازار آتی را تضمین می‌کند

یکی از معامله گران بورس کالا با تاکید بر اینکه بازار آتی فی نفسه خوب است در این خصوص می‌گوید: یکی از دلایلی که بازار آتی فولاد را موفقیت آمیز می‌کند بالابودن درجه نقدشوندگی و انجام تعهدات در این بازار است. در بازار فولاد همانند بازار سکه به دلیل وجود کالا، معاملات منجر به تحویل می‌شود.

انتشار و شناسایی اطلاعات

در همین حال وی معتقد است در بازار آتی این امکان ایجاد می‌شود که معامله‌گران تمام عواملی را که در تعیین قیمت دخیل هستند، شناسایی کرده و بر اساس آن حرکت کنند و به بیانی دیگر همه این عوامل توسط همه گروه‌ها و اشخاص رصد می‌شود و اطلاعات مختص یکسری از افراد نخواهد بود.

محمد مهدی رفیعی کارگزار بورس کالا با تاکید بر اینکه بازار آتی محدودیت‌هایی را که در بازار نقدی و اسپات وجود دارد از بین می‌برد، افزود: در بازار آتی عوامل و متغیرهایی که بر قیمت تاثیر گذار است همچون هزینه حمل و نقل، بیکاری، ساخت و ساز و غیره شناسایی شده و در عین حال اگر تعداد معامله گران نیز زیاد شود می‌توان امیدوار بود که تبانی در معاملات به حداقل برسد.

به عقیده این کارگزار بورس تبانی در همه بازارها و همه معاملات وجود دارد و حتی در حال حاضر در برخی موارد در بازار آتی سکه به مواردی برخورد می‌کنیم که کاملا نشان دهنده تبانی است؛ اما مهم این است که در بازار آتی این تبانی کمتر می‌شود؛ چون خاصیت بازار آتی این است که همه سعی می‌کنند همه عوامل را شناسایی کرده و با بالا بودن تعداد معامله گران دستکاری در قیمت هم کمتر می‌شود. به نظر وی برخلاف بازار نقدی فولاد که عرضه و تقاضای محدود قیمت‌ها را تعیین می‌کند بازار آتی می‌تواند عرضه و تقاضای بدون محدودیت در بازار ایجاد کند.

حدود معاملات مشخص شود

رفیعی برخلاف‌نظر برخی از کارشناسان بازار که معتقدند در شرایط فعلی بازار فولاد که قیمت‌ها نوسان زیادی دارند و زمان مناسبی نیست که قراردادهای آتی راه‌اندازی شود معتقد است هر زمان که اراده کنیم می‌توان بازار آتی را ایجاد کرد و فرقی نمی‌کند که در چه شرایطی هستیم.

اما وی نیز معتقد است قبل از آغاز معاملات بازار آتی باید مقررات کاملا مشخص شود و در این خصوص به تجربه معامله مس اشاره کرده و گفت: برای مثال در معامله مس، قرارداد آتی معامله شد؛ اما از آنجا که معاملات بورس معاف از مالیات اعلام شده اما معاملاتی که منجر به تحویل می‌شود شامل مالیات بر ارزش افزوده می‌شد و این موضوع برای معامله گران مشخص نشده بود در نهایت مشکلاتی را به وجود آورد.

به نظر وی باید بورس قبل از آغاز معاملات آتی جنبه‌های قرارداد را تعیین کند.

رفیعی معتقد است برای مثال در حال حاضر وقتی فقط بخشی از محصولات شرکت‌ها در بورس عرضه می‌شود، نمی‌توان به این کشف قیمت اعتماد کرد؛ اما بازار آتی نه تنها انحصار را در بازار از بین می‌برد بلکه با شروع به کار این بازار، تحلیلگران وارد بازار شده و تمامی متغیرهایی که روی قیمت اثر می‌گذارند شفاف می‌شوند و تولیدکننده‌ها هم با آگاهی از اینکه از سوی معامله‌گران و تحلیلگران رصد می‌شوند، در بازار عمل خواهند کرد.

وی معتقد است در معاملات آتی فولاد به جای محموله‌های ۲۰۰ تنی که در بازار نقدی معامله می‌شود، معامله‌گران می‌توانند با محموله‌های ۱۰ تنی معامله کنند که نتیجه این عمل افزایش تعداد معامله‌گران و افزایش قدرت چانه‌زنی و عمق بازار است.

به نظر وی در بازار آتی از آنجا که اطلاعات بیشتری وجود دارد، مسائل فساد انگیزی که به دلیل فعالیت برخی بازاریاب‌ها در بورس ایجاد می‌شود، از بین خواهد رفت.

سازمان‌های نظارتی هم باید آمادگی آتی را داشته باشند

یکی از کارشناسان بازار فولاد در خصوص زمان مناسب برای راه‌اندازی آتی فولاد در بورس می‌گوید: با در نظر گرفتن اینکه بازار فولاد در شرایط فعلی با نوسان شدید ارزی روبه‌رو است، شاید زمان خوبی برای راه‌اندازی آن نباشد.

یزدی‌زاده مدیر بازرگانی شرکت ذوب‌آهن اصفهان در این خصوص می‌گوید: البته هر گاه شرکت بورس زمینه‌های لازم را برای معاملات آتی فراهم کند ذوب‌آهن آمادگی انجام آن را دارد اما این امر مستلزم این است که بورس کالا تمامی جوانب از جمله آمادگی سازمان حمایت از مصرف‌کننده‌ را بررسی کرده باشد، چرا که در معاملات آتی ممکن است نوسانات شدید قیمتی ایجاد شود که باید از قبل پیش‌بینی شود.

یزدی زاده معتقد است بازار آتی چه در بخش مقاطع و چه در شمش، در هر صورت به بازار خط می‌دهد و این می‌تواند قدرت چانه‌زنی فروشنده‌ها و خریداران را بالا ببرد اما در هر صورت این امکان را برای تولیدکننده و خریدار فراهم می‌کند که بتوانند آینده را ارزیابی کرده و معاملات بازار نقدی را بر اساس پیش‌بینی‌های بازار آتی پیش ببرند.