تحلیلی بر روند بازارآهن قراضه و چشمانداز آن
ارائه ارقام ۳۰ تا ۵۰ میلیون تن ظرفیت تولید در پایان برنامه پنجم، اما ظاهرا مانیفست مشخصی وجود ندارد که نیاز بازار داخل، ظرفیتهایایجاد شده و میزان تولید فولاد در سالهای پیش رو به چه میزان است. این آمار متفاوت مشکلات زیادی را برای انجام تحقیقات کارشناسی ایجاد کرده است. حداقل در بخش ظرفیت سازی و ساختار سازی مربوط به تامین قراضه مورد نیاز فولادسازیها که تقریبا موضوع نادیده انگاشته شده است، شاید یکی از دلائلش ناباوری به این آمارها است.
مباحث اقتصادی باید معطوف به اندازهگیری باشد لذا هدف ازاین نوشتار نقد اهداف و آمار بعضا آرمانی ارائه شده نیست. نقطه عزیمت ما در طرح موضوع ارقام تولیدی است که محقق شده است. یعنی 12 میلیون تولید فولاد سال 2010 در ایران نشانگر 20 درصد افزایش نسبت به سال قبل است. بنا بر اعلام رییس ستاد فولاد کشور بر تحقق 20 میلیون تنی ظرفیت در سال 2011 ، چنین پتانسیلی ما را به ادامه رشد تولید به معیار سال قبل (20 درصد) در محاسبات بعدی خوشبین کرد.
در حال حاضر درایران ۸۰ درصد فولاد تولیدی به روش قوس الکتریک است که قراضه برای آنها کالایی استراتژیک است، علاوه بر آن کارخانههای تاسیس شده در سالهای اخیر صد در صد از قراضه استفاده میکنند. نسبت عرضه کل به تقاضای کل قراضه هر روزه کاهش مییابد. حال اگر برنامه ۴/۱۴ میلیون تن تولید فولاد در سال بعد را ملاکاین بررسی قرار دهیم، اهمیت بنیادی سازوکارهای تامین قراضه که پارادایم اساسی صنعت فولاد کشور در سال پیش رو است، میطلبد تا به سرعت نسبت به بازخوانی قابلیتها و نیازهایاین بازار بپردازیم. در غیراین صورت باید منتظر بروز یک بحران از آغاز سال ۹۰ دراین زمینه باشیم.
بررسیهای بازار قراضه:
مصرف قراضه جهان در سال ۲۰۱۰ با یک درصد افزایش نسبت به سال قبل ۳۹ درصد کل تولید فولاد و حدود ۵۵۰ میلیون تن بود. بر اساس گزارش WSD نیاز قراضه جهانی دراین سال ۶۵۰ میلیون تن شامل ۱۷۰ میلیون تن قراضههای خانگی، ۱۸۰ میلیون تن قراضههای نو حاصل از برگشت خطوط تولید محصولات فولادی و ۳۰۰ میلیون تن قراضههای کهنه ۱۰ تا ۴۰ ساله است. در واقعاین گزارش ظرفیت قابل جذب قراضه در فولاد جهان را با نسبت ۴۶ درصد برآورد میکند.
واردات ترکیه به عنوان بزرگترین واردکننده قراضه سال با 22 درصد افزایش نسبت به سال قبل برابر با 19 میلیون تن بوده است. 50 درصد واردات قراضه ترکیه از اروپا، 25 درصد از آمریکا، 8 درصد از روسیه و 4 درصد از اوکراین بوده است. کل قراضه مصرفی ترکیه در سال 2010 برابر با 25 میلیون تن بود که 6 میلیون تن آن از منابع داخلی ترکیه تامین شده است.این کشور 83 درصد فولاد تولیدی اش به روش قوس الکتریکی تهیه میشود. نیاز ترکیه در سال 2011 به قراضه 22 میلیون تن است.
چین در رتبه بعدی واردکننده قراضه جهان است. نیاز چین به قراضه در سال ۲۰۱۱ برابر با ۱۲۰ میلیون تن است که ۸۸ میلیون تن آن را از منابع داخلی تامین کرده و حدود ۳۰ میلیون تن واردات خواهد داشت. واردکنندگان دیگر بازار، کرهجنوبی، تایوان، هند و اسپانیا هستند.ایران نیز در سال ۲۰۱۱ الزاما دراین لیست قرار خواهد گرفت.
با توجه به چشمانداز تولید 4/14 میلیون تنی فولادایران در سال بعد، نیاز فولادسازان به قراضه بر اساس نسبتهای فعلی (24 درصد میانگین مصرف) معادل حدود 5/3 میلیون تن خواهد بود. در وضعیت خوشبینانه 6/1تا 7/1 میلیون تن از منابع داخل قابل تامین بوده و حدود 8/1 تا 2 میلیون تن نیاز به واردات خواهیم داشت.
طی دو ماه اخیر شاهد کاهش چشمگیری در ورود قراضه به بازار بودیم که سادهترین نتیجهای که میتوان گرفت افت سرانه بازیافت قراضه در کشور از ۲۴ کیلوگرم به واسطه شرایط اقتصادی در سال جاری بوده است. حال چه تمهیداتی در زمینه تامین نیاز خود از منابع خارجی برای سال ۹۰ فراهم کردهایم؟ نگاهی به ارقام جدول زیر تاثیرگذار است.
میانگین مصرف قراضه برای کورههای قوس در جهان 14 درصد واین نسبت به کل تولید فولاد در سال 2010، برابر با 39 درصد بوده است. درایران مصرف قراضه به کل تولید معادل 24 درصد است. گسترش کورههای قوس مستلزم تامین آهن اسفنجی (DRI) است. از سوی دیگر میزان عرضه DRI به عنوان کالای جانشین میتواند بر قیمت قراضه تاثیر گذارد. خوشبختانهایران در زمینه تولید DRI توسعه مناسبی داشته است. مسوولان میگویند در زمینه تامین گندله مورد نیاز جهت تهیه DRI، برای 28 میلیون تن تولید فولاد ظرفیتسازی شده است.
مشکلات ساختاری بازار قراضهایران:
بازار قراضه درایران دارای ساختاری سنتی هم به لحاظ سازمانی و هم به لحاظ تکنیکی و تجهیزاتی است.این بازار توسط تعداد معدودی از بنگاههای کوچک و متوسط مدیریت میشود.
مرز محسوس نیاز به واردات قراضه درایران از تولید ۱۰ میلیون تنی رقم خورد. توسعه فولادسازیهای بخش خصوصی که مستقیما از قراضه شمش تولید میکنند طی سالهای اخیر و ورود تعدادی از آنان در سال جاری تغییراتی را در تخصیص منابع قراضه داخلی به وجود آورد. ظرفیت این کارخانهها حدود ۵/۱ میلیون تن یعنی ۱۳ در صد کل تولید فولاد ایران است. نیاز قراضهاین واحدها برابر با ۸۵ در موجودی منابع داخلی قراضه است. تخصیص این منابع در سال پیش رو به چه صورت خواهد بود؟
واردات نزدیک به 2 میلیون تن قراضه نیازمند اقداماتی زیرساختی دراین زمینه است. باید به سرعت موانع و محدودیتها را رفع کرد. قطعا کار سادهای نیست، اما از سوی دیگر الزامات تدارکاتی صنعت فولاد از یک سو و از سوی دیگر، انگیزههای اقتصادی بنگاهها در اختصاص سهمی از این بازار به خود، میتواند تسهیلکننده باشد. دولت دراین زمینه مسوولیتهای کلیدی دارد.
اقدامات مورد نیاز:
1- تجهیز بنادر به سایتهای اختصاصی مکانیزه جهت تخلیه و بارگیری قراضههای وارداتی.
۲- اختصاص سایتهای مکانیزه در مناطق آزاد جهت تخلیه و ذخیرهسازی قراضههای وارداتی.
3- شناسایی بازارهای تامین و پتانسیل سنجی آنها و آشنایی با شیوههای حضور در آن بازارها.
۴- اقدام بورس کالایی به دعوت و حضور فروشندگان بازار در بورس ایران.
5- حذف تمامی عواید دولتی بر واردات قراضه تا پایان برنامه پنجم.
۶- آشنایی بنگاهها با استانداردها، حمل ونقل دریایی، بورسها و فروشندگان و کارگزاران بینالمللی قراضه.
7- آشنایی بنگاهها با شیوههای بازرگانی بینالمللی و نحوه تنظیم قراردادهای بازرگانی در این زمینه.
۸- ایجاد یک ستاد مرجع با حضور نمایندگان وزارت بازرگانی، وزارت صنایع، ایمیدرو، گمرکات کشور، انجمن فولاد و اتحادیه بازیافت جهت تهیه و تدوین برنامه و دستورالعملهای مورد نیاز.
تحلیل رفتار قیمتی قراضه و فولاد:
جهت سهولت بررسی و خصوصا آثار دوره بحران که از سپتامبر ۲۰۰۸ شروع شد، اثرات کف قیمتی آن را در ژانویه و مه ۲۰۰۹ مشاهده میکنیم، سه کشور منتخب آمریکا، ترکیه وایران به صورت نمودار رسم شده است.
با مقایسه نمودارها، همنواترین رفتار منحنی قراضه و فولاد در ترکیه مشاهده میشود و بیشترین واگرایی و خصوصا فاصله قیمتی بین دو نمودار فولاد و قراضه درایران قابل مشاهده است.
تحلیل بازار جهانی قراضه: (بررسی تکنیکی رفتار منحنی قیمتی قراضه در بازارهای جهانی)
با توجه به نیاز به ورود جدی تر به بازارهای جهانی قراضه در سال 2011 توسط بنگاههای ایرانی حال سوال این است که در چه زمانهایی به عنوان خریدار باید وارد بازار قراضه جهان شد. بنگاههای ما باید دارای شناخت کافی از بازار و استراتژی مشخصی در این زمینه باشند. اساسا یک استراتژی معاملاتی باید بتواند پاسخ دهد که چه زمانی وارد بازار شویم و چه زمانی از بازار خارج شویم؟
حرکت در بازار نتیجه برداشت فعالان از وضعیت اقتصادی بازار (موقعیت ارزش) است، بنابراین حرکت قیمت روانی است نه منطقی. اگر تصمیم گیری روانی نبود همه یک تصمیم واحد میگرفتند. با نگاه به تغییرات قیمت در طول یک دوره زمانی نسبتا طولانی میتوان به شناخت از موقعیت اقتصادی بازار و از رویارویی عرضه و تقاضای بازار رسید. قیمتهای بیشتر، بیانگر تقاضای بیشتر و قیمتهای پایین معرف افزایش عرضه بر تقاضا است.
هر تغییر قیمتی نشان دهنده وجود محرکهای خارجی در بازار است. با تحلیل کردن نمودار قیمتها، بازار خودش را به تحلیلگر نشان میدهد و آینده آن بازار قابل پیشبینی خواهد بود. در دورههای زمانی طولانی ممکن است بازار دارای تغییرات قیمت تصادفی باشد، لیکن در داخلاین دورههای زمانی، دورههای زمانی کوتاهتری وجود دارند که رفتار قیمت در آنها به صورت غیر تصادفی است. هدف ما شناساییاین دورههای زمانی (یعنی پیدا کردن روندهای کلی قیمت) است. تشخیص روند امکانپذیر است و میتوان بر مبنای تحلیل روند قیمتها، اقدام به ورود به بازار کرد و همراه با مشخص شدن تدریجی روند قیمت و با اقدام به خرید در زمان مناسب سود کسب کرد. با توجه بهاین امر که میتوان این تحلیل را برای دورههای زمانی مختلف به کار برد، امکان دنبال کردن روندهای بلند مدت و کوتاه مدت قیمت به طور همزمان وجود دارد.
نمودار فوق که مربوط به قیمتهای بازار جهانی قراضه تحویل در بنادر ترکیه در سال ۲۰۱۰ بوده است، اما در طول سالهای گذشته تقریبا یکسان بوده ، میتواند شاخصی برای تحلیل تکنیکی بازار قراضه به خدمت گرفته شود. نقاط اکسترمم این منحنی در پنج نقطه از سال پدیدار میشود: ماههای مه، جولای، سپتامبر، نوامبر و فوریه. معمولا تجار ترکیه در فاصله جولای تا سپتامبر عمده خرید قراضه را در بازارهای جهانی انجام میدهند. ماه جولای نشان دهنده «وضعیت سروشانه کف» در بازار است که حکم خرید از بازار را صادر میکند. در سال ۲۰۱۰ ترکیه ۹ میلیون تن از قراضه وارداتی خود را دراین فاصله زمانی و با میانگین قیمت تمام شده ۳/۳۷۱ دلار انجام داد.
ارسال نظر