رضا خادمی
در سال ۱۳۸۵ مقاله‌ای تحت عنوان «نگاهی به آینده طلا» در روزنامه همشهری به چاپ رساندم که در آن به وسیله تئوری چرخه‌ها و تئوری چرخه پول، صعود طلا تا قیمت ۱۰۰۰ دلار در هر اونس تا سال ۲۰۰۸ و نیز سقوط سنگین بازار سهام در ایالات متحده و سایر کشورها تا سال ۲۰۰۸ پیش‌بینی شده بود که هر ۲ پیش‌بینی درست از آب درآمد.

اکنون قصد بر آن است که با استفاده از تئوری چرخه‌ها و تئوری موج الیوت، تحلیل مشابهی بر قیمت فولاد انجام پذیرد. متاسفانه اطلاعات قیمتی فولاد در بازار فلزات لندن بسیار ناچیز بوده و عملا نمی‌توان پیش‌بینی بلند مدت از آن استخراج نمود، اما مختصر اطلاعات قیمتی 2 سال گذشته می‌تواند پیش‌بینی کوتاه‌مدت تا میان‌مدت مناسبی را ارائه دهد.
با توجه به سقوط سنگین قیمت فولاد در سال ۲۰۰۸ و اوایل سال ۲۰۰۹، تاریخ ذکر شده مبدا چرخه‌ها و شمارش امواج در نظر گرفته می‌شود. ضمنا آخرین اطلاعات قیمتی موجود در نمودار مربوط به ۱۷/۰۶/۲۰۱۰ با قیمت بسته ۴۰۵ دلار است.
تحلیل الیوت
در سال ۱۹۳۸ رالف نلسن الیوت آرایش‌های تکرار شونده ای را در بازار سهام کشف کرد که آرایش‌های ذکر شده پایه‌گذار تئوری موج الیوت شدند و امروزه در بسیاری از بازارها من‌جمله بازار فولاد، کاربرد بسیاری دارند. مطابق این تئوری، قیمت تحت یک موج صعودی پنج‌گانه افزایش می‌یابد و سپس تحت یک سه گانه نزولی اصلاح می‌شود. آرایش ذکر شده در نمودار فولاد بازار لندن نیز به وضوح قابل مشاهده است. مطابق شکل(۱)، ابتدا قیمت تحت یک موج پنج گانه صعودی از ۲۳۰ دلار حرکت صعودی را آغاز کرد که تا محدوده ۶۰۰ دلار امتداد یافت.
شکل (1)

علاوه بر شمارش ۵ گانه الیوتی شکل(۱)، دیورژانس (دیورژانس اصولا عبارت است از عدم همراهی نشانه‌گر با روند قیمتی نمودار. در شکل بالا، به‌رغم صعود نمودار به قیمت‌های بالاتر، نشانه‌گر وارد روندی نزولی گردیده است که خبر از کاهش قدرت روند قیمتی دارد). واضح است که موج ۵ نسبت به موج ۳ در نشانه‌گر الیوت (نشانه گرها اصولا میانگین‌های قیمتی مختلفی هستند که همراه با روند قیمتی حرکت می‌کنند و سیگنال‌های تغییر روند را گاه زودتر و گاه دیرتر به ما اعلام می‌کنند) خبر از آغاز ریزش در قیمت فولاد را می‌داد. بعد از هر ۵ گانه، معمولا یک ۳ گانه اصلاحی به وجود می‌آید که قیمت را اندکی اصلاح کرده و باعث جذب انرژی برای صعود‌های آتی می‌شود. با خاتمه موج ۵ صعودی، ریزش در قیمت فولاد آغاز شد و در نهایت مطابق شکل (۲)، تبدیل به یک ۳ گانه گسترده اصلاحی شد.
شکل(2)

نام ۳ گانه اصلاحی در شکل (۲) فلت بی قاعده(irregular flat)
است. اصولا فلت‌های بی‌قاعده بدین دلیل به وجود می‌آیند که در انتهای ریزش اول (موج اصلاحی A) شایعات سنگینی مبنی بر امتداد بازار صعودی پخش می‌شود. بازار عکس‌العمل نشان می‌دهد و موج اصلاحی B با قدرت تمام آغاز می‌شود و حتی قله موج 5 را نیز پشت سر می‌گذارد، اما در انتهای موج B پوچ بودن شایعات مشخص می‌شود و قیمت با همان سرعتی که بالا رفته، مجددا سقوط می‌کند و بدین ترتیب موج C آغاز می‌شود. موج C سقوط آرام اما مداوم دارد و معمولا از انتهای موج A نیز پایین‌تر می‌رود. آرایش فلت بی قاعده، معمولا در تحلیل تکنیکال کلاسیک به اسم آرایش سر و شانه شناخته می‌شود. با توجه به توضیحات بالا مشخص می‌شود که نمودار در حال تکمیل موج C می‌باشد و احتمالا موج C به انتهای عمر خود نزدیک می‌شود. لازم به ذکر است، اگرچه در شکل(2) دیورژانس مثبت در نمایشگر الیوت به وضوح نشان داده شده است، اما علت تعیین محدوده 400 دلار برای پایان موج C، وجو تراکم‌های قوی در نمودار Point & Figure مطابق شکل(3) است.
شکل (۳)

مطابق شکل(3) چنانچه تراکم قیمتی 400 دلار موفق به مقاومت در برابر ریزش نشود، ریزش تا تراکم بعدی در ناحیه 300 دلار ادامه خواهد یافت.
نتیجه‌گیری:
با توجه به توضیحات فوق، 2 سناریو برای آینده فولاد می‌توان متصور شد:
۱. چنانچه روند نزولی قیمت در ناحیه ۴۰۰ دلار شکسته شود، موج صعودی آغاز خواهد شد و تا محدوده قیمتی ۴۵۰ دلار صعود خواهد کرد.
2. اما چنانچه در روند نزولی شکسته نشود و نمودار بعد از اندکی توقف در تراکم 400 دلار موفق به شکست آن بشود، تا محدوده قیمتی 300 دلار نزول خواهد کرد.
احتمال وقوع سناریوی اول بیش از سناریوی دوم است.
تذکر مهم: تحلیل پیش رو صرفا بررسی بیشترین احتمال بوده و هیچ گونه مسوولیتی برای نویسنده آن ایجاد نمی‌کند.
rezakhademi۱۳۵۸@gmail.com