نگاه- نگاهی به سیاستهای کنترلی بورس کالا
آیا ارزانفروشی باعث ارزانی فولاد خواهد شد؟
مرتضی عبداللهی - بورس کالای ایران از اواخر سال گذشته خواسته یا ناخواسته در مسیری قرار گرفته است که هر از چند گاهی با تعیین سقف قیمتی برای معاملات، به گونهای فراتر از فلسفه وجودی بورس، نه به کشف قیمت، بلکه به تعیین بهای فولاد در بازار میپردازد. بدون در نظر گرفتن این موضوع که آیا وظیفه بورس کنترل قیمتها است یا ایجاد شفافیت در آن (که این دو میتوانند با یکدیگر همسو نباشند)، نکته قابل تامل این است تعیین قیمت در نقطه خاص منحنی عرضه و تقاضا بدون اینکه تغییری واقعی در میزان عرضه و تقاضا صورت گیرد، تنها در دوره زمانی کوتاهمدت و در واقع بسیار کوتاهمدت، میتواند موفقیتآمیز باشد، اما برای تغییرات پایدارتر میبایست به سیاستهایی پایدارتر بیندیشیم.
در شرایط امروز، بازار فولاد در ایران به شدت متاثر از قیمتهای جهانی است، چراکه قبل از تکمیل پروژههایی که کشور ما را به خودکفایی خواهد رساند، تقریبا نیمی از نیاز کشور به محصولات تخت و طویل همچنین بخشی مهمی از شمش مورد نیاز نوردهای میلگرد بخش خصوصی از دیگر کشورها وارد میشود. هرچند همه ما امیدواریم طی سال جاری و با تکمیل واحدهای در حال احداث واردات کشور حداقل در بخش محصولات میانی متوقف شود، اما به هر حال در حال حاضر تاثیر قیمتهای جهانی روی بازار داخلی ایران تاثیری است شدید، واقعی و غیرقابل انکار.
تثبیت بهای فولاد اگر موجب شود قیمت محصول در نقطهای کمتر از بهای تمام شده محصول مشابه وارداتی (delivered duty paid -DDP) قرار گیرد، حتی اگر فرض را بر آن بگیریم که این موضوع در مجموع به نفع اقتصاد کشور باشد، این قیمت باز هم قیمتی است بسیار موقتی که طی مدت کوتاهی مجددا به سمت بهای تمام شده محصول مشابه وارداتی (DDP) میل خواهد کرد.
از سوی دیگر، با اعمال این سیاست نقدینگی از بخش صنعت به بازرگانی منتقل میشود و این امر به خودی خود تغییر پایدار یعنی افزایش حجم تولید داخلی را به تعویق خواهد انداخت.
قیمتهای واقعی، قیمتهای غیرواقعی
با این حال، نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که به دلیل تاثیرات بیش از حد تصور فولاد در بخشهای دیگر اقتصاد، صنعت و اشتغال، در اغلب کشورهای جهان دولتها با اهداف خاصی از نقاط قیمتی مشخصی روی منحنی عرضه و تقاضا حمایت میکند؛ یعنی با ابزارهایی که در اختیار دارند مانند سهمیهبندی واردات و سیاستهای تعرفهای یا مشوقهای صادراتی تلاش میکنند که روی منحنیهای عرضه و تقاضا تاثیرگذار باشند.
این نقاط حمایتی در دوره زمانی توسعه صنعت فولاد معمولا بر اساس قیمت تمام شده و با هدف تشویق جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی بیشتر جانب تولیدکنندگان را دارد و پس از دستیابی به اهداف توسعه و به منظور خروج واحدهایی که نمیتوانند به صورت رقابتی به تولید بپردازند، به سمت مصرفکنندگان تمایل مییابد.
اما در سیاستهای کنترلی بازار فولاد در ایران این جهتگیری دیده نمیشود. سرمایهگذاریهای بسیار سنگینی در صنعت فولاد ایران و مواد اولیه این صنعت صورت گرفته است که اغلب این پروژهها فاصله بسیار کوتاهی تا راهاندازی کامل و ورود کامل به خط تولید دارند، اما چرخش حمایت از تولید به سمت مصرف، سیاستی که توسط بورس اعمال میشود، میتواند در توجیه اقتصادی هر یک از پروژههای فوق تردید ایجاد کند.
در پایان و به عنوان یک اصل کلی، میبایست سخنان مقام معظم رهبری را مد نظر قرار دهیم که فراوانی و ارزانی خوب است، اما از آن مهمتر، رشد صنعت داخلی است.
ارسال نظر