آمارها نشان می‌دهد کاهش تولید فولاد در سه ماه پایانی سال 2008 و در بدترین شرایط بحران شروع شد. نرخ ظرفیت بهره‌وری در جهان 6/71درصد در آن دوره تنزل یافت و در سه ماه پس از آن اندکی روند صعودی را طی کرد. انتظار می‌رفت در سه ماه دوم نرخ ظرفیت بهره‌وری فولاد جهان تقریبا 75درصد افزایش داشته است.

در واقع بدترین شرایط و وضعیت را پشت سر گذاشته شده است و تولید فولاد پس از گذشت پنج سال به طور پیوسته و یکنواخت روند صعودی خواهد داشت.
پایان سال ۲۰۰۸، نهایت پتانسیل تولید فولادسازان ۱۵۱۸میلیون تن (برحسب بالاترین میانگین تولید روزانه در سه سال پایانی در تمام کشورهای تولید‌کننده فولاد، و تبدیل آن به سطوح سه ماه و سالانه) بود.
در سه ماه آخر سال 2008 و سه ماهه اول 2009، تولید فولادسازان دنیا از کل پتانسیل تولید به ترتیب برابر 6/71 و 9/71درصد بود که این آمار و ارقام نشان‌دهنده شدت بحران و رکود اقتصادی و اثر آن بر بخش فولاد است.
در آینده نزدیک، فولادسازان چینی، هندوستان و آمریکای جنوبی بخش‌هایی از خاورمیانه ظرفیت‌های جدیدی را ایجاد خواهند کرد. نتیجه این تغییرات احتمالا منجر به افزایش پتانسیل تولید فولادسازان و به حداکثر رسیدن تولید آنها در آینده نزدیک خواهد شد؛ البته شاهد بسته شدن برخی از کارخانه‌ها به خصوص در اروپا و ایالت متحده آمریکا هم خواهیم بود.
بیشترین کاهش در نرخ بهره‌وری تولید فولاد (‌SPUR) در اروپا اتفاق افتاد؛ به طوری که تولید آن در سه ماه اول سال 2009 برابر 1/53درصد بود و در سه ماه دوم انتظار می‌رفت این رقم فقط 6/52درصد باشد. احتمالا 8 کشور از 27 کشور عضو اتحادیه اروپا حتی کاهشی بیشتر از 50درصد هم نشان خواهند داد.
در زمان رکود تولید فولاد طی بحران فعلی بر منطقه آزاد تجاری آمریکای شمالی صدمات شدیدی وارد شد، نرخ بهره‌وری تولید فولاد این منطقه در نیمه اول سال ۲۰۰۹ تنها کمی بالاتر از ۵۰درصد بود. در این دوره این نرخ در ایالت متحده آمریکا به کمتر از ۵۰درصد نزول کرد. همچنین این نرخ برای استرالیا و نیوزلند هم در سه ماه دوم سال همین رقم خواهد بود. در مقابل ظرفیت بهره‌وری فولاد خاورمیانه و آسیا در نیمه اول سال ۲۰۰۹ بالاتر از ۸۵درصد بود.