جهاندار شکری مدیر عامل شرکت جهان فولاد غرب در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»:
بورس کالا با مکانیزم عرضه و تقاضا عمل نمیکند
گروه بنگاهها- آزاده حسینی: طی هفتههای اخیر اخبار و شایعات زیادی در مورد وضعیت واحدهای فولادی بخش خصوصی در بازار فولاد مطرح شده و واقعیت امر نیز این است که فولادیها و به خصوص بخش خصوصی در دو سال اخیر چالشهای زیادی از سر گذراندهاند، به طوری که نگرانیهای زیادی در مورد تداوم حیات این واحدها ایجاد شده است؛ از یک سو محدودیتهای واردات شمش و از سوی دیگر نوسان شدید قیمت ارز و اثر آن بر هزینه نهایی تولید و در نهایت کاهش قابل توجه تقاضا. از این رو برای بررسی نوسانهایی که واحدهای بخش خصوصی چه در بازار و چه در صنعت با آن روبهرو هستند و همچنین عملکرد بورس کالا از نظر عرضهکنندههای فولادی، با جهاندار شکری مدیرعامل جهان فولاد غرب به گفتوگو نشستیم و نظر وی را در خصوص این موارد جویا شدیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
***
شرکت شما یکی از عرضهکنندههای هر هفته بورس کالا محسوب میشود نظر شما در خصوص عملکرد بورس در بخش فولاد چیست و آیا به نظر شما قوانین و مقرراتی هست که باید در معاملات بورس تغییر کند؟
بورس کالای ایران و عملکرد آن در مورد محصولات فولادی دارای اشکالاتی است که نیاز به چارهاندیشی دارد. بورس در شرایط فعلی به عنوان یک کنترلکننده قیمت عمل میکند و اساسا شرایط تعیین قیمت با مکانیسم عرضه و تقاضا را لحاظ نمیدارد. در حالی که مهار تورم و کنترل قیمت اساسا وظیفه بورس نیست، اما عملا تعیین قیمتها طوری صورت میگیرد که ظن دستوری بودن را تقویت میکند و گاه حتی قیمت پیشنهادی پایینتر از قیمت تمام شده محصول بوده و نتیجه آن به زیان تولیدکننده است. نتیجه این امر عدم رغبت تولیدکننده به عرضه محصول در بورس بوده و در بسیاری مواقع موجب رکود بازار میشود. به نظر من بورس باید تولیدکننده را در عرضه محصول به هر قیمت آزاد بگذارد، اما روشن است که متقاضی در صورت تشخیص گران بودن از خرید امتناع میورزد و بازار را وادار به کاهش قیمت میکند، بنابراین مکانیسم عرضه و تقاضا و تعیین قیمت در نقطه برخورد منحنی عرضه با منحنی تقاضا بهترین روش برای بورس خواهد بود. همین امر رونق فضای کسب و کار را در پی دارد.
در حال حاضر با توجه به هزینه تمام شده تولید، آیا قیمتهای عرضه در بورس منطقی است؟
بورس در گذشته به عوامل هزینه تولید اشراف داشت و قیمت تمام شده را محاسبه میکرد و قیمت عرضه را عادلانه تعیین میکرد، اما اخیرا اعلام قیمت، مبنای مشخصی ندارد و گاه با زیان عرضهکننده همراه است. نرخ بالای تسهیلات بانکی، بهای انرژی افزایش یافته و افزایش نرخ ارز و بالارفتن قیمت مواد اولیه و... همگی عواملی هستند که سبب میشوند محصولات ما نسبت به گذشته قیمت تمام شده بالاتری داشته باشند ضمن اینکه همه تولیدکنندگان برای یک ظرفیت تولید ثابت به سرمایه در گردش ۲ تا ۳ برابر گذشته نیاز دارند و در نتیجه محدودیت منابع مالی نیز باعث گران تمام شدن کالا میشود. بورس باید به همه این مسائل توجه کند و قیمتهای معقول و با حاشیه سود متعارف برای تولید کننده اعلام کند.
روش جاری تعیین قیمت در پارهای موارد واقعا صرفه و صلاح طرفین را در نظر نمیگیرد، بنابراین نیاز به بررسی بیشتر و توجه جدی به نظر اهل فن و دستاندرکاران دارد.
مشکلات فعلی تولیدکنندههای بخش خصوصی با توجه به روند قیمتها در بازار و بورس چیست؟
در حال حاضر که اقتصاد ما در حال مبارزه با تحریمها است لزوم درک متقابل و رسیدن به یک اتحاد ملی نانوشته به شدت احساس میشود هم دولت، هم بخش خصوصی، هم بورس و هم مصرفکننده و همه و همه باید بخشی از سهم مشکلات را بپذیرند تا انشاالله در این مبارزه موفق شویم. اما متاسفانه تصمیمات متناقض و یک روزه موجب اختلال بازار و ضرر و زیان تولیدکننده میشود و تولیدکننده باید روزمره و بدون برنامه بلند مدت و میان مدت کار کند که اصلا در اقتصاد امروز بیبرنامگی زیان محض است.
ممانعت یک شبه صادرات و ابلاغ بدون اخطار قبلی ممنوعیت صدور فولاد موجب زیان هنگفتی به صادرکنندگان شد. بعضا کالای حاضر در گمرک خروجی را برگشت داده و کرایه رفت و برگشت را پرداختند و به قراردادهای خود عمل نکردند و در بعضی موارد مشتریان خارجی از دست رفتند. به هر حال لزوم ثبات بازار و ثبات قوانین و جلوگیری از تصمیمات سلیقه ای و لزوم برنامهریزی کارشناسی از جمله ابزار موفقیت اقتصاد است که امیدواریم مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما در خصوص عملکرد انجمن تولیدکنندگان فولاد در خصوص حمایت از بخش خصوصی و به طور کلی تولیدکنندهها چیست وآیا توانسته در این مدت نیاز بخش خصوصی را در بخشهای مختلفی همچون تعامل با بورس، سازمان حمایت، سیستم بانکی و بحث اختصاص شمش پاسخ بدهد؟
انجمن تولید کنندگان فولاد با توجه به توان اجرایی و اختیارات محدودی که دارد به خوبی عمل کرده است. مسلما اگر تصمیمات و مصوبات هیات رییسه انجمن از ضمانت اجرایی قوی برخوردار بود و اگر مسوولان کشور در تصمیمگیریها مکلف به مشورت و تبادل نظر با مدیران انجمن بودند حتم دارم که اولا مشکلات به حداقل میرسید ثانیا تعامل بیشتر و بهتری در بر طرف کردن موانع وجود داشت و ثالثا تصمیمات مبنای کارشناسی و فنی لازم را همراه داشت. به نظر بنده دولتمردان برای اداره بهتر کشور میتوانند به نظرات اتحادیههای انجمنهای صنفی توجه کرده و از مشورت آنها بهره برداری مثبت کنند.
پیشنهادهای شما در خصوص بهتر شدن نقش انجمن تولیدکنندههای فولاد چیست؟
متاسفانه در کشور ما انجمنهای صنفی - اتحادیهها و تشکلهای دیگر از این قبیل، قدرتی برای به کرسی نشاندن حرف و نظر خود ندارند. به نظر میرسد انجمن از طریق تشکیل جلسات مکرر با مسوولان ارشد کشور و نمایندگان مجلس باید سعی در اعمال نظر بیشتر کند و در تصمیمگیریهای مربوط به تولید و فولاد و برنامهریزیهای مرتبط فعالتر حضور داشته باشد.
نظر کلی شما در خصوص شرایط فعلی صنعت و بازار فولاد چیست و لطفا پیش بینی خود را در خصوص سال آینده مطرح کنید؟
در حال حاضر تقاضا برای محصولات فولادی بسیار کاهش یافته و متقاضیان در حالت انتظار به سر میبرند و منتظرند که شرایط بهتری بر بازار حاکم شود بنابراین شرایط فعلی اصلا برای تولیدکنندگان مطلوب نیست. مساله ارز به بیثباتی بازار انجامید و هنوز عوارض شوک وارده بر طرف نشده است. دولت هم در مقطعی به شدت مانع صدور محصولات فولادی شد که خود مزید بر علت شد و تولیدکنندهای که با بهره سنگین بانکی سرمایه در گردش خود را تامین کرده بود با افت بازار ناچار به تحمل زیان شد و همین امر را میتوان افزایش اقساط معوقه بانکها نتیجه گرفت اما اگر دولت به مقوله صنعت به طور کلی و فولاد به طور اخص توجه جدی نکند سال آینده هم سالی بحرانی برای فولاد خواهد بود اما اگر دولت صادرات را مانند سابق بلامانع اعلام کند شاید بخشی از رکود حاکم را جبران کند و واحدهای تولیدی را از شرایط بحرانی خارج کند.
شنیده شده که اخیرا برخی از واردکنندهها در بنادر جنوبی اقدام به عرضه کالاهای وارداتی چینی کردهاند آیا این موضوع در این موقعیت زمانی و با توجه به تقاضای بازار داخلی به صلاح است و نظر شما در خصوص واردات محصول نهایی چیست؟
اصولا اثرات نا مطلوب واردات بر کل تولید ما برای همه ملموس و مشهود است. این وظیفه دولت است که از تولید داخلی به نحو قابل توجه حمایت نماید تا هم مشکل بیکاری بیشتر نشود و هم چرخه اقتصاد بهتر بچرخد. رونق فضای کسب وکار مسلما به بهبود وضعیت اقتصادی میانجامد.
پیشنهادهای شما با توجه به محدودیت ارز اختصاص یافته به واردات مواد اولیه چیست و آیا راه حلی برای بهبود این وضعیت وجود دارد؟
ارز چند نرخی زمینه ساز تبعیض و رانت است و این برای اقتصاد ما مطلوب نیست. اصولا نام گذاری اسامی مختلف برای ارز با نرخهای متفاوت مقولهای است که در کشورهای جهان کم سابقه است و ما هم باید حتما ارز را از شرایط حاکم فعلی خارج کنیم. بنده فکر میکنم کارشناسان بانک مرکزی و مسوولان کشور هم به دنبال راهکارهای عملی این امر هستند.
ممانعت از صادرات موجب میشود که تولیدکننده برای خرید قطعات یدکی تقاضای ارز داشته باشد در حالی که اگر صادرات مجاز باشد ارز حاصله میتواند نیاز واحدهای تولیدی را تامین نموده و تقاضا برای ارز کاهش یابد.
ارسال نظر