یادداشت
موازنه مفهوم فراموش شده صنعت فولاد
در سالهای اخیر نگاه دولتمردان بر اساس توسعه صنعتی کشور استوار شده است و همواره از توسعه صنعت فولاد به عنوان صنعت پایه و شاهراه رسیدن به توسعه صنعتی کشور یاد شدهاست، به گونهای که همواره تلاش دولتهای مختلف بر توسعه همه جانبه این صنعت پایه و کلیدی - چه در بخش دولتی و چه تشویق بخش خصوصی برای ورود و سرمایهگذاری در این بخش - بوده، اما نکتهای که متاسفانه خصوصا در سالهای اخیر کمتر به آن توجه شده موازنه در این توسعه است.
محسن پروان*
در سالهای اخیر نگاه دولتمردان بر اساس توسعه صنعتی کشور استوار شده است و همواره از توسعه صنعت فولاد به عنوان صنعت پایه و شاهراه رسیدن به توسعه صنعتی کشور یاد شدهاست، به گونهای که همواره تلاش دولتهای مختلف بر توسعه همه جانبه این صنعت پایه و کلیدی - چه در بخش دولتی و چه تشویق بخش خصوصی برای ورود و سرمایهگذاری در این بخش - بوده، اما نکتهای که متاسفانه خصوصا در سالهای اخیر کمتر به آن توجه شده موازنه در این توسعه است. آنچه مسلم است بخش خصوصی کمتر تمایلی به ورود به بخش استخراجی در توسعه فولاد داشته و همواره تلاش نموده تا در بخش نوردی حضور داشته باشد که مهمترین دلایل آن را میتوان نیاز به سرمایهگذاری بالا و بازگشت سرمایه بلند مدت بخش استخراجی نسبت به بخش نوردی دانست و این موضوع در کنار تاخیر دولت در اجرای پروژههای بزرگ فولادی نظیر ۸ طرح استانی باعث برهم خوردن موازنه در صنعت فولاد کشور شده است که از مهمترین نمونههای عدم توازن آن، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- بالاتر بودن ظرفیت تولید نوردی کشور نسبت به ظرفیت تولید فولاد خام که باعث کمبود نزدیک به ۱۰ میلیون تن محصولات میانی از جمله تختال و شمش در کشور شده است و این موضوع وابستگی صنعت فولاد خصوصا بخش خصوصی را به خارج از کشور بالا برده و این امر باعث میشود کوچکترین نوسان قیمت در خارج از ایران تاثیر زیادی در بازار داخلی داشته باشد.
۲- نبود مواد اولیه مورد نیاز از جمله کک و گندله که در صورتی که ۸ طرح استانی نیز به بهرهبرداری برسد مشکل گندله را در کشور چند برابر خواهد کرد.
۳- عدم تناسب ظرفیت تولید محصولات طویل و تخت و نیاز بازار: در یکی دو سال گذشته نوع مصرف فولاد در ایران به سمتی رفته است که نشانههای تغییر نوع مصرف از محصولات طویل به سمت تخت را نشان میدهد.
این موضوع اولین نشانه حرکت به سمت توسعه یافتگی است؛ چرا که در کشورهای در حال توسعه بیشتر مصرف فولاد مربوط به محصولات طویل و در کشورهای توسعه یافته بیشتر مصرف مربوط به محصولات تخت است، اما در حال حاضر در توسعه صنعت فولاد هیچ نشانهای از این چرخش وجود ندارد و علاوه بر نوردهای متعدد در حال بهره برداری، اکثر قریب به اتفاق نوردهای در حال ساخت یا مجوزهای صادره در بخش خصوصی مربوط به تولید میلگرد یا سایر محصولات طویل است.
۴- عدم تناسب توسعه زیرساختها با توسعه صنعت فولاد: امروز در استان اصفهان و استانهای مجاور توسعه فولاد سرعت فراوانی گرفته است؛ اما خبر چندانی از توسعه زیرساختهای اساسی این صنعت نظیر راه آهن به چشم نمیخورد، ضریب حملونقل در صنعت فولاد ۱ به ۴ است به این معنی که به ازای هر تن تولید فولاد ۴ تن جابهجایی صورت میگیرد و اگر قرار باشد این جابهجایی به جز از طریق راه آهن انجام شود هزینه تمام شده بالا رفته، سرعت گردش نقدینگی پایین میآید و سرمایهگذاران خصوصا در بخش خصوصی انگیزه لازم را برای ورود به این بازار از دست میدهند که خود منجر به کند شدن آهنگ توسعه خواهد شد.
دلایل زیادی برای این عدم توازن در صنعت فولاد وجود دارد هر چند به عقیده نگارنده به منظور دستیابی به اقتصاد رقابتی و بازار آزاد نباید مانعی برای ورود به بازار برای سرمایهگذاران ایجاد نمود اما با توجه به آنکه طرحهای توسعه دولتی خود نقش بسزایی در بر هم خوردن این توازن ایفا میکند نقش دولت در ایجاد توازن در صنعت فولاد به عنوان صنعتی که بیش از ۸۰ درصد تولید آن متعلق به دولت یا شرکتهای نیمه دولتی است بسیار حائز اهمیت است.
زمانی که دولت پروژه تولید ۸ میلیون تن فولاد که قرار است همگی شمش و تختال تولید نماید را در استانها کلنگ میزند بخش خصوصی نیز به دنبال این فرصت به فکر توسعه نوردی میافتد تا بتواند محصولات این کارخانهها را جذب نماید، اما وقتی پس از گذشت ۷ سال هنوز دودی از این کارخانهها بلند نشده، در این شرایط این سوال مطرح میشود که تکلیف توهم بخش خصوصی با رویای شمش در دسترس چه میشود؟ وقتی توسعه نیروگاهی دولت در صنعت برق بر اساس برنامه پیش نمیرود تکلیف بخشهای پایین دستی چیست؟
اما این موضوع از یک منظر دیگر هم قابل بررسی است و آن عدم گردش اصولی و صحیح اطلاعات واقعی در صنعت فولاد است که بعضا به دلیل عدم توانایی یا تمایل بخش خصوصی به صرف هزینه و موانع دولت در نشر اطلاعات واقعی رخ داده که منجر به آن شده است که سرمایهگذاران اولا نتوانند در مسیر هم افزایی حرکت کنند و بهجای تکمیل چرخه تنها با حضور در یک بخش نیروهای هم را خنثی کنند و دوما بر اساس اطلاعات غلط تصمیمگیری کرده که بعضا منجر به ایجاد تعهدات غیرقابلبازگشت میشود.
این موضوع را میتوان تا حدود زیادی با گردش اطلاعات و تعامل اضلاع مختلف صنعت فولاد شامل تولیدکنندگان، تصمیمگیران، تصمیم سازان و صاحبنظران بهبود بخشید از این رو روزنامه دنیای اقتصاد یکی از محورهای اصلی سومین همایش چشمانداز صنعت فولاد و معدن ایران که در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۱ در مرکز همایشهای بینالمللی صدا و سیما برگزار خواهد شد را به موضوع
«استراتژی و موازنه در صنعت فولاد ایران» اختصاص داده است با این امید که همکاری و تقابل ۴ ضلع صنعت فولاد در این همایش بتواند مسیر روشن تری را برای ایجاد موازنه در این صنعت حیاتی و مادر ایجاد کند.
اطلاعات بیشتر در این مورد را شما میتوانید در وب سایت این همایش به آدرس http://events.den.ir . یا تلفن ۸۷۷۶۲۴۳۰ بهدست آورید.
*دبیر سومین همایش چشمانداز صنعت فولاد و معدن ایران با نگاهی به بازار
ارسال نظر