با استراتژی چین
سرنوشت قراردادهای خردهفروشی سنگآهن مشخص میشود
سعید گودرزی- بحران مالی جهان هم اکنون در نیمه راه خود است و هر چه زمان میگذرد صنایع و مشاغل زیادی متاثر ازاین بحران میشوند. به جرات میتوان گفت که مواد اولیه و خام جزو اولین گروه از مواردی بودند که به سرعت تحت تاثیر بسیار شدید بحران مالی جهان قرار گرفتند و شاهد این مدعی کاهش بسیار شدید قیمتهای مواد معدنی خام از نفت گرفته تا مواد معدنی فلزی و غیر فلزی بود به طوری که حتی بدبینترین تحلیل گران کاهش قیمتها را تا این حد پیشبینی نمیکردند. در حوزه مواد معدنی و به خصوص سنگآهن معادلات تا حدی پیچیدهتر شده زیرا در اوایل سال ۲۰۰۸ تقاضا برای خرید سنگآهن بشدت بالا گرفت به طوری که در ماههای آوریل و می، حجم عظیمی سنگآهن وارد چین شد و موجودی بنادر چین به رقم تاریخی در حدود ۸۰ میلیون تن رسید. در ادامه این روند معادلات سنگآهن بشدت متاثر از بازیهای المپیک ۲۰۰۸ پکن شد و بعلت مسایل زیستمحیطی بسیاری از کارخانجات فولادی در چین مجبور به کاهش تولید و یا توقف تولید در طول بازیهای المپیک و پاراالمپیک شدند. این کاهش و یا توقف تولید در کنار عدم توقف قراردادهای Iron Ore Long-term کارخانجات چین باعث شد نه تنها حجم موجودی بنادر کم نشود بلکه باعث افزایش این موجودی طی این بازیها شد بطوری که عدهای پیشبینی میکردند که با این روند حجم موجودی بنادر به رقم ۱۰۰ میلیون تن خواهد رسید که خوشبختانه این گونه نشد.
همگان بر این باور بودند که بعد از بازیهای المپیک و شروع بکار مجدد کارخانهها و تخلیه بنادر از سنگآهن انباشته شده قیمت سنگآهن افزایش خواهد یافت ولی ناگهان لرزههای بحران مالی جهانی بدون آنکه فرصتی در اختیار کسی قرار دهد به یکباره وارد شد و قیمت و تقاضا برای مواد خام و اولیه تحت تاثیر بسیار شدید قرار گرفت به طوری که در یک برهه زمانی کوتاه قیمت جهانی سنگآهن از میانگین ۱۷۳ دلار در تن در ماه جولای به ۷۱ دلار در تن در ماه نوامبر رسید کاهشی که حتی بدبینترین تحلیلگران قادر به پیشبینی آن نبودند.در اوایل نوامبر سال ۲۰۰۸ بود که شاهد زمزمههایی جهت خرید محمولههای سنگآهن بودیم ولی قیمتها به حدی پایین بودند که حتی معدنداران هم حاضر به فروش بارهای خود به خریداران چینی نبودند اما رفته رفته پس از گذشت چندین روز و اینکه کارخانجات متوجه شدند که قیمتها به کف رسیدهاند خریدهای خود را به صورت موردی آغاز کردند که این امر موجب افزایش چند درصدی قیمتها شد که لازم به ذکر است به هیچ وجه قابل مقایسه با ارقام مبادله شده در نیمه اول سال ۲۰۰۸ نیست. در این شرایط بسیار خاص که از سال ۲۰۰۱ نظیر آن در حوزه سنگآهن دیده نشده مذاکرات قیمت برای سال ۲۰۰۹ بین کارخانجات چینی و معدنداران برزیلی و استرالیایی شروع شده است.در خبرها داشتیم که بدنبال بحران مالی و در جهت کنترل عرضه و تقاضا و قیمت، بسیاری از معدنداران بزرگ سطح تولید خود را تا حدود ۳۰درصد پایین آوردند و در مقابل نیز بسیاری از کارخانههای فولادی تولیدات خود را کاهش دادند. مهمترین هدف این دو دسته از کاهش تولید بالابردن قدرت چانه زنی در طی مذاکرات تعیین قیمت سنگآهن در سال ۲۰۰۹ بوده است.بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که تقاضا برای سنگآهن در آینده نه چندان دور، روندی نزولی خواهد داشت و بازار ضعیف آن تا ۴-۳ سال آینده ادامه خواهد داشت زیرا معتقدند که بازار جهانی سنگآهن به سمت و سوی خریداران، شیفت شده است.
یکی از مهمترین دلایلی که تحلیلگران بازار جدید را بازار خریدار معرفی کردهاند کاهش چشمگیر تولید کارخانجات فولادی و همچنین نبود یک دورنمای واضح برای افزایش تولید در حوزه صنعت فولاد بهعلت ادامه روند بحران مالی جهانی که از قبل از بازیهای المپیک شروع شده و تا بهحال ادامه داشته است.
از طرف دیگر به دنبال افزایش آهنگ تقاضا برای سنگآهن که از سال ۲۰۰۱ شروع شد بسیاری سرمایههای خود را در معادن سنگآهن سرمایهگذاری کردند، بهطوریکه این رقم در سال ۲۰۰۱ معادل ۳ میلیارد دلار و در نیمه سال ۲۰۰۸ به ۴۰ میلیارد دلار رسیده است (شایان ذکر است که در کشور خودمان ایران سرمایهگذاریهای کلانی از طرف بخش دولتی و خصوصی در حوزه اکتشاف و بهره برداری از معادن سنگآهن طی سالهای ۸۷-۸۵ انجام شده است) یکی از بارزترین پیامدهای این افزایش سرمایهگذاری در تولید سنگآهن ، ایجاد رقابتی شدید بین تولیدکنندگان سنگآهن برای پیدا کردن بازارهای هدف خواهد بود. در حال حاضر کشور چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده سنگآهن در دنیا نقش اساسی و تعیینکنندهای در معادلات آتی سنگآهن ایفا خواهد کرد به همین دلیل بسیاری از تجار و معدنداران بزرگ چشم به حرکتهای این غول عظیمالجثه دوختهاند، زیرا هر جابهجایی این غول اثرات مثبت و منفی زیادی در حوزههای مختلف داشته و خواهد داشت. آنچه از شواهد بر میآید در صورتی که چین بتواند بر بحران مالی که تاثیرات زیادی در حوزههای مختلف از جمله ماشین سازی، ساختوساز، امور زیربنایی و شهرسازی ......داشته فایق آید میتوان تا حدودی خوشبین به بهبود شرایط از نیمه دوم سال ۲۰۰۹ بود. اما ناگفته نماند که قدرت کارخانههای فولادی در این دور بسیار بیشتر از سالهای قبل است، زیرا در حال حاضر چین به علت سرمایهگذاریهای زیادی که انجام داده منابع خارجی متنوعی از جمله در اوکراین، روسیه، ایران و اندونزی را در کنار استرالیا، برزیل، هندوستان و آفریقای جنوبی دارد (همچنین معدن FMG استرالیا) که معادن کشورهای اوکراین، ایران، اندونزی و روسیه در کنار FMG میتوانند تا حدود ۱۰۰ میلیون تن از ظرفیت چین را در سال ۲۰۰۹ تامین کنند.
لذا شاید خبر فوق در کنار بحران مالی جهانی، خبر خوشایندی برای معدنداران استرالیا، برزیل و هندوستان نباشد، زیرا قدرت خرید چین از منابع غیر از سه کشور فوق توسعه یافته و این امر منجر به افزایش چانه زنی چین در خلال مذاکرات تعیین قیمت سال ۲۰۰۹ میشود.
در حال حاضر قیمتهای Spot سنگآهن بسیار پایینتر از حد Long-term است و حتی با فرض کاهش ۳۰درصد باز هم قراردادهای Spot در حد قراردادهای بلند مدت قرار میگیرند.امیدواریم که فروشندگان حوزه Spot بازگشت کارخانجات چینی در ماههای نوامبر و دسامبر ۲۰۰۸ و نیمه اول ژوئن ۲۰۰۹ را به حساب بازگشت شرایط خوب ندانند، زیرا اصل بازی از زمانیکه قراردادهای Long-term سال ۲۰۰۹ بسته شود و همچنین اثرات طرح اقتصادی دولت چین به نتیجه برسد نمایان خواهد شد لذا بازیگران حوزه فولاد و سنگآهن بهخصوص کسانی که قصد سرمایهگذاریهای کلان در این حوزه را دارند باید به شدت مراقب اوضاع و احوال چند ماه آتی بازار باشند.
در پایان میتوان گفت تجار ایرانی که همگی در حوزه Spot فعالیت میکنند باید انتظار سالی سخت (سال ۲۰۰۹) در این حوزه را داشته باشند، زیرا سنگآهن ایران به دلیل نداشتن یک متولی در بخش خصوصی، بهشدت آسیب پذیر بوده و این امر اثرات تخریبی زیادی در این حوزه داشته و میتواند سنگآهن ایران را برای خریداران چینی بسیار سهلالوصول کند تا آنجا که به خود این جرات را بدهند که قیمتهای خود را به بازار ایران دیکته کنند.
ارسال نظر