ترجمه
سرنوشت پولهای گمشده
گستردهشدن رکود در بازارهای جهانی و کاهش شدید ارزش کالاها و اوراق بهادار باعث شده بسیاری از مردم بخشی از ثروت خویش را از دست بدهند و گاها برخی به ثروتهای بادآوردهای دست یابند. چند پله قبل از اوج قیمتها معاملات بزرگی صورت گرفت و ثروتهای کلانی از این بازارها خارج شد. اگر این پولها به بازار بازگردد، رونق مجددا فراگیر و رکود کاملا محو خواهد شد. اما یک سوال؛ این سرمایهها کجاست و سرنوشت پولهای گمشده چه خواهد شد؟
محمد حسین بابالو
گستردهشدن رکود در بازارهای جهانی و کاهش شدید ارزش کالاها و اوراق بهادار باعث شده بسیاری از مردم بخشی از ثروت خویش را از دست بدهند و گاها برخی به ثروتهای بادآوردهای دست یابند. چند پله قبل از اوج قیمتها معاملات بزرگی صورت گرفت و ثروتهای کلانی از این بازارها خارج شد. اگر این پولها به بازار بازگردد، رونق مجددا فراگیر و رکود کاملا محو خواهد شد. اما یک سوال؛ این سرمایهها کجاست و سرنوشت پولهای گمشده چه خواهد شد؟ در اقتصاد خرد و کلان و بالاخص اقتصاد بازار آزاد، رکود و رونق و همچنین تورم و بیکاری دو اصل جایگزین و دنباله رو هم بوده و بازار بین این دو مورد در نوسان است. این موارد به دلایل حجم سرمایهگذاریها، میزان عرضه و تقاضا، اشتباهات و مداخلات دولتها و بالاخص مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و ... در دامنه و دوره این تابع سینوسی با روندی صعودی بسیار موثر خواهد بود. با توجه به تمایل بشریت به سود بیشتر در کنار محدود بودن منابع مالی و مواد اولیه و نیروی کار ساده و متخصص و ... این سیکل باز تکرار شده است. در این شرایط و به ویژه رکود کنونی بهترین راه بهره گیری از نقدینگی تعیین سقف و کف قیمت یک کالا و مخصوصا اوراق بهادار است.کینز، مبتکر اقتصاد کینزی پس از رکود دهه ۳۰ حجم کمی از انواع مختلف سهام را با تعیین قیمت کف آن و عاقلانه خریداری کرده و پس از بازیابی ارزش واقعی آن اقدام به فروش کرد.
تعیین ارزش واقعی یک سهم از فعالان قدرتمند اقتصادی با تجربیات حسابداری و ارزش واقعی یک کالا از فعالان صنعتی با تجربه اجرایی بر میآید. این فرآیند تصمیمگیری بسیار پیچیده و از اهمیت بالایی نیز برخوردار بوده و به هر تحلیلی نمی توان اعتماد کرد. به عنوان مثال در سنگآهن ۱۲۰ دلاری بسیاری از به کف قیمت رسیدن این کالا سخن میگفتند ولی با چند پله سقوط هم اکنون ۸۰ دلار قیمت دارد. این موضوع میتواند به نابودی سرمایه و گاها ثروتهای بادآوردهای منتهی شود.
اگر به روزهای اوج بازار بازگردیم، متوجه معاملات کلانی میشویم که به خروج سرمایههای فراوانی از بازارها منتهی گردیده و نهایتا به سقوط آنها منجر شد. شاید یکی از دلایل این ریزش کاهش شدید حجم نقدینگی بود. در مبانی اقتصاد کلان، نقدینگی عبارتست از انواع وجه نقد و اوراق رهنی و بانکی و مالی، بروات و حوالجات و ... ضربدر سرعت گردش پول.
نفت، انرژی محرک بازارهای مالی
بازار نفت که انرژی محرک بازارهای مالی و کالاهای جهان به شمار میرود در سال گذشته شامل نوسانات بسیاری بود. نوسان قیمت این حامل انرژی به تغییر در قیمت تمام شده غالب کالاها انجامیده و به عبارت دیگر متوسط شیب این نمودار در هر بازه زمانی، روند عمومی اقتصاد جهان را نشان میدهد.
صعود قیمت نفت به وسیله افزایش نقدینگی در این بازار و افزایش سفته بازیspeculation صورت گرفته و با افزایش قیمت نفت قیمت تمام شده سایر کالاها نیز به مرز غیرقابل دسترسی رسید. شرایطی که اقتصاد را به پرتگاه سقوط برده و هماکنون در دره رکود مدفون ساخته است. حجم بالایی از پول تزریق شده و سرعت انتقال آن نیز افزایش یافت. با توجه به عرضه و تقاضا و شرایط جهانی سرمایه های سرگردان بسیاری به این بازار وارد و نفت به اوج خود نزدیک شد. ناگهان حجم ورودی از بازار خارج و سرعت گردش پول نیز کاهش یافت و نفت به زیر ۴۰ دلار رسید. سرمایه های بسیاری با سودهای کلان به کنجی خزید.
در خصوص بازار سهام نیز همین شرایط تکرار شد. در کنار رکود بخش مسکن آمریکا و ضرب آهنگ شکست اقتصاد این کشور در رقابت با سایر رقبا بالاخص اروپا و شرق آسیا و... که به کمک دولت به کاهش ارزش دلار انجامید، سهام رشد کرد. باز هم بازی سرمایه و دام ثروت برای جذب سرمایههای سرگردان اجرا شد و به افت شدید شاخصها انجامید. هم اکنون شاخص داوجونز از ۱۶۰۰۰ واحد به زیر ۹۰۰۰ واحد رسیده است. این شیوه جذب سرمایهها در بازار زرگرها از سابقه بسیاری برخوردار میباشد.
اما در چین اتفاق دیگری افتاد. سرمایه گذاری خارجی در مناطق آزاد تجاری بعد از طی مسیری صعودی توسط سرمایههای خرد داخلی خریداری شد. کارخانهها نیز چند برابر قیمت فروش رفتند و باز سرمایه های عظیمی به کنجی خزید. بازار دیگر، بازار فولاد و فلزات پایه است که با رونق بخشهای مختلف تولیدی در اقتصاد جهانی به رونق رسید و حجم سرمایه گذاری بالایی در معادن و کارخانهها جذب شد. این بخش از اقتصاد از عوامل غیر بنیادی تاثیر کمتری گرفته ولی به دلیل نیاز بالای این حرفه به سرمایه در گردش و روند اقتصاد جهانی با توجه به کاهش شدید تقاضا به دلیل عوامل غیربنیادی که شکوک نیز به نظر میرسد از سایر بخشها بیشتر صدمه دید و بیلت ۱۲۰۰ دلاری به زیر ۳۰۰ دلار کاهش قیمت داد. نکته دیگر که در تحلیلها کمتر به آن توجه میشود بالاتر بودن سرمایهگذاریهای جهانی از برآوردهای تقاضا بوده که البته در شرایط رونق غالبا تقاضا از عرضه پیش افتاده و در رکود عرضه مقدم بر تقاضا میشود که به افزایش و کاهش روند عمومی قیمتها بیش از روال عادی میانجامد. این بازار نیز در رکود فرورفته است.با توجه به موارد ذکر شده سرمایههای بسیاری ناپدید شده و کسی نمیداند کجا و به چه میزان است ولی میتوان حدود و مکان احتمالی آنها را حدس زد.
تاکنون نزدیک به ۲تریلیون دلار توسط دولتها به بازار تزریق شده و با توجه به کاهش نرخ بهره که گاها به زیر یکدرصد رسیده است نیز به افزایش حجم نقدینگی کمک خواهد کرد. همچنین دولتها عنوان کردهاند که باز بیش از ۲ تریلیون دلار دیگر تزریق خواهند کرد و در صورت نیاز نرخ بهره را مجددا کاهش میدهند. شرایط و تحلیلها از عدم به ثمر نشستن این تلاشها حکایت میکند گویی تاکنون هیچ اتفاقی نیفتاده و نمیافتد. اگر حجم تزریقهای مالی را ۵ تریلیون دلار در نظر گرفته و سرعت گردش مالی در شرایط فعلی را یک پنجم گذشته لحاظ کنیم در صورت برابر بودن دو طرف معادله، A دلار پول گمشده، یعنی نزدیک به ۱ تریلیون دلار.
اگر این پول در هر بازاری وارد شود یقینا آن بازار از موفقیت روزافزونی برخوردار شده و در صورت بازگشت این پول به چرخه اقتصاد، رکود یکباره محو و نابود میگردد. شرایط به گونه ای است که کمتر صاحب سرمایه ای اقدام به سرمایه گذاری کرده و گویی کسی نمی خواهد به آینده بنگرد.
طلا بهترین کالای جایگزین
قیمت طلا نیز همچون دیگر کالاها تابع عرضه و تقاضاست. تجربه تاریخی ما نشان میدهد که در هر بحرانی تقاضا برای این فلز افزایش یافته و این بازار رونق میگیرد.
سقوط قیمت این فلز تاکنون نزدیک به ۱۷درصد بوده و میتوان گفت در برابر سایر کاهش قیمتها یک ثبات قدرتمند تلقی میشود. اگر در تحلیلهای تکنیکال این بازار نیز دقت کنیم متوجه امکان افزایش قیمت این کالا میشویم. پولهای گم شده بسیاری در این کالا ذخیره شده و نگهداری آن از پول نقد نیز راحت تر است چون امکان کاهش ارزش آن در کنار اعتبار بانک سپردهگذاری شده مطلب مهم و گاها دردسر سازی است.
با توجه به عرضه محدود جهانی این کالا و بالارفتن تقاضای خرده فروشی این کالا احتمال افزایش قیمت افسار گسیخته این فلز گران قیمت محتمل خواهد بود. در برخی از تحلیلها قیمت بالای ۱۰۰۰ دلار در هر اونس و در برخی از نظرسنجیها قیمت بین ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار در هر اونس دیده میشود.
ارسال نظر