تحلیلی بر شرایط بازار سنگآهن
دره مرگ سنگآهن با سقوط آزاد فولاد
محمد حسین بابالو- دیروز پس از انتشار خبر نشریه متالبولتن به عنوان یکی از مراجع معتبر جهان برای قیمتگذاری انواع فلزات شاهد کاهش قیمت سرسامآور سنگآهن در بازار چین به شیوه CFR و به صورت spot هستیم. قیمت برآورد شده اکتشاف، استخراج، حملونقل و صادرات هر تن سنگآهن ۳۷۵/۹۳دلار پیشبینی شده است که با کاهش قیمت نفت قابلیت کاهش این قیمت نیز وجود دارد. امروز برای قیمت سنگآهن مبلغ ۹۲-۹۰دلار مشاهده میشود که به معنی کاهش نزدیک به ۲۰درصد در طول یک هفته برای این ماده اولیه است.
نکته دیگری که همچون شکی در بازار آهن خودنمایی میکند درج قیمت زیر ۴۰۰دلار برای هر تن بیلت در بازار اروپاست. فراموش نکنیم که حدود ۴ ماه پیش بیلت به قیمت ۱۱۰۰ یا حتی ۱۲۰۰دلار در این بازار معامله شده بود یعنی افت ۶۶درصد ظرف کمتر از ۴ ماه.
اما ظرف چند روز گذشته ارزش سهام داوجونز به عنوان یکی از شاخصهای بخش صنعت غرب نزدیک به ۳۹درصد کاهش یافته است یعنی ظرف کمتر از ۳ روز برخی از صاحبان صنایع غرب ۳۹درصد از ارزش کارخانهها یا به عبارت دیگر ۳۹درصد از ثروت خویش را از دست دادهاند. با دخالت دادن یک پیش فرض دیگر یعنی احتمال کاهش قیمت نفت و افزایش قیمت دلار، شرایط از حال حاضر نیز وخیمتر خواهد شد.
جمعه سیاه غالب بورسهای جهان
پیشبینی شرایط آینده به اعتقاد اینجانب دیگر از عهده فعالان بخش اقتصاد و صنعت خارج شده و بهتر است به پیشگوها و طالع بینها مراجعه کرد. اما در مورد سنگآهن که موضوع اصلی این نوشته است: برای تحلیل شرایط حال و آینده بایستی چندی به عقب برگردیم. جدا از بحث بحرانهای مالی جهانی که کمتر از ۳ ماه است به صورت جدی خودنمایی میکند و تنها اوضاع را وخیمتر کرده است. رکود فعلی عوامل و دلایل دیگری نیز دارد که سعی در تحلیل آنها مینماییم.
با توجه به بررسیهای به عمل آمده و با توجه به سرمایهگذاریها و رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه و چین و افزایش مصرف آنان، افزایش تقریبا ۶درصد نیاز به سنگآهن پیشبینی شد، اما برای سال ۲۰۰۸ و بالاخص نیمه دوم آن افزایش تولید ۱۱درصد ثبت شده است. در بطن این افزایش تولید که برای کسب درآمد بیشتر انجام گرفت تولید بیشتر از نیاز مشاهده شده که نطفه شرایط فعلی بازار بدینگونه منعقد شده است. این افزایش تولید توسط شرکتهای واله، ریوتینتو و BHP بیلتون و همچنین دیگر تولیدکنندگان از جمله معادن سنگآهن هند، استرالیا، آفریقا، پاکستان، ایران و... صورت گرفته است.
نتیجه این اقدامات افزایش محمولههای spot (کوچک) در بنادر چین بود که با آغاز بازیهای المپیک پکن با توجه به احتمال افزایش قیمت بعد از بازیها و مقررات وضع شده برای زمان بازیها میزان دپو سنگآهن در بنادر چین به ۸۰میلیون تن رسید. این در حالی است که حداکثر مصرف سنگآهن در چین به سختی به ۸۰۰میلیون تن در سال میرسد یعنی تنها در بنادر برای مدت کوتاهی ۱۰درصد کل نیاز کشور دپو شده بود که این مقدار جدا از قراردادهای LongTerm منعقد شده یا در حال خرید و فروش بوده است.
نکته دیگر بالابودن قیمت نفت به صورت غیر منطقی و سعی اوپک در بالا نگهداشتن آن بوده که با کاهش یکباره قیمت نفت شرایط برای رکود آمادهتر شد.
اما نکته اصلی
همانگونه که قبلا ذکر شد مهمترین علت افزایش قیمت فلزات و به تبع آن سنگآهن، افزایش مصرف کشورهای در حال توسعه بالاخص چین بوده است.
رشد اقتصادی بالای ۱۰درصد چین طی سالهای گذشته باعث افزایش رشد مصرف سنگآهن به ۶درصد شده بود. طی پیشبینیهای به عمل آمده برای سال ۲۰۰۸ رشد اقتصادی چین به زیر ۱۰درصد کاهش مییابد یعنی حدودا یکدرصد کاهش رشد اقتصادی و نزدیک به ۱درصد کاهش مصرف سنگآهن (این نسبت تخمین نویسنده است).
اگر به همین نسبت قدرت خرید و افزایش مصرف کاهش یابد و جو روانی تورم آینده و عدم ثبات اقتصادی، افزایش قیمت غذا و محصولات کشاورزی و بحران بازارهای مالی و بالاخص کاهش تولید کارخانهها و... نیز مزید بر علت شود و کاهش مصرف به ۵/۱درصد تا ۲درصد برسد این مطلب به ظاهر ساده به مثابه فاجعهای در تجارت محمولههای spot خواهد بود. به عبارت دیگر هم اکنون فاصله بین تولید و مصرف ۵درصد بوده که در آن صورت به ۵/۶ تا ۷درصد خواهد رسید یعنی افزایش ۳۰درصد رسوب سنگآهن در بنادر، انبارها و معادن.
البته با توجه به کاهش چشمگیر تولید سنگآهن توسط برخی معادن کوچک بخش خصوصی شرایط به این بدی که ذکر شد نیست البته در این بین تولیدکنندگان نیز تولید خود را به میزان چشمگیری کاهش دادهاند. اما این شرایط، شرایط واقعی بازار سنگآهن آسیا بالاخص چین است. اثبات این مطلب افت بیش از ۵۰درصد قیمت سنگآهن چین ظرف مدت ۳ ماه گذشته است. البته در این بین میتوان به حرکت به سمت آهن قراضه، افزایش قیمت زغالسنگ و روی آوردن کارخانهها به سمت منابع داخلی و... را نیز مزید بر علت کرد.
در شرایط فعلی نکته دیگری نیز خودنمایی میکند: قیمت بیلت ۴۰۰دلار ثبت شد. با احتساب ۳۰درصد ارزش سنگآهن در قیمت تمام شده بیلت، قیمت ۱۲۰دلار برای محتوی سنگآهن به دست میآید. درصورت به کارگیری سنگآهن با عیار ۶۳درصد و به صورت دانهبندی شده ۵۸/۱ تن سنگآهن موردنیاز است یعنی قیمت هر تن برابر با ۹۴/۷۵دلار. هم اکنون قیمت سنگآهن spot ۹۲-۹۰دلار است. در صورت کاهش قیمت نفت قیمت بیلت باز هم کاهش خواهد یافت و هیچ دلیل معقولی برای افزایش قیمت بیلت دیده نمیشود.
قیمت ۹۴/۷۹دلار در مقایسه با قیمتهای فعلی هنوز بیش از ۱۵دلار کمتر است. البته نباید فراموش کرد غالب کارخانههای بزرگ که توانایی تولید بیلت با این قیمتها را دارند نیاز خود را به صورت LongTerm تهیه کرده و هنوز بین قیمتهای spot و LongTerm تفاوتهایی ملاحظه میشود. در صورت ادامه این روند یا حتی کاهش قیمت، دیگر از بازار spot سنگآهن جهان جز نام و خاطره نشانی بر جای نخواهد ماند. زیان معادن کوچک و حتی متوسطی که ادامه حیات آنها به فروش این ماده وابسته است بیش از حد تصور خواهد بود.
با توجه به موارد ذکر شده بازار سنگآهن هنوز آبستن حوادث فراوانی است. تنها چیزی که در این بین مطرح است احتمال کاهش مجدد قیمت سنگآهن است. آیا تولیدکنندگان سنگآهن کشورمان باز هم قادر به کاهش قیمت تولیدات خود هستند؟ آیا توانایی بازاریابی محصولات خود را حتی با قیمتهای موجود یا حتی پایینتر دارا هستند؟ آینده معادن سنگآهن کشورمان چه خواهد شد؟ چه کسی جبرات خسارتهای وارده به این حرفه را خواهد نمود؟ شرایط بازار سنگآهن داخلی چه خواهد شد؟ آیا ذخایر استخراج شده سنگآهن به فروش خواهند رسید؟ و چندین سوال دیگر....
ارسال نظر