بازار آهن درون حباب

آزاده حسینی

همزمان با شدت گرفتن رشد قیمت‌های جهانی از ابتدای سال‌جاری در حالی که بعد از تعطیلات نوروزی فعالان بازار، همه با تعجب منتظر عرضه‌های ذوب‌آهن و فولاد مبارکه (دو شرکت بزرگ فولادساز) بودند و خود را برای هر گونه رشد قیمتی آماده می‌کردند، دولت وارد عمل شد و فولادسازان دولتی را از هرگونه رشد قیمتی منع کرد به این ترتیب فولادسازان نیز در واکنش به این اقدام دولت برای مدت زمان کوتاهی عرضه‌های خود را در بورس کالا متوقف کردند. دولت نیز از این اقدام فولادسازان حمایت کرد و اما بعد از مدت زمان کوتاهی که فولادسازان به واسطه توقف عرضه‌های خود در عین تولید متوجه ضرر شدند، طلسم شکسته شد و به عرضه محصولات خود در بورس کالا ادامه دادند، اما برخلاف انتظاراتی که همه از رشد قیمت‌ها بعد از عرضه داشتند، قیمت‌ها بالا نرفت و کارشناسان تنها عامل بی‌تفاوتی بازار را نسبت به عرضه دو فولادساز بزرگ پاسخ دادن به تمام تقاضاها از سوی فولادسازان مطرح کردند.

نقدینگی در بازار آهن پایین آمد

فولاد مبارکه و ذوب‌آهن در اقدامی بی‌نظیر رکورد حجم مبادلات گذشته را شکستند، به طوری که ذوب‌آهن در یک روز تمام تولید یک ماهه خود را عرضه کرد با ادامه این روند یعنی عرضه فولادسازان بزرگ با نرخ‌های زیر بازار جهانی نقدینگی از بازار‌آهن جمع شد.

به طوری که ذوب‌آهن و فولاد مبارکه توانستند در یک هفته حدود ۵۵۰میلیارد تومان نقدینگی از بازار آهن جمع‌آوری کنند. جمع‌آوری این حجم نقدینگی طی مدت زمان ذکر شده باعث شد تا عرضه‌های بعدی فولاد مبارکه و ذوب‌آهن از سوی فعالان بازار خیلی مورد توجه قرار نگیرد و دلیل آن را هم کمبود نقدینگی و پاسخ دادن به تقاضاها اعلام کردند.

تعادل بازار به هم خورد

این در حالی است که عرضه‌های بزرگ فولادسازان تعادل بازار را هم، به هم زد به طوری که نرخ‌های بازار هم روز به روز در حال کاهش یافتن است و با تداوم عرضه فولادسازان بزرگی مانند فولاد مبارکه و ذوب‌آهن که با وجود واگذاری ۷۰درصدی سهام مبارکه باز هم قیمت‌هایشان از سوی دولت کنترل می‌شود، فولادسازان بخش خصوصی که در این میان مجبور به خرید شمش با نرخ‌های یک هزار و ۶۰ تا یک هزار و ۷۰ تومان هستند چه طور می‌توانند از فروش محصولاتشان با ذوب‌آهن رقابت کنند ذوب‌آهنی که میلگرد را با میانگین نرخ ۹۵۰تومان می‌فروشد.

بخش خصوصی بقا نمی‌یابد

عاملی که تاکنون باعث شده تا فولادسازان بخش خصوصی در این بین بتوانند حفظ بقا کنند خریدهای گذشته بوده، اما با تمام شدن این خریدها حباب بازار به طور ناگهانی می‌ترکد، بازار آهن هم‌اکنون از سوی دولت در یک حباب قرار گرفته که از یک سو فولادسازان دولتی و خصوصی را متضرر می‌کند و از سوی دیگر نتیجه به نفع مصرف‌کننده تمام نمی‌شود. چرا که فولادساز دولتی در‌حال‌حاضر مجبور به فروش با نرخ‌های میلگرد ۹۵۰تومان یا ورق ۸۹۰ تومان است از سویی هم مجبور است بیلت و اسلب را با نرخ‌های بالای ۸۵۰ و ۸۸۰تومان بخرد، این در حالی است که نرخ بیلت و اسلب وارداتی هم بین یک هزار و ۳۰ تا ۷۰دلار در هر تن است.

به زودی قیمت‌ها منفجر می‌شود

با احتساب موارد فوق یعنی کاهش قیمت محصول نهایی در بازار از یک سو و رشد قیمت مواد اولیه در بازارهای داخلی و خارجی از سوی دیگر این انتظار می‌رود که به زودی شاهد یک انفجار قیمت باشیم آن موقع است که دولت دیگر نمی‌تواند برای حفظ تعادل در بازار کاری انجام دهد؛ چرا که تولیدکنندگان فولاد ما به شدت به لحاظ تامین مواد اولیه وابسته به بازارهای خارجی هستند و این در حالی است که قیمت زغال‌سنگ، سنگ‌آهن و انرژی در بازارهای جهانی روز به روز در حال رشد است و فولادسازان دولتی نیز که تقریبا در تولید شمش خودکفا هستند تنها می‌توانند ۵۰درصد تقاضا برای آهن‌آلات را پاسخ‌گو باشند و نیمی از تقاضا از طریق بخش خصوصی و واردات تامین می‌شود که به لحاظ همین محدودیت‌ها بخش خصوصی با نیمی از ظرفیت خود تولید کرده و تنها دلش را به آینده که قیمت‌ها بالا می‌روند خوش کرده است و واردات نیز متوقف شده، در پایان تنها می‌توان گفت: ای کاش بورس کالای ما اینقدر قدرت داشت که نرخ‌ها در جریان نظام طبیعی عرضه و تقاضا در آن کشف می‌کرد و ای کاش دولت این ابزار را در اختیار بورس قرار می‌داد که بتواند بخش خصوصی و سرمایه‌گذاران را جذب کند نه دولتی‌ها را که مجبور باشد به خواسته‌های آنها تن در دهد. بازتاب این عمل یعنی قیمت‌های دستوری در بورس کالا در بازارهای بین‌المللی برای ما گران تمام می‌شود.