چالشهای تولید فولاد پس از هدفمندی یارانهها
بهرغم صحبتهای اولیه در هنگام توضیح ارکان و روشهای هدفمندی یارانهها که قرار بود عرضه انرژی پس از هدفمندی یارانهها حداکثر با قیمت فوب خلیج فارس باشد، متاسفانه این امکان نه تنها میسر نشد، بلکه قیمتها چندین برابر افزایش یافت. از طرفی با بالا رفتن نرخ ارز مشکلات عدیدهای گریبان تولیدکنندگان را گرفت و به این ترتیب تولیدکنندگان نورد کشور مجبور شدند شمش را با قیمتی بالاتر خریداری و هزینههای سنگینی را نیز صرف تولید محصول کنند. حال اینکه از آن سو بدون اجرای بستههای حمایتی، قیمت را در بورس کالا به طور دستوری تعیین و تولیدکنندگان را ملزم به عرضه در بورس کردند.
حسن مصیبزاده *
بهرغم صحبتهای اولیه در هنگام توضیح ارکان و روشهای هدفمندی یارانهها که قرار بود عرضه انرژی پس از هدفمندی یارانهها حداکثر با قیمت فوب خلیج فارس باشد، متاسفانه این امکان نه تنها میسر نشد، بلکه قیمتها چندین برابر افزایش یافت. از طرفی با بالا رفتن نرخ ارز مشکلات عدیدهای گریبان تولیدکنندگان را گرفت و به این ترتیب تولیدکنندگان نورد کشور مجبور شدند شمش را با قیمتی بالاتر خریداری و هزینههای سنگینی را نیز صرف تولید محصول کنند. حال اینکه از آن سو بدون اجرای بستههای حمایتی، قیمت را در بورس کالا به طور دستوری تعیین و تولیدکنندگان را ملزم به عرضه در بورس کردند. به هرحال به این الزام عمل شد، اما با توجه به ساختار معاملات بورس و مشتریان شرکتهای فولادی، از این عرضهها استقبال چندانی نشد. به این ترتیب باز هم تولیدکنندگان متحمل ضرر و زیان شدند.
توافقات انجام شده برای تامین مواد اولیه تولیدکنندگان فولاد نیز مورد عمل قرار نگرفت، به طوری که در حال حاضر شمش کمیاب و گران است، به این ترتیب مابهالتفاوت قیمت محصول و مواد اولیه بسیار پایین است و حتی هزینه حمل کارخانهها را نیز پوشش نمیدهد.
از طرفی برای تولید شمش از سنگآهن هم اقداماتی از طرف چندین واحد بخش خصوصی انجام شده، اما متاسفانه در هنگام تمدید جواز تاسیس از متقاضی تعهد گرفته میشود که از دولت سنگآهن نخواهد و مهمتر اینکه عوارض صادراتی سنگآهن نیز برداشته میشود و سنگآهن با قیمتی بسیار پایین در اختیار خریداران خارجی قرار میگیرد و بدتر از همه اینکه در این میان سود بازرگانی میلگرد هم کاهش داده میشود که هیچ همخوانی با حمایت از تولید داخلی ندارد.
در بسیاری از جلسات و همایشها مسوولان بارها و بارها گفتهاند که کشورهای خارجی با صرف هزینههای بالای ترانزیت و حملونقل، میتوانند محصول خود را به ایران آورده و با سود به فروش برسانند، حال اگر تولیدکنندگان ما نمیتوانند به این امر نائل شوند، آنها باید مکانیسم تولید خود را اصلاح کنند تا سودآوری مناسبی داشته باشند. بنده میخواهم توجه مسوولان را به این نکته جلب کنم که در ایران سرمایه با نرخ بالای ۲۰ درصد آن هم با مشکلات و بوروکراسی خاص خود در دسترس صنعتگر قرار میگیرد حال اینکه در کشورهای دیگر سرمایه با نرخی زیر ۵ درصد و حتی در بسیاری مواقع صفر درصد در اختیار تولیدکنندگان قرار میگیرد و چون فولاد یک صنعت سرمایه بر است و با چنین درصد سود بانکی عملا ما نمیتوانیم در سطح جهانی رقابت کنیم.
به عنوان یک تولیدکننده فولاد ضمن تبریک به دولت در خصوص اجرای موفق قانون هدفمندسازی یارانهها از مسوولان تقاضا دارم حال که ما باید انرژی را با نرخ بینالمللی مصرف کنیم هزینه سرمایه هم با نرخ بینالمللی در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد. ضمن اینکه علاوه بر تامین شمش کارخانهها نورد بخش خصوصی و عدم استفاده از قیمتهای دستوری در بورس کالا را مورد توجه مضاعف قرار دهند.
در قانون مالیات بر ارزش افزوده فقط کارخانهها متحمل پرداخت مالیات فوق و قبول ضرر و زیان هستند، زیرا هیچ خریداری در بازار بهعنوان مالیات بر ارزش افزوده مبلغی به کارخانهها پرداخت نمیکند، علاوهبر اینکه سالانه یک درصد هم به این مبلغ افزوده میشود، درست است که قانون فوق در تمام دنیا با مبالغ و درصدهای بالا اجرا میشود و چون پای صندوق و در هنگام خرید مستقیما این قانون به اجرا درمیآید همه پرداخت میکنند، ولی کارخانههای ایرانی در هنگام ورود مواد اولیه در گمرک این مبلغ را پرداخت میکنند، ولی از خریداران بازار امکان دریافت وجود ندارد.
در ابتدای اجرای قانون هدفمندسازی، تسهیلاتی برای صرف هزینههای مازاد انرژی به مدت ۱۲ ماه در اختیار تولیدکنندگان قرار گرفت، اما در حال حاضر با قطع این تسهیلات، ضمن پرداخت اقساط روی هم انباشت شده آن کل قبوض انرژی را نیز با مبالغ جدید باید پرداخت که خود باری سنگین بر دوش تولیدکنندگان است.
*مدیرعامل فولاد البرز تاکستان
ارسال نظر