خودرو؛ چشمانتظار بورس کالا
مدتهاست که از آخرین عرضه خودروی سواری در بورسکالا میگذرد؛ تا جایی که میتوان گفت خاطره آن نیز در حال فراموش شدن است. اما تجربه نشان داده است که عرضه خودرو در بورسکالا هرچند با ماهیت آن در تعارض نسبی قرار دارد؛ اما موفقیتهای بزرگی را برای اقتصاد رقم زده است.
فراگیر شدن حساب وکالتی، تامین مالی خودروساز از فروش خودرو به صورت مستقیم، تضمین زمان تحویل و بعضا پرداخت خسارت به خریدار و نرخگذاری بر مبنای مکانیزم بازار و کاهش نرخ از جمله ویژگیهایی بود که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. در کوتاهمدت بورسکالا توانسته بود ادبیات جدیدی را به معاملات خودرو وارد کند؛ اما تمام آن تلاشها با چند دستور مدیریتی به حاشیه رانده شد و جای آن را سامانه فروش گرفت؛ سامانهای که با اما و اگرهای بسیاری روبهرو بوده و هنوز هم وضعیت عملیاتی آن اما و اگرهای خاص خود را دارد که یکی از آنها غیرمنتظره بودن زمان تحویل است. اینکه بازار خودرو با خروج از بورسکالا چه سرنوشتی پیدا کرد و قیمتها به کجا رسید بر کسی پوشیده نیست؛ اما زیان خودروساز را نمیتوان در این وضعیت نادیده گرفت. این در حالی است که کامیون هنوز در بورسکالا معامله میشود و مقایسه آنها با نرخ خودروی سواری در بازار آزاد حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
اینکه باز هم باید منتظر فروش گسترده خودرو در سامانه باشیم، ریسک مضاعفی است که صنعت خودرو، رو در روی خود میبیند. اما سوال اینجاست که معامله خودرو در بورسکالا در شرایط فعلی با مصوباتی که بعضا ضمانت اجرایی کمتری دارد و گذشت زمان بر آنها اثرگذار بوده، چرا از سر گرفته نمیشود؟ این را باید یک مطالبه از بدنه تصمیمسازی دولت چهاردهم دانست که میتواند جنس بازار خودرو را تغییر دهد. نکته بسیار مهم آنکه هماکنون زمانی طلایی برای مدیریت بازار خودرو به کمک بورسکالاست؛ زیرا بهای دلار آزاد به ثبات نسبی پس از عقبگرد قیمتی رسیده و در کف ۴۵روزه آن هستیم و بعید نیست که این روند نزولی به خواست خدا ادامه یابد. حال در وضعیتی که رکود در بازارهای داخلی در اغلب کالاها مشهود است، چرا نباید از ابزار بورسکالا برای افت نرخ بیشتر خودرو با انتفاع توامان خودروساز استفاده کرد؟ بهجرات میتوان گفت زمانی طلایی برای مدیریت بازار خودرو فراهم شده که باید از این فرصت استفاده کرد. اینکه بهای خودرو در بازار داخلی وارد فاز نزولی شد و این اقدامات میتواند به افت بیشتر قیمتها کمک کند مطلبی است که شاید ماهها آرزوی دستاندرکاران مدیریت بازار خودرو بوده باشد و بهجرات میتوان گفت این زمان طلایی تا ابد ادامه نخواهد داشت. فرصت مدیریت بازار خودرو را نباید نادیده گرفت؛ زیرا میتواند ارتباط مستقیم بین فروشنده و خریدار بدون واسطه با ویژگی رقابت و کشف نرخ عادلانه را رصد کند و با کمترین هزینه میتوان انتفاع بزرگی را برای مدیریت بازار رقم زد. این فرصت طلایی اگر از دست برود، نهتنها خودروساز متضرر نخواهد شد، بلکه مردم و بدنه تصمیمسازی در حوزه تنظیم بازار نیز باید پاسخگوی فرصت از دست رفته باشند. فرصتی که به دست آمده اما شاید دائمی نبوده و تیغ تیز مدیریت بازار براساس کشف نرخ عادلانه شاید در دستورات و عملکرد پیشرو کند شود.