نقش موثر ابزارهای نوین مالی در صرفهجویی انرژی
بهعنوان مثال، صندوقهای ساختاری و سرمایهگذاری اروپا (ESIF) با اختصاص بودجهای بالغ بر ۱۸میلیارد یورو، نقش مهمی در تامین مالی پروژههای بهینهسازی انرژی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا ایفا میکنند. در ایالاتمتحده آمریکا نیز اداره کارآیی انرژی و انرژی تجدیدپذیر(EERE) وزارت انرژی، وامهایی با نرخ بهره پایین تا سقف ۲۵میلیون دلار را برای هر پروژه بهینهسازی انرژی ارائه میدهد. این حمایتهای مالی، انگیزه سرمایهگذاران برای ورود به حوزه بهینهسازی انرژی را بهطور قابلتوجهی افزایش میدهد.
سیاستهای حمایتی برای رونق بهینهسازی انرژی
وضع سیاستها و مقررات حمایتی نیز یکی دیگر از راهکارهای موثر دولتها برای ترغیب سرمایهگذاری در بهینهسازی انرژی است. استانداردها و آییننامههای اجباری یا تشویقی مصرف انرژی، چارچوبی الزامآور یا انگیزشی برای بهبود کارآیی انرژی در بخشهای مختلف ایجاد میکنند. در این زمینه میتوان به استانداردهای عملکرد انرژی ساختمان در اتحادیه اروپا، استانداردهای کارآیی سوخت خودروها در آمریکا و استانداردهای برچسب انرژی لوازمخانگی در استرالیا اشاره کرد. در چین نیز قانون حفاظت انرژی، چارچوب جامعی را برای بهبود کارآیی انرژی در این کشور ایجاد کرده است. براساس این قانون، تمامی شرکتهای دولتی و خصوصی موظف هستند شاخص شدت انرژی خود را براساس استانداردهای تعیینشده ارتقا دهند. تحلیلها نشان میدهد که اجرای این قانون تنها در بازه زمانی ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، به صرفهجویی ۳۳۶میلیون تن معادل زغالسنگ در مصرف انرژی چین منجر شده است.
ابزارهای بازارمحور نظیر گواهیهای قابل تبادل انرژی نیز در بسیاری از کشورها بهعنوان مکمل سیاستهای حمایتی دولت عمل میکنند. در این روش، پروژههای بهینهسازی براساس میزان صرفهجویی انرژی ایجادشده، گواهیهایی دریافت میکنند که قابلیت معامله در بازارهای انرژی را دارند. این رویکرد، انگیزه اقتصادی قدرتمندی برای سرمایهگذاری در طرحهای بهینهسازی ایجاد میکند. ایتالیا، ایالاتمتحده و استرالیا از جمله کشورهایی هستند که از ابزارهای مشابه گواهی صرفهجویی انرژی برای تشویق بهینهسازی مصرف انرژی استفاده میکنند. در ایتالیا، گواهیهای صرفهجویی در قالب گواهیهای بهرهوری انرژی (TEE) و در استرالیا با عنوان گواهیهای صرفهجویی انرژی ویکتوریا (VEECs) منتشر میشوند. این گواهیها در بازارهای انرژی این کشورها از جمله بورس برق ایتالیا (GME) و بورس انرژی استرالیا (EEX) مبادله میشوند و ارزش قابلتوجهی دارند.
نقش شرکتهای خدمات انرژی
نقش شرکتها در سالهای اخیر بهعنوان یکی از محرکهای اصلی سرمایهگذاری در حوزه بهینهسازی انرژی برجسته شده است. شرکتهای ESCOکه ماهیتا شرکتهایی دانشبنیان هستند، با ارائه راهکارهای جامع بهینهسازی شامل ممیزی، طراحی، تامین مالی، اجرا و تضمین صرفهجویی انرژی، بخش عمدهای از ریسکهای سرمایهگذاری در پروژههای بهینهسازی را پوشش میدهند. این مدل کسبوکار در کشورهای مختلف بهسرعت در حال گسترش است. در چین بیش از ۵هزار شرکت ESCO با گردش مالی سالانه بیش از ۱۵میلیارد دلار فعالیت میکنند. در اتحادیه اروپا نیز ارزش بازار ESCO از ۲.۴میلیارد یورو در سال ۲۰۱۵ به بیش از ۳میلیارد یورو در سال ۲۰۲۴ رسیده است. کارشناسان معتقدند بهرهگیری از مدل ESCOمیتواند ۱۰ تا ۲۰درصد از هزینههای بهینهسازی انرژی در بخش صنعت را کاهش دهد.در کنار سازوکارهای تامین مالی، مقرراتگذاری و ابزارهای بازار، آموزش و آگاهیرسانی نیز از الزامات زیربنایی توسعه سرمایهگذاری در حوزه بهینهسازی انرژی به شمار میرود. برنامههای آموزشی برای متخصصان و مدیران انرژی، آگاهیرسانی عمومی و همکاری با دانشگاهها و مراکز پژوهشی برای توسعه فناوریهای پربازده، از جمله راهکارهای رایج در این زمینه است.
آموزش؛ گامی موثر در اصلاح الگوی مصرف
سازمانهای بینالمللی فعال در حوزه انرژی نیز نقش موثری در ارتقای آگاهی و بسط دانش مرتبط با بهینهسازی انرژی دارند. بهعنوان مثال، آژانس بینالمللی انرژی(IEA) با برگزاری دورههای تخصصی برای مدیران انرژی از ۴۰کشور جهان و انتشار بیش از ۶۰گزارش و تحلیل سالانه، به انتقال تجارب و توسعه بهترین رویههای بهینهسازی انرژی کمک میکند. آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA) نیز برنامه ظرفیتسازی مشابهی را با محوریت کشورهای درحالتوسعه و اقتصادهای نوظهور به اجرا گذاشته است. براساس بررسیهای صورتگرفته، ترکیب مناسبی از مشوقهای مالی و معافیتهای مالیاتی، چارچوبهای مقرراتگذاری و استانداردگذاری، ابزارهای بازارمحور نظیر گواهیهای قابل تبادل انرژی، ظرفیتسازی از طریق شرکتهای خدمات انرژی و آموزش و فرهنگسازی عمومی، میتواند به توسعه پایدار سرمایهگذاری در حوزه بهینهسازی انرژی منجر شود. اگرچه سهم هریک از این راهکارها بسته به شرایط اقتصادی، اجتماعی و نهادی کشورها متفاوت است، اما شواهد نشان میدهد که غفلت از هریک از آنها میتواند به شکست سیاستهای بهینهسازی انرژی بینجامد. بر این اساس بهنظر میرسد سیاستگذاران و متولیان حوزه انرژی در ایران نیز میتوانند با بومیسازی و استفاده هدفمند از تجارب جهانی، گامهای موثری در جهت ارتقای جذابیت اقتصادی پروژههای بهینهسازی انرژی بردارند. این امر علاوه بر کمک به امنیت عرضه انرژی و کاهش شدت مصرف، میتواند منافع قابلتوجهی از جمله ایجاد اشتغال، صرفهجویی ارزی، بهبود تراز تجاری، افزایش توان صادراتی و کاهش آلودگی محیطزیست را به همراه داشته باشد.
کارکرد ابزارهای مالی در توسعه بازار بهینهسازی
استفاده از ابزارهای نوین مالی نقش مهمی در جذب سرمایه به بخش انرژی و تامین مالی پروژههای مرتبط ایفا میکند. این ابزارها با فراهم آوردن روشهای جدید و انعطافپذیر تامین سرمایه، ریسکهای سرمایهگذاری را کاهش داده و بازده مورد انتظار را افزایش میدهند. یکی از ابزارهای مهم در این زمینه، صندوقهای سرمایهگذاری در زیرساخت و انرژی هستند که با تجمیع سرمایههای خرد و کلان سرمایهگذاران نهادی و خصوصی، منابع مالی قابلتوجهی را برای سرمایهگذاری در پروژههای بزرگمقیاس انرژی فراهم میکنند. بهعنوان نمونه، صندوق سرمایهگذاری جسورانه و خصوصیBreakthrough Energy Ventures متعهد به سرمایهگذاری ۳.۵میلیارد دلاری بر روی استارتآپها و شرکتهای فناورانه فعال در حوزه انرژی پاک شده است. اوراق قرضه سبز و اوراق مرتبط با پایداری نیز از دیگر ابزارهای مهم هستند. اوراق قرضه سبز با هدف تامین مالی پروژههای مرتبط با محیطزیست و کاهش انتشار کربن منتشر میشوند. اوراق مرتبط با پایداری (Sustainability-Linked Bonds) نیز انتشار اوراق قرضه را به دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده توسعه پایدار مانند کاهش شدت انرژی یا افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر گره میزنند. در سال ۲۰۲۰، بیش از ۲۹۰میلیارد دلار اوراق قرضه سبز در جهان منتشر شده است. تامین مالی جمعی از طریق پلتفرمهای تامین مالی جمعی نظیر Crowdfunding این امکان را فراهم میکند که طیف گستردهای از سرمایهگذاران خرد بتوانند با مبالغ اندک در پروژههای انرژی مشارکت کنند. این روش بهویژه برای تامین مالی پروژههای انرژی تجدیدپذیر در مقیاس کوچک و متوسط کاربرد دارد. پلتفرم Abundance Investment انگلستان نمونه موفقی از تامین مالی جمعی پروژههای انرژی پاک است که تاکنون بیش از ۱۰۰میلیون پوند سرمایه جذب کرده است. در مدل قراردادی بیع متقابل (EPC)، شرکتهای خدمات انرژی یا پیمانکاران عمومی، مسوولیت طراحی، تامین تجهیزات و اجرای پروژه انرژی را برعهده میگیرند و ریسکهای فنی و مالی پروژه را بهازای دریافت بازپرداختهای مرحلهای پوشش میدهند. این مدل ضمن کاهش ریسک سرمایهگذاری، هزینههای تامین مالی را نیز کاهش میدهد.روش نوآورانه کربنزدایی از طریق اوراق بهادار (Decarbonization via Securitization) که اخیرا توسط شرکت مشاوره آکسنچر (Accenture) ارائه شده، طراحی اوراق بهادار با پشتوانه منافع حاصل از کاهش انتشار کربن در شرکتهای صنعتی و معدنی را پیشنهاد میکند. در این مدل، شرکتها با فروش اوراق بهادار به سرمایهگذاران، منابع لازم برای اجرای طرحهای کاهش کربن را تامین کرده و منافع حاصل را با آنها تسهیم میکنند. علاوه بر موارد فوق، ابزارهای مالی همچون وامهای کمبهره، کمکهای بلاعوض دولتی، معافیتهای مالیاتی، صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه تخصصی انرژی و گواهیهای قابل تبادل انرژی نیز در تامین مالی و جذب سرمایه در بخش انرژی نقش مهمی ایفا میکنند.
براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، سرمایهگذاری سالانه در انرژی پاک باید تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۴تریلیون دلار (سهبرابر سطح فعلی) برسد تا هدف کاهش ۴۵درصدی انتشار کربن محقق شود. چنین جهش بزرگی در سرمایهگذاری مستلزم استفاده گسترده از ظرفیت بازارهای سرمایه و ابزارهای مالی نوآورانه است. از اینرو، سیاستگذاران و فعالان صنعت انرژی باید با بسط و تقویت ابزارهای نوین مالی، تسهیل دسترسی پروژهها و شرکتها به منابع تامین سرمایه را در دستور کار خود قرار دهند. این امر افزون بر تامین مالی سرمایهگذاریهای موردنیاز، از طریق بهبود بازدهی، کاهش هزینه تامین مالی و توزیع ریسک، جذابیت سرمایهگذاری در بخش انرژی را نیز افزایش خواهد داد.
ایران مجهز به بازار بهینهسازی انرژی شد
طرح انتشار گواهی صرفهجویی انرژی در حوزه گاز و برق که در سال ۱۳۹۶ توسط معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری دولت وقت پیشنهاد و در شورای عالی انرژی مصوب شد و سپس دستورالعملهای اجرایی آن در سال ۱۴۰۰ تهیه، تصویب و ابلاغ شد و هماکنون انتشار آن از سوی بورس انرژی ایران پیگیری میشود، ابزاری مالی برای تشویق سرمایهگذاری در پروژههای بهینهسازی مصرف انرژی است. این گواهیها بهصورت استاندارد طراحی و منتشر میشوند و قابلیت معامله در بازار ثانویه بورس انرژی را دارند. گواهیهای صرفهجویی انرژی با پشتوانه میزان انرژی صرفهجوییشده واقعی در پروژههای بهینهسازی صادر میشوند و صحت صرفهجوییهای ادعایی توسط شرکتهای دانشبنیان ذیصلاح راستیآزمایی میشود که انگیزه اقتصادی زیادی را برای مشارکت فعالان بخش خصوصی در پروژههای بهینهسازی ایجاد میکند. دولت و شرکتهای تابعه نیز میتوانند با خرید گواهیهای صرفهجویی از طریق مکانیزمهای بازار، بهصورت غیرمستقیم مصرف حاملهای انرژی را در کشور مدیریت کنند. برآورد میشود با اجرای کامل این سازوکار، حتی در افق زمانی کوتاهمدت، امکان صرفهجویی سالانه ۵۰میلیون بشکه معادل نفت خام در کشور وجود داشته باشد. علاوه بر این، اجرای پروژههای بهینهسازی از محل فروش گواهیهای صرفهجویی، میتواند انتشار دیاکسیدکربن را در کشور کاهش دهد که نقش مهمی در بهبود کیفیت محیطزیست خواهد داشت. بنابراین گواهیهای صرفهجویی انرژی از طریق ایجاد انگیزه اقتصادی برای سرمایهگذاران، تامین مالی پروژههای بهینهسازی و ارائه ابزار مدیریت مصرف برای دولت، نقش بسیار موثری در بهبود عملکرد انرژی و بهینهسازی الگوی مصرف در کشور ایفا میکنند. برآوردهای انجامشده حاکی است در صورت تحقق کامل ظرفیتهای این بازار، امکان افزایش ۱۵ تا ۲۰درصدی بهرهوری انرژی در کشور وجود خواهد داشت. این ارقام بیانگر اهمیت و ضرورت گسترش این ابزار مالی در اقتصاد ایران است.