در گفتوگو با دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران مطرح شد
پیامدهای وضع عوارض بر صادرات فولاد
گروه بنگاهها- آزاده حسینی: تصمیماتی که اخیرا دولت در بخش بازرگانی داخلی و خارجی اتخاذ کرده تاثیر عمدهای در صنعت فولاد گذاشته است، به طوری که پس از وضع محدودیتهایی در امر واردات و صادرات، روند تجارت فولاد کند شده و عوارضی را برای بازار به همراه داشته که پیش از این وجود نداشت.
پیشنهاد میکنیم عوارضی که برای صادرات سنگ آهن وضع میشود پلکانی باشد
گروه بنگاهها- آزاده حسینی: تصمیماتی که اخیرا دولت در بخش بازرگانی داخلی و خارجی اتخاذ کرده تاثیر عمدهای در صنعت فولاد گذاشته است، به طوری که پس از وضع محدودیتهایی در امر واردات و صادرات، روند تجارت فولاد کند شده و عوارضی را برای بازار به همراه داشته که پیش از این وجود نداشت. در همین رابطه با رسول خلیفه سلطان دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران به گفتوگو نشستیم تا درباره اوضاع صنعت فولاد پس از وضع عوارض صادرات و تاثیر آن را بر بازار جویا شویم. مشروح این گفتوگو در پی میآید:
آقای خلیفه سلطان دلیل کاهش اخیر قیمت فولاد چه بود؟ برخی معتقد بودند پایین آوردن قیمتها تعمدی بوده و برای انجام خریدهای ارزان مواد اولیه صورت گرفته، این موضوع را تایید میکنید؟
شایعات تا این حد نمیتواند بازار را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه تعطیلات مذهبی که پشت سر گذاشتیم دلیل افت قیمتها بوده گرچه برخی به دلیل نقدینگی بالایی که دارند در بازار مطرح هستند و بدون آنکه بخواهند بازار چشم به رفتار آنها دوخته اما روند قیمت در بازار آهن همواره سینوسی بوده و بعد از هر رشدی، افت را نیز تجربه میکند که این افت نیز ناشی از رشد قیمت اخیر است البته توقف خرید نیز در این افت بیتاثیر نبوده است. به طور معمول رفتارها در دوران رکود غیر متعارف میشود و به نظر میرسد کاهش قیمتها نیز ناشی از همین رفتارها بوده و دوام ندارد و به زودی نرخها اصلاح خواهد شد.
آیا نوسان قیمتها در بازار ناشی از تصمیمات اخیر دولت در رابطه با وضع عوارض صادرات نیست؟
البته محدودیتهایی که بر صادرات وضع شده نیز در کاهش قیمتها تاثیرگذار بوده اما تداوم این افت به نفع بازار نیست، چراکه در این شرایط واردات توجیه اقتصادی نداشته و با کاهش حجم واردات و محدود شدن عرضه آهن در بازار قیمتها به یکباره با رشد مواجه میشود بنابراین در صورت آزاد گذاشتن بازار روال طبیعی طی خواهد شد.
در مورد صادرات نیز این موضوع صادق است و با وضع عوارض ۴۰ تا ۵۰ درصدی بر صادرات آهن آلات در واقع این روند کند خواهد شد و در نتیجه کاهش حجم عرضه ارز ،قیمت ارز نیز با رشد مواجه خواهد شد.
مگر برای تولیدکنندگان در صادرات فولاد استثنا قائل نشدند؟
نه، فقط به برخی از تولیدکنندگان که تعهد صادراتی داشتند یا محمولهای در گمرک داشتند اجازه داده شد تا بر اساس حجم معین صادرات داشته باشند و عملا با وضع عوارض ۴۰ تا ۵۰ درصدی صادرات فولاد متوقف خواهد شد، این در شرایطی است که برای تامین ارز دو راه وجود دارد: یکی ارز حاصل از صادرات نفت که بخش عمده آن از سوی دولت صورت میگیرد و دیگری ارز حاصل از صادرات غیر نفتی که بخش عمده آن از سوی بخش خصوصی صورت میگیرد. بنابراین بهتر است ارز مورد نیاز را با تمرکز بر صادرات غیر نفتی تامین کنیم. کاهش صادرات لطمات جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت.
در حال حاضر تعادلی میان حجم سرمایهگذاری و تولید مواد اولیه و محصول میانی و نهایی فولاد وجود دارد؟
خیر، به این دلیل که تولید فولاد به دلیل سرمایه بری بالایی که دارد تا سال ۱۳۸۳ عمدتا در اختیار دولت بود؛ اما با آزادسازی قیمت آهن، تاسیس واحدهای خصوصی توجیه پیدا کرد و بخش خصوصی توانست به این عرصه وارد شود. در ابتدا به دلیل اینکه در بخش نورد رسیدن به سود سریعتر رخ میداد بخش خصوصی بیشتر تمایل به سرمایه گذاری در این بخش را داشت. از این رو در یک مقطعی از زمان که این واحدها به تولید رسیدند به دلیل خلأ سرمایهگذاری در بخش مواد اولیه شاهد کمبود بودیم. البته این کمبود هنوز احساس میشود؛ اما با سرمایهگذاریهایی که شده به زودی مشکل کمبود شمش رفع خواهد شد.
در صحبتهایتان اشاره به تمرکز سرمایهگذاری در یک بخش خاصی از صنعت فولاد کردید به نظر شما دولت نمیتوانست این سرمایهگذاری را هدایت کند؟
همانطور که اشاره شد سرمایهگذاری در بخش فولاد عمدتا در فضای دولتی صورت گرفت و به دلیل وفور منابع گازی، تکنولوژی که در تولید فولاد استفاده شد؛ تکنولوژی احیای گازی بود.
این تکنولوژی که ۷ یا ۸ زنجیره دارد شامل تبدیل کنسانتره به گندله و بعد آهن اسفنجی و سپس ریختهگری، فولادسازی و نهایتا محصول نهایی است که هر کدام یک تکنولوژی و یک صنعت است و میتواند مجزا عمل کند. ما در بحث احیای گازی این حلقهها را داریم و عملا توازن این حلقهها کار مشکلی است و در حال حاضر در احداث طرحهای فولادی و ظرفیت نصب شده دچار عدم توازن هستیم. ظرفیت فعلی کنسانتره ۲۲ میلیون تن، گندله ۱۹ میلیون تن و آهن اسفنجی نیز حدود ۱۸ تا ۱۹میلیون تن است و فولاد سازی نیز حدود ۱۷ میلیون تن ،در حالی که نورد ۳۰ میلیون تن است.
چرا ما نتوانستیم برای زنجیرههای مختلف تولید فولاد برنامهریزی داشته باشیم؟
در واقع برنامهریزی وجود داشت، اما این برنامهریزی مربوط به طرح جامع فولاد بود و در ابتدا نتوانستیم طبق این برنامهریزی پیش برویم و در حال حاضر نیز این طرح احتیاج به یک بازنگری دارد، با توجه به شرایطی که به وجود آمده به خصوص پس از اجرای هدفمندی یارانهها بهتر است به تکنولوژی نوین نیز توجه ویژه ای شود و دیگر مزیت انرژی مد نظر قرار نگیرد.
شما به تکنولوژی ساخت اشاره کردید ما در این زمینه چه ضعفهایی داریم؟
یکی از مشکلاتی که هم اکنون در بخش تولید فولاد وجود دارد این است که طرحها به لحاظ محل احداث همدیگر را پوشش نمیدهند و اغلب تناسبی بین زنجیرههای تولید به خصوص در بخش فولادسازی و نورد نیست. به طوری که سال ۱۳۹۰ در حدود ۱۷ میلیون تن سنگ آهن از کشور صادر شد که این به این معنا است که ما این مقدار استخراج سنگ آهن داریم، اما نمیتوانیم در زنجیره داخل مصرف کنیم البته ۱۷ میلیون تن صادرات عملا سنگ هماتیتی است وما در زنجیره احیای گازی مگنتیت استفاده میکنیم، از این رو به دلیل خلأ تکنولوژی صادرات سنگ آهن داریم و نتوانستیم تکنولوژی جدید را ایجاد کنیم. تنها دلیل این خلأ نیز وجود گاز ارزان و فراوان بود بنابراین به همین روال پیش رفتیم و از روشهای رایج بینالمللی به دلیل کمبود زغال کک شو استفاده نکردیم از این رو سنگ آهن هماتیتی استفاده چندانی در داخل ندارد.
این بینظمی در استخراج سنگ آهن نیز دیده شده و معادن بخش خصوصی بدون اینکه الگوی مشخصی داشته باشند آن را استخراج و صادر میکنند، در حالی که میشود با زغال سنگ حرارتی آن را تبدیل به چدن و آهن اسفنجی کرد .این خلأ تکنولوژی وجود دارد ودولت نیز برنامه خاصی برای معادن کوچک در نظر نگرفته است.
به نظر میرسد با تاسیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن نوعی سازو کار برای بهبود روند تولید و فرآوری سنگ آهن ایجاد شده است؟
بله با ایجاد انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران قرار است ساز و کاری برای فرآوری سنگ آهن ایجاد شود. حتی این انجمن پیشنهاد ایجاد صندوقی را داده که هر گونه حقوق دولتی که دولت مدعی است برای صادرات سنگ آهن وضع شود به این صندوق تعلق گیرد و سپس آورده این صندوق در اختیار صاحبان این حوزه برای سرمایهگذاری در تولید فولاد با روشها و تکنولوژیهای نوین شود. در واقع نباید مانع صادرات سنگ آهن شد، بلکه باید با تدوین قوانین صحیح و شفاف از عوارض صادرات سنگ آهن استفاده بهینه کرد. این ایده از سوی سنگ آهنیها مطرح شده و ما به عنوان انجمن تولیدکنندگان فولاد از آنها حمایت میکنیم و باید این عوارض در راستای حمایت از تولید صرف شود.
یعنی شما صادرات سنگ آهن را خام فروشی نمیدانید؟
خام فروشی بحثی است واقعی، اما وضع عوارض ۴۰ درصدی راهکار مناسبی نیست و بلکه باید از این عوارض استفاده بهینه شود. بهتر است ساختاری با این موضوع برخورد شود و با یک تصمیم موقتی، ما نمیخواهیم جلوی صادرات گرفته شود بلکه فضایی برای تولیدکننده سنگ آهن در نظر گرفته شود که در ساختار تولید استفاده شود. بنابراین پیشنهاد میکنیم عوارضی که برای صادرات سنگ آهن تعیین میشود پلکانی و آهسته باشد و یک نرخ رشد منطقی داشته باشد و یکباره وضع نشود و در واقع این صندوق حمایتی باشد.
آیا در خصوص این صندوق که انجمن تولیدکنندگان فولاد و انجمن صادرکنندگان و تولیدکنندگان سنگ آهن در تاسیس آن به اجماع رسیده اند، به مجلس طرحی ارائه شده است؟
این موضوع قرار است در قالب یک طرح در کمیسیون صنایع مطرح شود و میتواند به مابقی مواد اولیه معدنی هم سرایت کند. در حال حاضر بخش خصوصی به دنبال تکنولوژی است و در خصوص تبدیل سنگ آهن به کنسانتره میتوان با بهرهگیری از تکنولوژیهای جدید سنگ آهن هماتیت را نیز وارد چرخه تولید فولاد کنیم.
یکی از مواردی که در تولید فولاد مورد استفاده قرار میگیرد قراضه آهن است که ما در این خصوص نیز دچار کمبود قراضه صنعتی هستیم، آیا راهکاری برای تامین این کسری نیز در نظر گرفته شده است؟
بله همان طور که گفتید در صورت عدم سرمایهگذاری برای تامین قراضه مورد نیاز در آینده نزدیک با کمبود قراضه مواجه خواهیم شد، سال ۱۳۸۱ حجم کل واردات شمش نزدیک ۳۰۰ هزار تن بود پیشبینی نمیشد که این رقم به ۵ میلیون تن در سال برسد؛ اما با این حجم از تولید شمش سرمایهگذاری در بخش قراضه نیز از توجیه اقتصادی برخوردار شده است.
اگر بخواهیم ۴۰ میلیون تن فولادسازی داشته باشیم باید این را بدانیم که ۱۵ درصد آن، قراضه است که حدود ۶ میلیون تن در سال میشود. البته در ستاد فولاد این تصمیم گرفته شد که اسکله واردات قراضه از سوی بخش خصوصی با حمایت ایمیدرو احداث شود. در حال حاضر نیز بحثهای ابتدایی تشکیل یک کنسرسیوم از سوی بخش خصوصی صورت گرفته است. مکان آن نیز بندر امام پیشبینی شده به این دلیل که حجم عمده واردات قراضه در آبهای بینالمللی صورت میگیرد و جنوب بهترین گزینه است.
در این بین یکی از مسائلی که به دنبال آن هستیم صنعتیسازی قراضه است و ما باید دپوهای واردات قراضه داشته باشیم و صنعتیسازی در این خصوص صورت گیرد؛ چرا که قراضه کثیف ناخالص باعث مصرف زیاد برق و طولانی شدن فرآیند تولید میشود. از همین رو قراضه صنعتی تا کیلویی ۱۰۰ تومان تفاوت قیمت دارد.
ارسال نظر