نگاه
معادلات بازار فولاد به کجا ختم میشود؟
صنعت فولاد در حالی این روزها را سپری میکند که با شرایط بستهای از نظر واردات و صادرات روبهرو است.
صنعت فولاد در حالی این روزها را سپری میکند که با شرایط بستهای از نظر واردات و صادرات روبهرو است.
از یک سو صادرات محصولات و فرآوردههای فولادی یا به طور کامل ممنوع یا در برخی از موارد با در نظر گرفتن محدودیتهای در نظر گرفته شده و با عوارض 40 تا 50 درصدی امکانپذیر است و از سوی دیگر بسیاری از تجار واردکننده شمش به دلیل مواجه شدن با کاهش قیمتهای داخلی برای تقاضای شمش نسبت به زمان اقدام به خرید این کالا مواجه شدهاند ضمن اینکه در تسویه حساب با بانکها بر مبنای ارز پایاپای نیز دچار خلل شدهاند.
از آنجا که محاسبات تجار بر مبنای ارز مرجع صورت پذیرفته است فعلا تجار محمولههای وارداتی خود را در گمرکها و در مرحله ترخیص کالا نگاه داشتهاند تا یا این کالا را با ارز مرجع با سیستم بانکی تسویه حساب کنند یا اینکه تغییری در رفتار بازار ایجاد شود و با رشد قیمتها شرایط به گونهای شود که فروش محمولههای وارد شده با حساب ارز پایاپای ضرری را متوجه آنها نکند. البته حالت دیگری هم وجود دارد که تجار بخواهند محمولههای وارداتی را با ارز پایاپای با سیستم بانکی تسویه و کالای خود را ترخیص و در انتظار افزایش قیمتها در بازار جهت اقدام به فروش بمانند. البته این امر بعید به نظر میرسد؛ چرا که تجار فعال در زمینه فولاد همواره از محتاطترین تجار هستند و عموما به سختی حاضر به ریسک میشوند.
بنابراین از یک سو سیستم بانکی که همواره عدم نرمش و حمایت خود از تجارت را نشان داده است زیر بار تسویه حساب با ارز مرجع با تجار نخواهد رفت و از سوی دیگر تجار نیز اقدام به ترخیص محموله خود با ارز پایاپای و نشتسن به انتظار افزایش قیمتها نخواهند کرد، زیرا از یک سو زمان بسیاری به پایان سال فعالیت صنعت فولاد باقی نمانده است و از سوی دیگر نیز به هیچ عنوان شرایط صنعت فولاد در سال آینده مشخص نیست ضمن اینکه عملا ورود هزینههای دیگر اقدام به انبارسازی محموله به محاسبات تجار، آنان را از انجام این امر منصرف خواهد کرد. در نتیجه عکسالعمل مثبتی که تجار میتوانند برای فرار از شرایط فعلی داشته باشند اقدام به ایجاد جو روانی حرکت بازار به سوی مثبت از طریق بازارسازی و استفاده بهینه و حداکثری از ابزارهای موجودشان است؛ بنابراین احتمال دارد بازار با صعود بسیار اندک قیمتها در آینده مواجه شود. البته این شرایط بسیار کوتاه بوده و مجددا روند کاهشی را در پیش خواهد گرفت. بسیاری از فعالان بازار فولاد ایران در پی دستیابی به احتمال و پیشبینی کلی اما دقیقی از قیمتها در بازار فولاد هستند تا با توجه به آن رفتار خود در بازار را
تعیین کنند. اما به طور کلی پنج موضوع اصلی در رابطه با بازار فولاد وجود دارد:
۱- وضعیت و شرایط کلی بازار فولاد از نظر مواد اولیه میانی یا همان شمش فولاد.
2- وضعیت بازار فولاد از نظر عرضه و تقاضای موجود در این بازار.
۳- وضعیت شرکتها و کارخانهها در شرایط فعلی که این موضوع شامل دو جنبه خواهد بود نخست وضعیت موجودی انبار شرکتها و وضعیت مالی شرکتها.
4- وضعیت بازار مواد اولیه (آهن قراضه).
۵- وضعیت بازارهای رقیب و تاثیرگذار بر بازار صنعت فولاد.
این روزها تمامی فعالان بازار فولاد به امید افزایش قیمتها و بازگشت رونق معاملات به بازار فولاد هستند؛ امری که اگر بر مبنای پیشی گرفتن تقاضا بر عرضه و به صورت واقعی نه بازارسازی باشد وقوع واقعی آن دارای نشانههای مشخصی همچون ورود تقاضاهای جدید به بازار، ورود تقاضاهای پروژهای رونق ساخت و ساز در بخش مسکن، رونق تولیدات صنعتی و افزایش نرخ شاخصهای اقتصادی همچون طلا و ارز است. در غیر این صورت ناپایداری و بازگشت آن و مواج شدن نمودار رفتاری قیمت بازار امری بدیهی است که شرایط را برای تمامی فعالان بازار به خاطر دشوار شدن پیشبینی آینده و افزایش ریسک بسیار دشوار میسازد. در حال حاضر نیز نشانهای جهت افزایش تقاضا در بازار وجود ندارد و این امر با توجه به سطح پایین میزان کمی معاملات انجام پذیرفته در بورس به خوبی نمایان است، به طوری که در حال حاضر تنها تقاضاهای اندک و ضروری در بازار وجود دارد، بنابراین شرایط بازار برای رونق مجدد معاملات و افزایش قیمتها بسیار ضعیف است. در حال حاضر موجودی انبارها جوابگوی تقاضای موجود در بازار است، بنابراین در حال حاضر نشانهای از عدم عرضه یا جوابگو بودن عرضه به تقاضاهای موجود
در بازار وجود ندارد و گواه این امر نیز شرایط حاکم و رخدادهای به وقوع پیوسته در معاملات بورسی است.
در نتیجه دلیلی برای افزایش قیمتها وجود ندارد، ضمن اینکه به دلیل شرایط کلی حاکم بر وضعیت صنعت فولاد و مشکلات انباشته شده گذشته و حال نقدینگی و باقی نماندن زمان زیادی به پایان سال فولاد و فرا رسیدن زمان حسابرسی بنگاهها بیشتر خواهان ثبات هستند تا با افزایش قیمتها بتوانند سالجاری را به پایان برسانند. اما در بازار مواد اولیه (آهن قراضه) شرایط مطلوبی وجود ندارد؛ چرا که از یک سو نوسان قیمتها و قرار داشتن آن در کف، فعالیت در این عرصه را به حالت تعلیق درآورده و از سوی دیگر نیز به دلیل پیشی گرفتن مصرف بر عرضه انبار شرکتها و کارخانهها در حال تهی شدن است، بنابراین این بخش از بازار بیشترین انتظار را برای افزایش قیمتها دارد. اما فاکتور دیگری نیز در قیمتها در بازار فولاد وجود دارد و آن همان نرخ شاخصهای پولی و مالی همچون طلا و ارز است که به نظر میرسد با توجه به رخدادهای این دو بازار و نگاه دولتی حاکم بر آن، خوشبینانهترین حالت متصوره برای آن ثبات و حداقل جابهجایی است و غیر آن بیشتر جنبه روانی و تحریکی و مقطعی خواهد داشت. لذا با توجه به آنچه که در فوق به آن اشاره شده مشاهده میشود که تا پایان سال
جاری فاکتوری که موجب ایجاد پیامد مثبت در بازار فولاد در جهت افزایش قیمتها شود وجود ندارد، مگر اینکه فعالان این بازار اقدام به بازارسازی از طریق ابزارهای در اختیار خود کنند که قطعا این امر از سوی برخی از تجار و تولیدکنندگان در راستای کاهش ضررهای وارده در سال جاری صورت خواهد پذیرفت، حال آنکه این اقدامات تا چه حد قدرت تاثیرگذاری بر بازار فولاد را داشته باشد یا اینکه بزرگی این تاثیر به چه میزان است موضوعی است که در آینده مشخص خواهد شد و حالت دیگر نیز وقوع پدیدهای نوظهور و آنی در سیاستهای دولتی و بازار فولاد است، اگر چه با درصد بسیار ضعیف و البته تجربه به خوبی نشان داده که در برخی از برهههای زمانی همین عامل تاثیرات بسیار بزرگ و عمیقی را به دنبال داشته است.
ارسال نظر