این مطلب فراگیر نیست و اوضاع در اقصی‌نقاط کشور متفاوت است، ولی نمی‌توان از افت تقاضا برای فولادهای ساختمانی غافل شد. اما در حوزه فولادهای صنعتی همچون ورق، شرایط نه‌تنها تفاوت عمیقی ندارد، بلکه انتظار رشد تقاضا در صورت استمرار بهبود در حجم تولیدات صنعتی یا سرمایه‌گذاری‌‌‌های جدید را شاهد خواهیم بود. در بازار محصولات پتروشیمیایی نیز اوضاع همین‌‌‌گونه است. کاهش حجم معاملات به صورت کلی دور از ذهن نیست، آن‌‌‌هم در وضعیتی که بازار داخلی جذابیت چندانی ندارد، ولی به کمک اختلاف بهای آزاد و نیمایی ارز، هنوز صادرات قابل اتکا به شمار می‌رود. از سوی دیگر، در بازار محصولات پتروشیمیایی با محوریت پلیمرها شاهد بالابودن محسوس قیمت‌های جهانی هستیم که این مطلب رونق را در بازارهای بین‌المللی و منطقه‌‌‌ای گواهی می‌دهد. به عبارت ساده‌‌‌تر، قیمت‌های فعلی جهانی پلیمرها موجب شده است تا به‌نسبت شاهد رونق کلی در این حوزه معاملاتی و تولیدی باشیم. بنابراین شاهد پتانسیل استمرار کلی رونق خواهیم بود. البته باید به این نکته نیز توجه کنیم که بازار داخلی قرابت چندانی با بازارهای بین‌المللی ندارد؛ بنابراین ذات قیمت‌های بالای جهانی به معنی جذابیت خرید در بازار داخلی نیست، آن‌‌‌هم در وضعیتی که بهای ارز هنوز به‌نسبت بالاست و بازار آزاد خود را با نرخ‌های آزاد ارز همسان‌‌‌سازی می‌کند. در نهایت باید گفت بازار داخلی در شرایط پیش‌‌‌رو با نگرانی‌های جدیدی روبه‌‌‌رو خواهد بود که این‌‌‌بار از مسیر افت تقاضا برای بسیاری از گریدها امکان خودنمایی دارد.

نکته مهم این است ‌‌‌که بازارهای داخلی مجبورند خود را با چند داده متفاوت تعدیل کنند. اول اینکه قیمت فولاد در مقایسه با بسیاری از نرخ‌ها در جهان در سطوحی نسبتا متعادل قرار دارد، ولی در بازار فلزات پایه همچون مس و آلومینیوم یا بازار پلیمرها شاهد هستیم که قیمت‌ها تفاوت چندانی با اوج تاریخی خود ندارند، بنابراین وضعیت در این حوزه پیچیده شده است. حال در شرایطی که بازار داخلی به همین قیمت فولاد همچون میلگرد هم بدبین است و با افت تقاضا در بورس و بازار شاهد مقاومت در برابر رشد قیمت‌ها هستیم، باید گفت که نمی‌توان به‌سادگی به تصمیم‌‌‌سازی و اظهارنظر پرداخت. نکته مهم‌تر آنکه قیمت‌های به‌نسبت بالای فعلی در حوزه پلیمرها که در هفته‌‌‌های اخیر هنوز افزایشی بوده است، مخاطبان خاص خود را دارد و بسیاری از واحدهای تولیدی در حال خرید مستمر مواد اولیه و تولید هستند؛ اگرچه پتانسیل صادرات محصولات نهایی و مصنوعات پلیمری را نمی‌توان نادیده گرفت. اما در بازار فولاد، معاملات شمش رونق چندانی ندارد؛ گویی پتانسیل‌‌‌های صادراتی در این گروه کالایی نیز چندان برای فعالان حوزه تولید جذاب نبوده است. وضعیت مبهم افغانستان و کاهش تقاضای فصلی در بازار عراق به ضعف تقاضا افزوده است؛ اگرچه امیدواریم شرایط به مرور زمان بهبود یابد.

با توجه به موارد فوق از هم‌‌‌اکنون باید ریسک رکودی جدید را در بازارهای کالایی در فصل پاییز در نظر بگیریم که شواهد آن از هم‌‌‌اکنون در حال خودنمایی است و استمرار آن می‌تواند به ریسک جدیدی برای غالب بازارها منتهی شود. این در حالی است که افت تورم انتظاری در بین اهالی بازار و مصرف‌کنندگان را باید مزید بر علت دانست؛ زیرا حداقل خروجی آن تعویق تقاضا یا سرکوب آن است. از سوی دیگر، نرخ تورم در کشور بالاست که همین نکته می‌تواند بر سبد خرید خانوار اثرگذار بوده و مصارف مهم‌تر را برجسته‌‌‌تر سازد که خروجی آن کاهش تقاضا برای بسیاری از کالاهای پلاستیکی و فلزی می‌تواند باشد. اما در کنار آن، تغییر فصل به تفاوت در خرید مرسوم بدل شده و حضور در مدارس و دانشگاه‌‌‌ها در کنار انتظار برای تعدیل شیوع ویروس کرونا خود یک داده محرک برای خرید برخی از کالاهای خاص به شمار خواهد رفت. در هر حال تغییر در سبد خانوار و نوسان تقاضا واقعیتی است که به‌زودی خودنمایی می‌کند و در نهایت بر بازار داخلی اثرگذار می‌شود؛ اگرچه اثر برجسته‌‌‌ای بر حجم خرید مواد اولیه در بورس کالا به همراه نخواهد داشت.

در ادبیات اقتصادی‌، گذار از شرایط رکود توام با تورم یکی از فعالیت‌‌‌های پیچیده اقتصادی است و نمی‌توان انتظار داشت با چند عملکرد کلیدی وضعیت بهبود یابد. تحریک تقاضای مواد اولیه در وضعیتی که قیمت‌ها بالاست، از مسیر تخفیف در زمان فروش محقق خواهد شد. همچنین حمایت‌‌‌های اعتباری ابزار دیگری است که می‌تواند به کمک بازار بشتابد. در گزارش‌‌‌های بعدی به الزامات مدیریت بازار در روزهای سرد سال می‌‌‌پردازیم.