ابزارهای مالی بورس کالا از ذهنیت کاهشی بازار ارز و سکه خبر میدهند
همگرایی ابزارهای طلایی در فاز نزولی
به عبارت دقیقتر مبنای رصد صندوقهای طلا که فاصله NAV ابطال (قیمت واقعی در صورت ابطال) و قیمت پایانی است، بهطور متوسط برای معاملات روز گذشته در لحظه تنظیم این گزارش، در محدوده منفی ۷۳/ ۲درصد قرار گرفت که به وضوح حکایت از آن دارد که معاملهگران این بازار با الهام از سیگنالهای مخابرهشده، دورنمای افت نرخ را برای این بازار درسرمیپرورانند. در کنار آن اختلاف بهای گواهی سپرده سکه طلا و سکه فیزیکی بازار آزاد وجود دارد که با وجود آنکه در روزهای تعادل معاملاتی انتظار داریم به میزان ۱ تا ۲درصد نرخ گواهی بالاتر از بازار آزاد قرار بگیرد، در روز گذشته در نرخی پایینتر نوسان کرد. بهطوریکه به میزان ۴۸/ ۰درصد کمتر از بهای سکه فیزیکی بازار آزاد معامله شد. این میزان اختلاف را باید برجسته ارزیابی کرد؛ زیرا هنگامی که درصد خطای قیمت گواهی سپرده با نرخ بازار آزاد را در کنار اختلاف NAV ابطال و قیمت پایانی صندوقهای طلای قابل معامله قرار میدهیم، برآیند انتظارات تورمی بهای ارز و سکه منعکسشده از این ابزارها، به منفی ۲۱/ ۳درصد افزایش مییابد. بنابراین همگرایی هر دو ابزار طلایی بورس کالا میتواند خبر از تغییرات زیرپوستی در این بازارها را مخابره کند که در حال حاضر در بین معاملهگران آن جریان یافته است.
ابزارهای طلایی بورسکالا در حالی به دادوستد خود ادامه میدهند که در هفتههای اخیر همواره شاهد انتظارات تورمی منفی در این بازار هستیم. اگر بخواهیم هرکدام از این ابزارها را بهصورت مجزا مورد موشکافی قرار دهیم و نتایج مربوط به انتظارات معاملهگران آنها را استخراج کنیم، هم در بازار گواهیسپرده سکه طلا و هم در معاملات واحدهای صندوقهای طلای بورسکالا، این ذهنیت منفی خودنمایی میکند؛ به گونهای که متوسط انتظارات تورمی بهدست آمده از این دو بازار، از 14 فروردین ماه سالجاری تاکنون در محدوده منفی 09/ 2 درصد نوسان میکند. به این ترتیب با توجه به محاسبه انتظارات تورمی پیشنگر، از مسیر ابزارهای مالی-طلایی بورسکالا، قیمتهای فعلی در محدودهای قرار گرفتهاند که از طرف معاملهگران این بازار و سیگنالهای مخابره شده بالا ارزیابی شده است. از اینرو دادوستدهای روزانه خود را تا به امروز در محدودهای حفظ کردهاند که هم در معامله صندوقهای طلا، فاصله قیمت پایانی و NAV ابطال این صندوقها منفی باشد و هم بهای اوراق سپرده کالایی سکه طلا در نرخی پایینتر از قیمت سکه فیزیکی در بازار آزاد نوسان کند. به این ترتیب آنچه که از این سرنخهای موجود برداشت میشود و تا به امروز با خطای اندکی محقق شده است، افت قیمت در این بازار و بازارهای متاثر از آن است که اگر بخواهیم با توجه به این انتظارات تورمی کاهشی، به پیشبینی بهای ارز مبادرت ورزیم، چیزی جز کاهش قیمت را نخواهیم دید.
قیمت گواهی پایینتر از نرخ بازار فیزیکی نوسان میکند
در گزارشهای پیشین که در «دنیایاقتصاد» مبتنی بر ابزارهای طلایی بورسکالا منتشر شده است بحث ویژگیهای ذاتی گواهی سپرده بهطور کامل تشریح شده است. اما اگر بخواهیم به اختصار مجددا اشارهای به این مطلب کنیم، باید از بدیهیاتی که عرفا بین اهالی بازار پذیرفته شده است، صحبت کنیم. به این معنی که هنگامی که بهای گواهی سپرده سکه طلا به میزان یک تا دو درصد بالاتر از نرخ فیزیکی آن در بازار آزاد نوسان میکند، امری بدیهی تلقی میشود و افراد این اختلاف را جزئی پنداشته و به دادوستد خود ادامه میدهند چراکه به دلیل ویژگیهای ذاتی گواهی سپرده که مربوط به استانداردهای ورود سکه به خزانه بانکها، سهولت نگهداری آن نسبت به سکه طلا (بهصورت فیزیکی) و نوسان قیمتی آن که در این بازار در محدوده مثبت تا منفی5 درصد، روزانه میتواند نوسان قیمت داشته باشد، این فاصله قیمتی در محاسبات چندان برجسته لحاظ نمیشود، بنابراین هنگامی که بازار در شرایط متعادل بهسر میبرد، این انتظار وجود دارد که اختلاف بهای اوراق سپرده کالایی سکه و فیزیکی آن در بازار آزاد در محدوده یک تا دو درصد باشد. اما چندی است که این میزان اختلاف نهتنها در این محدوده قرار نگرفته است بلکه ارقام منفی را نشان میدهد. چنین رخدادی بهوضوح بیانگر آن است که معاملهگران بازار گواهی سپرده سکه طلا نیز با ذهنیت کاهشی دادوستدهای خود را مدیریت کرده و انتظار کاهش نرخ در این بازار نیز بهچشم میخورد. اگرچه متوسط فاصله نرخ گواهی سپرده سکه طلا و بازار آزاد در محدودهای بین منفی یک تا صفر قرار دارد و به نظر اندک میرسد اما با احتساب ارقام یک تا 2 درصدی مثبت که در این بازار نشانگر روزهای تعادل است، چندان منطقی نخواهد بود چراکه برآیند این ارقام گواه دیگری بر فرضیه انتظارات تورمی منفی (ارز و سکه) است که در آینه ابزارهای طلایی بورسکالا نمایان شده است.
تداوم ذهنیت منفی در معاملات صندوقهای طلا
بهطور کلی میتوان بیان کرد که قیمت پایانی و NAV ابطال برای دادوستد صندوقهای سرمایهگذاری به عنوان دو نرخ حیاتی بهشمار میروند که معاملهگران حاضر در این بازارها توجه جدی نسبت به نوسان آنها دارند تا جاییکه سعی میکنند، ورود و خروج نقدینگی خود را طوری برنامهریزی کنند که در نرخی بالاتر از قیمت ابطال هر واحد صندوق اقدام به خرید نکنند، مگر آنکه جریانات کلی بازار به گونهای رقم بخورد که رشد قیمتها متصور باشد. بنابراین طبیعی نیست که در شرایط معمول بازار فردی اقدام به خرید واحدهای صندوق سرمایهگذاری کند که بسیار بیشتر از نرخ ابطال آن است. اما این سناریو فقط در شرایط متعادل اعتبار دارد و هنگامی که انتظارات تورمی مثبت در بازار دیده میشود، چنین مطلبی عملی نخواهد شد. همانطور که تجربه معاملات صندوقهای طلایی بورسکالا در شهریور و ابتدای مهرماه سال گذشته نشان میدهد که انتظارات تورمی مثبت که از بازار ابزارهای مالی بورسکالا مخابره میشد بهقدری زیاد بود که در برخی از روزها ارقام بالای 30درصد را نیز به خود دید و افراد در فواصل بالاتری از قیمت ابطال اقدام به خرید واحدهای صندوق میکردند اما پس از آن با وقوع جریان کاهشی بهای ارز در بازار آزاد و مجموعه سیگنالهایی که بازار جهانی و اونس طلا را تحتالشعاع قرار داده بود و سبب شد که از رشد به قیمت بالای 2100 دلار بازماند و به قیمتهایی در محدوده 1700 دلاری سقوط کند، تا سرچشمه انتظارات تورمی مثبت تغییر فاز داده و ذهنیت کاهشی به جریان معاملات ابزارهای طلایی بورسکالا وارد شود. با وجود آنکه این ذهنیت در سال گذشته با افت و خیزهای متعددی همراه بود اما در سال جاری متوسط فاصله NAV ابطال و قیمت پایانی به گونهای نوسان کرد که تقریبا در عموم روزهای معاملاتی منفی بود و قیمت پایانی کمتر از NAV ابطال به ثبت رسید. در چنین مواقعی تحلیلی که میتوان از این دو اهرم حیاتی صندوقهای طلا داشت، مربوط به ذهنیت معاملهگران بازار است که چون مبنای آن افت قیمتها در روزهای بعدی است، سعی میکنند واحدهای معاملاتی خود را در محدوده قیمتی پایینتری از NAV ابطال نگه دارند. از اینرو میتوانند ریسک ناشی از نوسان کاهشی قیمتها در آینده را که انتظار آن را دارند، به این شکل پوشش دهند.