گذار به بازار مدرن ارز و سکه از مسیر ابزارهای مالی بورس کالا میگذرد
تلاش برای احیای معاملات آتی
بازارهای جهانی در شرایط فعلی بدون ابزارهای مالی قبل درک نیست ولی در ایران هنوز این شیوه معاملاتی گسترش چندانی نداشته است. بستر اصلی یا همان خاستگاه معاملات گواهی سپرده نیز بورس کالای ایران است که از یکسو تجربه خوبی درخصوص معاملات ابزارهای مالی داشته و از سوی دیگر نرمافزارهای معاملاتی آن به سرنوشت هسته نرمافزاری بازار بورس دچار نشده است. این موارد تنها نظر مثبت تصمیمسازان اقتصادی را برای تاسیس بازار معاملات گواهی سپرده ارز یا بازار آتی ارز و سکه نیاز دارد تا جایی که میتواند آینده روشنی را برای مدیریت بازار از مسیر دادوستد ابزارهای مالی در بر داشته باشد. اینکه بسیاری از افراد توانمندیهای بورس کالا برای گسترش معاملات ابزارهای مالی را هنوز ندیدهاند یا به نادیدهگرفتن آن تمایل دارند شاید از یک نگرانی تاریخی نشات میگیرد و آن، ترس از جهتگیری بازار نقدی از بازار آتی و حتی گواهی سپرده است.
تاکید چند باره بر عدم جهت دهی بازار آتی به بازار نقدی
عدم جهتدهی قیمتی بازار آتی به بازار نقدی و بررسی مکانیزمهای معاملاتی در چارچوب ابزارهای مالی برای مدیریت بازار ارز و سکه از جمله مهمترین مواردی است که غالبا هرگاه از بازار آتی سخن به میان میآید از آن نیز بحث میشود که این بار هم در صحبتهای قالیباف به آن اشاره شد. انتقاد از بسته شدن بازار آتی سکه در سالهای گذشته و همچنین دلزدگی زیرپوستی از استمرار سختگیریها بر معاملات طلا در بورس کالا نیز یکی از مواردی بود که میتوان از صحبتهای روز گذشته وی برداشت کرد. صراحت ادبیات قالیباف اصل در مقایسه با دورههای پیشین درخصوص معاملات مشتقه و استفاده از ابزارهای مالی در بورس کالا نیز از جمله مواردی بود که بیش از همه به چشم میخورد گویی تلاشها برای آغاز به کار مجدد معاملات مشتقه جدی است. بهعنوان مثال روز گذشته قالیباف عنوان کرد: تجربه معاملات مشتقه و گواهی سکه نشان داد که بسته شدن بازار آتی سکه درست نبود. با دو روز مچ نشدن معاملات گواهی سپرده سکه طلا و ثبت قیمتهای بالای سکه در کف بازار، اثبات شد که گواهی سکه به بازار نقدی خط نمیدهد.
بورس کالا؛ موطن ابزارهای نوین مالی در کشور
ذات وجود بورس کالا مزیتی است که هنوز بسیاری از فعالان بازار یا تصمیمسازان اقتصاد ایران اهمیت و پتانسیل آن را بهصورت کامل درک نکردهاند. اینکه بعد از سالها شاهد در اختیار داشتن یک بازار رسمی کالایی قدرتمند هستیم و میتوان از ابزارهای درونی این بازار برای مدیریت اغلب بازارها استفاده کرد. هنوز استفاده از ابزارهای مالی بهعنوان یک بازوی اجرایی دولت به اعتقاد واقعی تصمیمسازان اقتصادی بدل نشده است؛ اما کسانی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با بورسهای کالایی در ارتباط هستند به خوبی اهمیت این مطلب را دریافته و بهصورت آشکار و پنهان توانمندیهای این بازار را برای تصمیمسازان اقتصادی یادآوری و گوشزد میکنند. همانگونه که عنوان شد؛ رئیس سازمان بورس آخرین مقام مسوولی است که در این خصوص اظهارنظر کرده و ابزارهای مالی بورس کالا را بهعنوان یکی از رویکردهای مدیریت بازار ارز و سکه برشمرده است.
یک ذهنیت که با شناخت بیشتر از بازار مرتفع میشود
اینکه بازار آتی به بازار نقدی جهت نمیدهد، یک واقعیت قطعی است؛ آن هم در شرایطی که نوسان نرخ در بازار آتی میتواند با روند کلی در بازار نقدی یکسان باشد یا بعضا مخالفت کند. به عبارت سادهتر قیمتها در بازار آتی اگرچه غالبا بالاتر از نرخهای نقدی است، ولی با نزدیکتر شدن به زمان سررسید یا همان فرارسیدن زمان امکان تحویل فیزیکی، نرخهای بازار نقدی و آتی به یکدیگر نزدیک میشود تا به یک نرخ یکسان دست یابد. این ویژگی مهم خود زمینهای دوگانه در مسیر کلی بازار است یعنی اختلاف نرخ بین بازار آتی و نقدی که اغلب بهای آتی بالاتر از قیمتهای نقدی است یک ذهنیت افزایشی را برای افراد خارج از بازار که از واقعیتهای معاملاتی آگاهی چندانی نداشته و تنها قیمتها را میبینند، ایجاد میکند. ممکن است این افراد حتی در نهادهای تصمیمساز یا نظارتی حضور داشته باشند که ذهنیتهای خاصی را برای آنها ایجاد کند. واقعیت آن است که بازارهای مشتقه پیچیدهترین و پرنوسانترین بازارها در ایران و اقصی نقاط جهان است که استفاده از آن از یکسو پتانسیل درآمدزایی برجستهای را به همراه دارد و از سوی دیگر در صورت استفاده از همین ابزارها پوشش ریسک قدرتمندی را به معاملهگر تفویض میکند. این موارد بدیهی میتواند برای بخش دولتی یا همان نهادهای مدیریتی بازار نیز موثر واقع شود و کاربردی باشد. بهعنوان مثال در بازار گواهی سپرده یا تکمیل آن به کمک بازار آتی، نیازی نیست که برای مدیریت یک بازار همچون بازار ارز، اسکناس بهصورت فیزیکی به بازار تزریق کنیم، بلکه وجود این دارایی یا امکان عرضه آن در موعد مقرر و حتی در صورت نیاز و تمایل خریدار به تحویل فیزیکی کفایت میکند. به عبارت سادهتر حضور بانک مرکزی در بازارهای مالی برای ارز و سکه و ایفای نقش واقعی برای مدیریت بازارها تنها با دادوستد سیستمی برای مدیریت بازار کفایت خواهد کرد که در کنار آن حضور معاملهگران ارز و سکه و مخصوصا صرافیها میتواند ایجاد یک بازار واقعی و قدرتمند را به همراه آورد. استفاده از ابزارهای مالی یک اصل غیرقابل اجتناب در ادبیات روز بازارهای جهانی است که ریسک خرید و نگهداری ارز را برای خانوار کاهش میدهد و شرایط بهتری برای مدیریت بازار برای بخش دولتی را فراهم میآورد.
بازخوانی چند تجربه
تجربههای معاملاتی در بورس کالا نشان میدهد هرگاه بدنه اجرایی بورس کالا به سمت یک ابزار مالی ترغیب شود و تلاش کنند تا این معاملات یک بازار یا ابزار خاص را استارت بزنند، سایر نهادهای قانونی و تصمیمساز هم به کمک می آیند و با همافزایی تلاشهای بورس کالا آغاز به کار معاملات را تسریع و تسهیل میکنند. مدتی است که چابکی و عزم بورس کالا برای آغاز به کار ابزارهای جدید مالی قدرتنمایی گذشته را ندارد و در چند اظهارنظر و جلسه مقطعی، منقطع میشود و استمرار نمییابد. تا زمانی که فعالیت اجرایی بورس کالا برای نیل به یک نتیجه مشخص تجمیع نشود و عزمی جدی را شاهد نباشیم، نمیتوان از آغاز یک معامله خاص خبر داد یا گمانهزنی کرد و اینبار هم اگر بورس کالا رویه چند ماه اخیر را در فاصله گرفتن از حواشی در پیش بگیرد، احتمال آغاز به کار معاملات آتی سکه یا آتی و گواهی ارز ضعیف خواهد بود. رفتار بورس کالا در اعمال محدودیتهای معاملاتی برای معاملات گواهی سکه طلا به وضوح همین مطلب را نشان میدهد، ولی امیدواریم که این رویه تغییر کند. خبرهای درونی از بورس کالا نشان از برخی تغییرات دارد ولی خروجی مشخصی را در این خصوص شاهد نیستیم، اگرچه حمایت از راهاندازی بازارهای جدید را یک وظیفه رسانهای به شمار میآوریم.