محرک‌های نو در بازار جهانی فولاد

در اینجا است که تناقض شکل می‌گیرد، به این معنا که نفت و شاخص دلار هر کدام به‌صورت جداگانه روی بازار فولاد جهانی اثر می‌گذارند، اما یکی از این دو عامل اثر افزایشی و دیگری کاهشی دارند. از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان بر این باورند که علاوه بر تاثیرگذاری این عوامل روی بازار فولاد، بازارها با موج جدیدی در بازارهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در بخش ارز مواجه هستند. در واقع پول دیجیتال آهسته و پیوسته وارد ادبیات اقتصاد جهانی شده است، به‌طوری‌که در تحلیل قیمتی و روندهای آتی بازارها این عنصر به‌عنوان محرک‌های جدید لحاظ می‌شود.

کیوان پورشب کارشناس فولاد در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» درخصوص نگاه به بازارهای جهانی فولاد بر این باور است که باید برای تحلیل، موضوعات متاثر و تاثیرگذار بر این بازارها را بزرگتر و کلان تر دید، به‌طوری‌که در یک مطالعه بازار، متغیرهای مختلفی تاثیرگذار دیده می‌شوند که اساسا روی قیمت هر کامودیتی اثرات مثبت و منفی می‌گذارند که حال این متغیرها می‌تواند اثراتی مستقیم یا غیر‌مستقیم داشته باشد.  وی در ادامه با ارجاع به گزارش world steel که از سال ۲۰۱۶ آغاز و تا پایان سال ۲۰۱۹ را پیش‌بینی کرده می‌گوید: در زمینه فولاد جهانی با یک روند رو‌به رشد سرمایه‌گذاری در دنیا مواجهیم که پس از بحران مالی غرب که در آمریکا رخ داد و دومینووار دنیا را متاثر کرد، حالا فضای اعتماد و اطمینان مجدد را در دنیا شروع کرده است. به گفته وی پیش‌بینی می‌شود با همین روند، تقاضا برای فولاد افزایش پیدا کند چنانچه از سال ۲۰۱۶ به بعد افزایش هم پیدا کرده است، اما پایان این پیش‌بینی یا در واقع نقطه فرود این پیش‌بینی در سال ۲۰۱۹ رخ خواهد داد.

بنابراین با توجه به مقدمه‌ای که مطرح شد، درست است که باید به متغیری مانند «شاخص دلار»، «قیمت ارز»، «قیمت نفت» و سایر عوامل توجه کرد، اما این اطمینانی که در موضوع سرمایه‌گذاری در دنیا ایجاد شده، خودش عامل مهم‌‌تر یا متغیر غالب برای افزایش تقاضای بازار فولاد است. این کارشناس در ادامه موضوع مهم تری را مطرح می‌کند و توضیح می‌دهد: در عین حال باید به «تنش تجاری» که در دنیا به وجود آمده هم به‌عنوان یک متغیر مهم نگاه کرد. در این باره یک فعال اقتصادی نمی‌تواند برای سرمایه‌گذاری و مسائلی از این دست تنها خودش را به «ترندها» محدود کند، یعنی موضوع تنش تجاری بسیار تاثیرگذار است،‌ حالا این تنش تجاری که به شدت بازار فولاد را متاثر کرده و متاثر می‌کند، چیست؟ آنچه در گزارش سازمان جهانی فولاد آمده، بحث نرخ بهره‌ای است که مورد نظر اروپاییان است و از سوی دیگر نرخ بهره‌ای که آمریکا مطرح می‌کند، به این معنا که با چه نرخ بهره‌ای پول باید در دنیا جابه‌جا‌ شود و از طریق تسهیلات بانکی در اختیار فعالان اقتصادی قرار بگیرد تا متناظر با آن بتوان در قالب trade (تجارت) یا Trade Finance (تأمین مالی تجاری) از این امکانات استفاده کرد، بنابراین این موضوع به‌عنوان یک عامل مهم و تاثیرگذار است و در واقع نتیجه برآمده از دل این تنش تجاری مسیر آینده بازار فولاد را مشخص خواهد کرد.

نتیجه این چالش بزرگ بستگی به این دارد که در ماه‌های آینده چه نرخ بهره‌ای مورد توافق غرب باشد تا بعد از آن سایر کشورها و نقاط دنیا هم بتوانند ناظر بر این موضوع فعالیت تجاری خود را انجام دهند. وی در ادامه به نقش چین اشاره کرده و می‌گوید: چین به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی این بازار، سیاست‌های جدیدی را اجرا کرده است،‌ یکی از آن موارد در واقع تصمیمی است که دولت چین برای «کاهش شتابی که در بازارهای جهانی (و نه فقط برای فولاد) داشته اجرا می‌کند. این موضوع به این معنا است که چین در یک تصمیم استراتژیک حاکمیتی در درون مرزهای سرزمینش به دنبال ظرفیت‌سازی و پرداخت بدهی‌های دولتی و شرکتی خودش است، چرا که این کشور طی ۱۵-۱۰ سال گذشته شتاب عظیمی در حوزه اقتصاد داخلی و خارجی داشته که باعث ایجاد بدهی‌هایی برای این کشور شده است. این بدهی‌ها در دو سطح در این کشور خودنمایی می‌کند: «سطح دولتی» و «سطح شرکتی». دولت چین تصمیم گرفته تا اندازه‌ای به سمت تقویت تولیدات و صنایع مصرفی حرکت کند و در واقع در حال جدا کردن خود از تمرکز سابقی است که روی فولاد داشته است. در این بین کارشناسان معتقدند سرعت سرمایه‌گذاری و حضور در بازارهای فولاد از جانب چین کمتر خواهد شد، این موضوع به علاوه به معنی باز شدن میدان برای بازیگران جدید در صنعت فولاد این کشور است. به نظر می‌رسد کشورهایی مانند ایران و ترکیه در این فضا که با این تصمیم راهبردی دولت چین همراه شده می‌توانند میدان‌دار شوند. به گفته پورشب اما کار به همین جا ختم نمی‌شود و در واقع یک ریاضت پولی برای اروپا و آمریکا پیش‌بینی شده است که در سال ۲۰۱۹ اتفاق خواهد افتاد و این ریاضت پولی باعث می‌شود که از اواخر سال ۲۰۱۸ و با شروع سال ۲۰۱۹ تقاضای فولاد در دنیا کم شود. این موضوع اثر بسیار منفی برای بازار فولاد ایجاد خواهد کرد.

پورشب ادامه می‌دهد: از طرف دیگر ژاپن به‌عنوان یکی از بازارهای هدفی که تقاضای فولاد در آن بالا است، تا پایان سال ۲۰۱۸ روند خوبی خواهد داشت و در ۶ ماه ابتدایی سال ۲۰۱۹ هم به همین شکل خواهد بود ولی بر اساس مطالعات شاخص‌های دیگر، تا حدودی آهنگ و سرعت فزاینده‌ای که در سال‌های قبل و فعلی برای تقاضای فولاد وجود داشته کم می‌شود. وی توضیح می‌دهد: بازار فولاد دنیا برای سال پیش رو و سال آینده، مقاطع زمانی طلایی خودش را طی خواهد کرد ولی برای بعد از آن باید فکر کرد که با چه محرک‌هایی می‌شود این بازار را دوباره به یک شرایط آرمانی بازگرداند. وی ادامه داد: اینکه چقدر متغیرهایی مانند «قیمت ارز»، «نفت» و «شاخص دلار» بتوانند به این بازار به‌عنوان محرک کمک کنند باید مورد مطالعه قرار بگیرد. به نظر می‌رسد به ویژه در دوره جدیدی که دنیا در حال تجربه کردن آن است، باید به فکر محرک‌های نو باشیم و بدانیم که صرفا بازارهای پولی مانند ارز یا منابع نفت و گاز شاید آن قدر نتوانند نقش آفرینی‌های گذشته را برای تحریک انفجاری بازار انجام دهند. بنابراین باید دید که با سیاست‌های جدید منطقه‌ای و فرا‌منطقه‌ای بازیگران اصلی جامعه جهانی، تا چه اندازه این بازارها در آینده می‌تواند تحریک شود. پورشب توضیح می‌دهد: نهایتا اگر بخواهیم نگاه کوتاه‌مدت‌تر و در کل جزئی‌تری به بازار داشته باشیم عامل شاخص دلار روی قیمت فولاد می‌تواند تاثیرگذارتر از عامل نفت باشد، به این دلیل که بحث‌های جدیدی مانند پول دیجیتال، پول‌های منطقه‌ای، سوآپ‌‌های ارزی و... مطرح می‌شوند که بازارها را با تغییر روبه‌رو‌ خواهند کرد؛ مقوله‌ای که جای خالی مطالعات گسترده تر را بیشتر از قبل نمایان می‌کند.به گفته وی نفت از سال‌ها قبل همیشه نقش داشته و تا زمانی که جای خود را به انرژی‌های نو بدهد، نقش خواهد داشت؛ ولی آنچه مسلم است، یک موج جدید با نام بازارهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ارز و پول دیجیتال وارد ادبیات اقتصاد جهانی شده است.