«دنیای اقتصاد» بررسی کرد
ابزارهای مدرن در بورسهای کالایی
چنانچه در گزارشهای قبلی منتشره در همین صفحه ذکر شد بازارهای کالایی به مرور زمان و با ابداع ابزارهای متنوع، گستردهتر و عمیقتر شدند به حدی که امروزه بازارهای کالایی در زمره بزرگترین بازارهای معاملاتی به شمار میروند.امروزه قراردادهای آتی، معاوضهها (Swaps)، اختیارات خرید (Options)، کالاهای قابل مبادله در بورس (ETC) و قراردادهای دوجانبه خصوصی(OTC) به ابزارهای اصلی کالاهای پایه تبدیل شدهاند که با مرور زمان با هر یک از این ابزارها آشنا میشویم.برای شناخت ابزارها لازم به نظر میرسد ابتدا چند کارکرد اصلی این ابزارها تشریح شوند تا در زمان معرفی کارآیی هریک در این زمینه روشن شود.
کشف قیمت در بورس کالا
بازار کالاهای پایهای، بازار فروش متمرکزی را برای خریداران و فروشندگان مهیا میکنند تا بهطور مستمر عوامل عرضه و تقاضا و دیگر شاخصهای بازار را ارزیابی کنند. براساس تجزیه و تحلیل اطلاعات جاری بازار و پیشبینی جابهجاییهای قیمت در آینده، قیمتها کشف میشوند.این به آن معنی نیست که بورسهای معاملات آتی «قیمتگذاری» میکنند. قیمت بازار هر قرارداد معین در هر زمان مشخص، نشانگر مجموع تمام اطلاعات و انتظارات بازار است. به عبارت دیگر تعادل قیمت در هر لحظه معین بازار، هزاران عامل عرضه و تقاضای گرداننده بازار را متعادل میکند. بازارهای معاملات آتی حکم فشار سنج را دارند نه داور مسابقات. آنها قیمت تعادل بازار را «اندازه» میگیرند و تعیینکننده قیمتها نیستند.
البته قیمت در این بازارها دارای پویاییهایی نیز هست و معاملهگران دائما پیشنهادهای خرید و فروش قراردادهای خود را با جریان مستمر اطلاعات سراسری بازار منطبق میکنند. برای مثال هرگونه خبری مربوط به شرایط یک محصول در یک زمان بر قیمتهای معاملات کنونی و سلف آن منعکس میشود یا مثلا در کشورهای دیگر شوک ناشی از ملی کردن معادن مسی که در دست خارجیان بوده، در قیمت مس، نقره و دیگر معاملات سلف مربوطه در نیویورک، لندن و شیکاگو ثبت میشود و اعلام یا نشانههایی از اینکه فدرال رزرو قصد تزریق پول به بدنه اقتصاد را داشته باشد فورا توسط بازار مورد توجه قرار میگیرد و در قیمت برخی از اوراقاثرگذار خواهد بود.قیمتهای قراردادهای آتی مورد استفادهترین مراجع در بازارهای مالی، فلزی و کشاورزی هم در داخل کشور و هم در سطح بینالمللی هستند. درواقع، وقتی که قیمتها کشف میشوند بورسهای معاملات سلف بهطور روزانه آن قیمتها را از طریق سیستم اطلاعرسانی بازار و روزنامهها به اطلاع عموم میرسانند.
پوشش ریسک (Hedging)
هدف اصلی دیگر بازارهای مالی و ابزارهای مشتقه، پوشش ریسکهای ناشی از تغییر قیمتها در بازارهای نقدی است. این مکانیزم انتقال ریسک، قراردادهای آتی را به ابزاری بینهایت مفید برای کنترل هزینهها و ایجاد حاشیههای امن سود مبدل میسازد.برای مثال در بازارهای زراعتی، بنگاههای تجاری، تولیدکنندگان، بازرگانان و فرآوران ِکالاها از معاملات آتی برای حمایت از خودشان در مقابل تغییر قیمتهای نقدی استفاده میکنند. آنها این کار را از این جهت انجام میدهند که قیمتهای معاملات نقدی و سلف به عوامل اقتصادی مشابهی جواب میدهند و تمایلشان به حرکت با هم در یک مسیر است. اخبار بد در مورد هوا باعث پیشبینی نقصان در محصولات کشاورزی و به تبع آن رکود در عرضه میشود و در حالیکه با پیشبینی کمبودهای بعدی خریداران در جستوجوی خرید و انبار کردن کالا هستند، قیمتهای نقدی فورا افزایش مییابند. متناظرا، در حالیکه خریداران کمبود کالا را نه تنها در هنگام برداشت که در سراسر سال در بازار پیشبینی میکنند، قیمتهای معاملات آتی نیز در پاسخ به این وضعیت افزایش مییابند.متقابلا اخبار اقتصادی که خبر از عرضه بیش از حد انتظار میدهند، همانطور که خریداران با پیشبینی عرضه سهلالوصول از میزان کوشش خود در خرید میکاهند، بهسرعت باعث پایین آمدن قیمتهای نقدی میشوند. در همان موقع، خریداران در بازارهای معاملات آتی با پیشبینی عرضه فراوان، پیشنهادهای خرید خود را کاهش میدهند.
در بازارهای بورس که بهصورت مزایدههای باز (عمومی) برگزار میشوند دو نوع «پیشنهاد» وجود دارد: یکی پیشنهاد فروش (ask) و دیگری پیشنهاد خرید(bid). پیشنهاد خرید عبارتی است که دلالت بر تمایل فرد برای خرید یک کالا به قیمتی معین دارد. پیشنهاد فروش که در نقطه مقابل پیشنهاد خرید است، عبارتی است که دلالت بر تمایل فرد برای فروش یک کالا به قیمتی معین دارد.آحاد اقتصادی در گذر زمان به این نکته مهم پیبردهاند که اگر چه مجموعهای از عوامل اقتصادی ممکن است منتهی به ضرر در یک دادوستد نقدی شود، اما آن ضرر قابل جبران و حتی گاهی قابلتبدیل به سود در بازارهای معاملات آتی خواهد بود، به شرط آنکه بتوانند یک موقعیت معاملات آتی را بهطور مساوی و مقابل به موقعیت بازار نقدیشان وارد کنند. برای مثال فرض کنید آسیابانی میپذیرد که ۲۰ تن آرد را در مدت ۶ ماه به یک شیرینی پز تحویل دهد. اگرچه آرد تا ۶ ماه دیگر تحویل نخواهد شد ولی هر دو طرف امروز روی قیمت خاصی توافق میکنند. آسیابان گندمی که عاقبت فرآوری خواهد کرد را در اختیار ندارد و نگران است که در این ۶ ماه قیمتها بالا بروند.
برای پوشش دادن ریسک خود در مقابل ریسک بالا رفتن قیمتهای نقدی آسیابان قرارداد سلف گندم برای تحویل در ۶ ماه آینده را میخرد. فرض کنیم وقتی زمان بهدست آوردن گندم نقدی فرا میرسد، قیمتهای نقدی بالا رفتهاند. اما قیمتهای معاملات سلف نیز بر پایه همان مبانی اقتصادی بالا رفتهاند. بنابراین آسیابان میتواند دو قرارداد با همان تاریخ انقضا را مثل آنهایی که در ابتدا برای جبران موقعیتِ بلند معاملات سلف اولیه خرید، بفروشد و در دادوستدهای معاملات سلف سودی بهدست آورد. اگر چه آسیابان باید مقداری بیشتر از آنچه در ابتدا فکر میکرد برای گندم نقدی بپردازد، اما سود بهدست آمده در بازار معاملات سلف تا حد زیادی ضرر ناشی از قیمت گندم را جبران خواهد کرد. به طور مشابه یک بنگاه اقتصادی نیز میتواند با پوشش ریسک، از سقوط ارزش سهامش در بازار، در مقابل شوکها محافظت کند.هر کسب و کاری، بدون توجه به اینکه چه خدمتی را انجام دهد یا چه محصولی را تولید کند، با انواعی از ریسکهای مالی مواجه است. ریسک به سادگی از بین نمیرود. برای هر شخص حقیقی یا حقوقی که جهت کم کردن ریسک کوشش میکند، تمایل دیگری باید برای پذیرش آن وجود دارد. قانون بورسهای معاملات آتی، ریسک گریزان و ریسکپذیران را بهطور مشابهی جذب میکند.
سفتهبازی محرک نقدینهسازی
سفتهبازان که معمولا ریسکپذیر هستند، به سمت ریسکی میروند که ریسکگریزان و پوششدهندگان ریسک از آن گریزانند. انگیزه سفته بازان سودهای بالقوه است به بازار، نقدینگی (liquidity) را تزریق میکنند که پوششدهندگان را قادر میسازد تعداد زیادی قرارداد را بدون تاثیر منفی بر قیمت بازار بخرند یا بفروشند. بدون نقدینگی، تلاش ریسکگریزان برای خرید یا فروش قراردادها بلافاصله قیمتها را بالا یا پایین میبرد. داشتن نقدینگی برای موسسات سرمایهگذاری، فرآوران کالاها و دیگر بنگاههای تجاری و مالی که صدها یا هزاران قرارداد آتی را برای تامین موقعیت بازار نقدی خرید و فروش میکنند، بسیار حیاتی است و بنگاههای تجاری دریافتند که میتوانند با استفاده از ابزارهایی مانند قراردادهای آتی بدون احتیاج به تحویل دادن یا گرفتن کالای نقدیای که قرارداد آتی بر پایه آن استوار بود، خود را در مقابل بیثباتی قیمت حفظ کنند.
از سوی دیگر علاقه درونی سفتهبازان به سود، موتور محرکی برای جمعآوری اطلاعات بازار با توجه به عرضه و تقاضا و پیشبینی اثر آن بر قیمتهاست. بنابراین، با خریدن و فروختن قراردادهای آتی، این افراد اطلاعات مفیدی به بازار در مورد تاثیر رویدادهای جاری بر اخبار آینده تزریق میکنند.از این رو سفتهبازان یکی از ارکان اساسی بازارهای کارآ محسوب میشوند، چراکه با پل زدن روی شکاف بین قیمتهای خرید و فروشی که توسط دیگر تجار پیشنهاد میشوند، بازار را نقدینهتر میکنند. اگر بازار نقدینه نباشد معاملات با حجمهای بزرگ میتوانند بر قیمتها تاثیر بسزایی داشته باشند.با توجه به بحث فوق میتوان دریافت که چرا ابزارهای مالی همواره در گذر زمان توسعه یافتند و هریک از آنها در کدام بخش از موارد بالا کارگشا بودهاند. در گزارشهای بعدی بر جزئیات قراردادها و ابزارهای بیشتری خواهیم پرداخت.
ارسال نظر