«دنیای اقتصاد» در میزگردی با حضور دست اندرکاران صنعت برق و بورس انرژی بررسی کرد
دو الگوی جدید برای ساماندهی بازار برق
شفاف سازی نظام قیمتگذاری برق از یک سو و هدایت خرید توسط شرکتهای مصرفکننده به سمت بورس انرژی دو موفقیت در این بازار محسوب میشود
محمدحسین بابالو: تعیین بهای برق در بورس انرژی در تقابل واقعی عرضه و تقاضای مصرفکنندگان بزرگ، رخدادی است که قطعا منافع بخشهای بزرگی از صنایع مرتبط با این حوزه را در بر میگیرد. هم اکنون پتانسیل خرید برق برای مصرفکنندگان بالاتر از ۵ مگاوات در بورس انرژی فراهم شده و اولین معاملات بین خریدار نهایی و نیروگاه در این بازار منعقد شده است. قیمت رقابتی و پایین تر از شبکه توزیع، امکان تنوع بخشی به سبد خرید برق و مدیریت مصرف، ملموس بودن نوسان قیمتها در دورههای مختلف اوج تقاضا ( پیک مصرف) و ایجاد زمینهای برای فرهنگسازی و تأمین مالی صنعت برق مواردی است که اهمیت این شیوه معاملاتی را برجسته میسازد.
خرید برق مورد نیاز در بستر بورس انرژی خود میتواند انقلابی در بازار برق و فرآیند کشف نرخ آن به شمار بیاید که قطعا بزرگترین برنده این شیوه معاملاتی مصرفکنندگانی بزرگ در صنایعی همچون فولاد، فلزات و پتروشیمی خواهند بود که میتوانند مصرف خود را حتی بر پایه قیمتهای کشف شده مدیریت کنند که برای صنایعی با مصرف برق بالا به فاکتوری اثرگذار در قیمت تمام شده منجر خواهد شد. با فرض هزینه انتقال؛ خرید با قیمتهایی حتی ۳۰ درصد ارزان تر از شیوه مرسوم واحدهای بزرگ مصرفکننده در بستر بورس انرژی چندان هم دور از ذهن نیست و چنین تجربهای هماکنون وجود دارد. این در حالی است که بهای برق در ساعات کم باری (پایین بودن تقاضا) نازل است و در صورت مدیریت مصرف قطعا با قیمتهایی ارزان تر نیز به دست مصرفکننده نهایی خواهد رسید. پیچیدگی بازار برق و بررسی شیوههای معاملاتی آن اهمیت بسزایی دارد که به همت «دنیای اقتصاد» در نشستی در بورس انرژی به بررسی واقعیتهای این بازار پرداختیم.
ویژگیهای فنی تولید، انتقال، مدیریت و مصرف برق موجب شده تا این بازار به یکی از پیچیده ترین بازارها در ایران و اقصی نقاط جهان تبدیل شود. ویژگیهای تولید و دشواریهای تغییر مکانیزم عرضه در نیروگاهها، انحصاری بودن شبکه انتقال و مدیریت آن، همه گیر بودن مصرف برق برای واحدهای مختلف صنفی، صنعتی و مسکونی و حتی پروژههای در دست اجرا و نهایتا پیچیدگیهای ذاتی انرژی الکتریکی مواردی است که به وضوح از تخصصی بودن این عرصه حکایت دارد. این در حالی است که همه از انرژی برق استفاده میکنند بنابراین همه افراد خود مصرفکننده این کالا محسوب شده و در فرآیندهای قیمتی آن در چارچوب عرضه و تقاضا دخیل خواهند بود. تمامی این موارد موجب نشده تا چنین بازاری در ایران و تمامی کشورهای پیشرفته در جهان شکل نگیرد و باز هم ذات عرضه و تقاضا است که معادلات اصلی قیمتی در این بازار را تشکیل میدهد. با فرض تمامی این موارد مدتی است که بازار برق در بدنه بورس انرژی شکل گرفته و معاملات مهمی را ثبت کرده است اگرچه تا اهداف از پیش تعیین شده و تعیین قیمت در مکانیزم بازار فاصله بسیاری داریم.
نگاهی به اسناد بالادستی نشان میدهد که بدنه قانونگذاری و تصمیمسازی اقتصادی در کشور تمایل دارد بهای برق مصرفی در بازار تعیین شود؛ یعنی تقابل واقعی عرضه و تقاضا در نهایت تعیینکننده اصلی قیمتها باشد. این رویکرد میتواند ذات مصرف برق را مدیریت کرده و مردم و واحدهای صنعتی مصرفکننده خود را با این ساز و کار تطبیق داده که ساده ترین خروجی آن دخیل شدن مصرفکنندگان در فرآیند قیمتی و همچنین مصرف بهینه آن خواهد بود؛ رخدادی که میتواند ویژگیهای این بازار را با تغییری اساسی رو به رو سازد. اگرچه تعیین نرخ در بازار خود هدفی بسیار مهم محسوب شده و همچنین بسترهای لازم برای تعیین آن با ایجاد ساز و کارهای مورد نیاز در بورس انرژی فراهم شده ولی برآوردهای «دنیای اقتصاد» و گفتوگو با اهل فن نشان میدهد که در سال گذشته تنها ۲ درصد از برق مصرفی در کشور در بورس انرژی مورد داد و ستد قرار گرفته که قطعا این شرایط ما را به اهداف مورد نظر رهنمون نمیسازد. این در حالی است که ارزش برق مورد معامله در سال ۹۴ برابر با ۲۵ درصد از ارزش کل معاملات بورس انرژی بوده ولی این نسبت در سال ۹۵ به ۱۰ درصد کاهش یافته است. دلیل اصلی این رخداد را باید در کاهش تزریق منابع از سوی وزارت نیرو به بورس انرژی تعقیب کرد زیرا معاملات برق بین نیروگاهها و شرکتهای توزیع به گونهای است که در نهایت تزریق منابع باز هم باید از سوی دولت صورت بگیرد. این در حالی است که در ۵ ماه سال جاری شاهد رشدی بیش از ۱۵۰ درصد در ارزش معاملات برق در بورس انرژی هستیم که باز هم دلیل اصلی آن را باید در تزریق منابع جستوجو کرد که فراز و فرودهای این حجم معاملات در خلال این نشست مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
ذات تعیین برق در چارچوب نظام عرضه و تقاضا در بورس از این مزیت مهم برخوردار است که خریداران کوچک و بزرگ با تغییر حجم مصرف و مخصوصا تنوع در شیوه تامین برق مورد نیاز خود، بهصورت مستقیم در تعیین قیمتها مشارکت کنند که ساده ترین خروجی آن مدیریت مصرف از سوی مصرفکنندگان و استفاده بهینه از این نوع انرژی است، زیرا رفتار آنها مستقیما در قیمتها تاثیرگذار خواهد بود. این ویژگی که در نهایت با مشارکت بخشهای مختلف مخصوصا مصرفکنندگان بزرگ در نظام عرضه و تقاضا محقق خواهد شد میتواند ذات صرف جویی و دقیق تر استفاده بهینه از این نوع انرژی را فراهم سازد.
درخصوص تفاوت قیمت بین بورس انرژی و شبکه توزیع مرسوم اختلافی محسوس وجود دارد که قطعا منافع بزرگی را برای مصرفکنندگان به همراه خواهد داشت و البته اهمیت این بحث به قدری بالا است که تذکر چندین باره آن باز هم قابل قبول است. اگرچه نمیتوان عدد مشخصی را برای تفاوت قیمت تمام شده برق در بورس انرژی و شبکه توزیع اعلام کرد، ولی این تفاوت نرخ کمتر از ۳۰ درصد نخواهد بود. نکته مهم در این شیوه معاملاتی را باید در این نکته ارزیابی کرد که برق خریداری شده در بورس انرژی بهصورت کاملا نقدی بوده و دوره تحویل آن به فراخور وضعیت عرضه زمان بر است گویی واحد مصرفکننده برق را پیش خرید کرده و وجه معامله را کامل پرداخت میکند.
این در حالی است که در شبکه توزیع مصرفکننده بین یک تا ۳ ماه (و حتی بیشتر) زمان دارد تا هزینه برق مصرف خود را پرداخت کند که یکی از دلایل تفاوت قیمتی همین نکته است. از سوی دیگر وضعیت رقابتی در بورس انرژی به گونهای است که ارزش زمانی پول در خلال معامله سرشکن شده و در نهایت باز هم به نفع خریدار برق در بورس انرژی تمام خواهد شد هرچند که پتانسیل مدیریت تولید و تامین مالی هم برای نیروگاه فراهم میشود. از سوی دیگر پتانسیل استفاده حداکثری از وضعیت و زمان تولید در نیروگاه مخصوصا برای نقاطی که با عرضه مازاد برق و حتی تجمع تعداد نیروگاههای تولیدی رو به رو هستیم نیز فراهم خواهد شد، هرچند که امکان مدیریت فراگیر عرضه در چارچوب بازار نیز فراهم خواهد شد؛ اگرچه محدودیتهای فنی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. شفاف شدن همه چیز در ذات معامله این سیگنال را به بخش خصوصی ارائه خواهد کرد که در شرایط و ویژگیهای مختلف فنی و حتی جغرافیایی، چه واحدهایی از لحاظ مصرف برق توجیه اقتصادی بیشتری خواهد داشت که در نهایت به نفع تمامی فعالان صنعتی کشور و مخصوصا واحدهایی با تیزهوشی بالاتر تمام خواهد شد.
به همت «دنیای اقتصاد» در روزهای اخیر در نشستی در بورس انرژی ایران به بررسی رخدادهای بازار برق پرداختیم تا واقعیتهای معاملات برق از منظرهای گوناگونی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. گفتوگویی صریح و شفاف درخصوص ویژگیهای معاملاتی برق در بورس انرژی و حجم معاملاتی و فراز و فرودهای آن در سالهای اخیر، برنامههای آتی وزارت نیرو در بازار برق، دلایل جذابیت خرید برق در بورس انرژی و مواردی از این قبیل در این نشست مورد بحث و بررسی قرار گرفت. مدعوین این نشست دکتر حبیب قراگوزلو، معاون بازار برق شرکت مدیریت شبکه برق ایران، مهندس حمیدرضا باقری مدیرتوسعه بازار برق و هماهنگی با بورس انرژی این شرکت، مهندس محمدحسین عسگری مدیرعملیات بازار بورس انرژی ایران، علیرضا نوبخت و ادریس صیدی از فعالان حوزه برق در بورس انرژی بودند. این جلسه با معرفی وضعیت معاملات برق در بورس انرژی این گونه آغاز شد:
محمدحسین عسگری: از 19 اسفندماه سال 91 یا همان آغاز رسمی فعالیت بورس انرژی تاکنون 1620 میلیارد تومان ارزش معاملات برق بوده و در این مدت بیش از 43 میلیون و 200 هزار مگاوات ساعت برق در این بازار مالی معامله شده است. تمامی نیروگاههای بخش خصوصی حاضر در بازار برق شرکت مدیریت شبکه پس از طی مراحل پذیرش مجاز به عرضه برق تولیدی خود در بورس انرژی هستند. در حالحاضر 41 نیروگاه، 39 شرکت توزیع و 13 شرکت خردهفروشی برق در بورس انرژی فعال هستند و اخیرا امکان خرید برق برای مصرفکنندگان بزرگ نیز فراهم شده است. از 60 کارگزار عضو بورس انرژی در سال 95، 32 کارگزار در امر داد و ستد برق فعال بودهاند. کالای برق در بازار فیزیکی بورس انرژی تابلویی اختصاصی دارد و یکی از پایههای اصلی معاملاتی در این بازار مالی است.
در مردادماه سالجاری ظرفیت قابلعرضه 15 هزار و 982 مگاوات برق در ساعات پیک و در ساعات کم باری 10 هزار و 961 مگاوات بهصورت کم باری در هر ساعت مورد معامله قرار گرفته است. بهرغم جهتگیری مثبت وزارت نیرو درخصوص توسعه معاملات برق در بورس انرژی شاهد فراز و فرودهای بسیاری در معاملات در سالهای اخیر هستیم. نگاهی به آمارهای بورس انرژی در سالهای گذشته نشان میدهد که همه ساله شاهد رشد حجم معاملات بودهایم اما در سال گذشته بهجای افزایش ارزش معاملات برق، بازار برق بورس انرژی با 43 درصد افت معاملاتی روبهرو شد. به عبارتی دیگر سهم برق از ارزش معاملات بورس انرژی در سال 94 معادل 25 درصد از ارزش معاملات بورس انرژی بوده که این رقم در سال 95 به حدود 10 درصد کاهش یافت اما برای سالجاری این رقم تنها حدود 5 درصد است.
مهمترین دلیل کاهش نسبت معاملات برق در بورس انرژی را باید در عدم تحقق اهداف وزارت نیرو در توسعه این بازار بهشمار آورد. هماکنون که برق در بورس انرژی مورد دادوستد قرار میگیرد این زمینه ایجاد شده که بهای برق نیز همچون سایر کالاها با تقابل واقعی عرضه و تقاضا کشف نرخ شود. قبل از تشکیل بورس برق و در بازار مدیریت شبکه خریداران هیچ نقشی در کشف قیمت برق نداشتند ولی هماکنون بهعلاوه شرکتهای تولید برق، خریداران شامل شرکتهای توزیع و مصرفکنندگان بزرگ نیز در فرآیند قیمتگذاری و قیمتسازی نقشآفرین شدهاند که چشمانداز مثبتی را برای این بازار ترسیم خواهد کرد.
حـبـیـب قـراگـوزلو: سیاستهای وزارت نیرو بر پایه بندها و دستورالعملهای قانونی برای ۲ تا ۳ سال آینده افزایش نقشآفرینی بخش خصوصی و فاصله گرفتن از نظام دستوری و قیمتگذاری دولتی و مخصوصا تنوع شیوههای خرید و تامین در بازار برق است. برای سالهای آینده، ۳ شیوه اصلی قراردادهای دوجانبه بین مصرفکننده و تولیدکننده، خرید از طریق بورس انرژی بهصورت عمده و نهایتا بازار برق شبکه توزیع و قراردادهای خردهفروشی در دستور کار قرار گرفته تا خریدار نهایی مخصوصا مصرفکنندگان بزرگ بتوانند تامین برق موردنیاز خود را با تنوعی مطلوب مدیریت کنند یعنی الزام به خرید از شبکه توزیع و پرداخت هزینه برق بر اساس فیش صادره، آخرین مسیر تامین برق مورد نیاز آنها باشد. در برنامهریزیهای آینده وزارت نیرو مقرر شده که خرید برق توسط قراردادهای دوجانبه باید ۳۰ درصد از شیوه تامین کل برق را پوشش دهد که هم اکنون ۸۵۰ مگاوات ساعت برق در این چارچوب معاملاتی مورد داد و ستد قرار گرفته است. همچنین خرید از بورس انرژی بهصورت عمده ۵۰ درصد و مابقی برق مورد نیاز یعنی ۲۰ درصد باقیمانده نیز از طریق بازار برق شرکت مدیریت شبکه مورد معامله و تامین قرار بگیرد.
موارد فوق در حالی است که امکان ثبت قراردادهای دوجانبه برق در بورس انرژی مهیا شده و ۹ مورد آن نیز تاکنون محقق شده است. در صورت تحقق این اهداف یعنی معامله ۵۰ درصد از برق مورد نیاز کشور در بورس انرژی قطعا نرخهای فعلی تغییر خواهد کرد. نیروگاهها برای افزایش امنیت فعالیتهای تولیدی و حتی پوشش ریسک عملکرد خود تمایل و حتی نیاز دارند که با خریداران برق قراردادهای بلندمدت منعقد کرده و بخش کوچکتری از تولیدات خود را در بازار معاملاتی و رقابتی عرضه کنند که این رویکرد شاید یکی از الزامات نیروگاهها بهشمار بیاید. در صورت تقویت معاملات در بورس انرژی و توسعه قراردادهای دوجانبه در این بازار میتوان جایگاه بورس انرژی را برجستهتر از قبل ترسیم کرد. هماکنون رویکرد وزارت نیرو و دولت در حال تغییر است و شاهد افزایش منابع مالی با نزدیکتر شدن درآمدها به هزینهها هستیم که شاید به یک تغییر نگاه جدید نیاز داشته باشد. در صورت تقویت قراردادهای دوجانبه و دادوستد برق در بورس انرژی چهره کلی در بازار برق تغییراتی عمیق را تجربه خواهد کرد. حجم نقدینگی مطلوبی به بازار برق تزریق شده و استنباط ما این است که اوضاع بهبود یافته و به سمت تقویت بیشتر در حال حرکت است.
محمدحسین عسگری: ذکر این نکته ضروری است که کلیه قراردادهای دوجانبه منعقده بین خریداران و فروشندگان امکان ثبت برای برخورداری از مزیتهای معاملاتی در بورس انرژی ایران را دارا هستند. هماکنون فاصله قیمت برق مورد معامله در بورس انرژی و صورتحسابهای صادره برای مصرفکنندگان بسیار زیاد است یعنی در صورتی که بهای برق مصرف شده در فیش تحویلی به واحدهای مصرفکننده را مثلا ۶۷ یا ۷۵ تومان لحاظ کنیم و با فرض قیمتهایی حداکثر ۳۷ تومان در هر کیلووات در بورس انرژی، تفاوت قیمت محسوسی بین بورس انرژی و صورتحساب مصرفکنندگان وجود دارد. دلیل این اختلاف قیمت چیست؟
حبیب قراگوزلو: شیوه قیمتگذاری و نحوه توزیع و معامله برق در بورس انرژی در مقایسه با بازار برق مدیریت شبکه برق متفاوت است. یکی از دلایل تفاوت قیمتی در هزینههای انتقال آن نهفته است. در بورس انرژی تنها قیمت بخش تولید کشف میشود. هم اکنون برای برق مورد معامله در بازار عمده فروشی برق بورس انرژی برای شرکتهای توزیع یا همان خریداران ۱۵ تومان هزینه انتقال محاسبه شده که صورتحساب آن برای شرکتهای توزیع صادر میشود. به عبارت دقیق تر در صورت معامله برق با نرخ مثلا ۳۷ تومان برای هر کیلووات ساعت، ۱۵ تومان هزینه انتقال برای خریدار مورد محاسبه قرار میگیرد یعنی قیمت تمام شده برق برای شرکتهای توزیع ۵۲ تومان خواهد بود. برای قراردادهای دوجانبه همچنین معاملات در بورس انرژی، از ۲ سال قبل یارانه یا مشوقی در نظر گرفته شده که تفاوت قیمتی را برای ترانزیت در سطح انتقال لحاظ کرده و هزینه انتقال آن را به ۷ تومان در هر کیلووات کاهش داده است.
بهعنوان مثال برای مصرفکنندگان بالای ۵ مگاوات هماکنون نرخ برق در بازار عمده فروشی مدیریت شبکه (در سمت تولید نیروگاهی) قیمت برق ۷۴ تومان در هر کیلووات ساعت است که با احتساب ۱۵ تومان هزینه انتقال آن، ۸۹ تومان لحاظ خواهد شد. این در حالی است که در پیک مصرف (ساعات اوج) این قیمت به ۱۱۱/ ۴ تومان هم افزایش مییابد.
محمدحسین عسگری: این موارد را میتوان با واقعیتهای معاملاتی در بورس انرژی مورد مقایسه قرار داد. در شرایطی که یک خریدار بزرگ بخواهد برق مورد نیاز بالای ۵ مگاوات خود را از بورس انرژی خریداری کند میتواند حتی اوج قیمتی ( پیک) را مثلا با قیمتی نزدیک به ۵۰ تومان خریداری کرده که در کنار ۷ تومان هزینه انتقال نهایتا ۵۷ تومان برای مصرفکننده تمام خواهد شد. این وضعیت معاملاتی هم اکنون در بورس انرژی بهصورت واقعی و برای مصرفکنندگان فعلی قابل دسترس است.
حمیدرضا باقری: برق منطقهای به مشترکان جدید بالای 5 مگاوات برق نمیفروشد یعنی این بخش از خریداران در نهایت ملزم خواهند بود تا نیاز خود را از بورس انرژی یا قراردادهای دوجانبه تامین کنند. این وضعیت در نهایت موجب میشود که تنوع سبد تامین برق در کشور نهادینه شود. به عبارت ساده تر وضعیت فعلی و تنوع شیوههای تامین برق مورد نیاز شرایطی را فراهم آورده تا مصرفکنندگان مخصوصا خریداران بزرگ به یک بلوغ نسبی در این بازار دست یابند. هم اکنون 4 شیوه اصلی تامین برق در بازار وجود دارد که عبارتند از: مکانیزمهای خودتامین (تامین بخشی از برق موردنیاز از سوی واحد تولیدی)، قراردادهای دوجانبه ( بین خریدار و تولیدکننده اصلی بهصورت مستقیم)، تامین برق از طریق بورس انرژی و در نهایت بهعنوان آخرین مسیر خرید برق از شرکتهای توزیع یا برق منطقهای. این وضعیت کلی موجب شده تا سبد تامین برق متنوع شده و بلوغ نسبی در بازار برق توسط خریداران حاصل شود. ساده ترین خروجی این رویکرد نیز کاهش هزینههای تامین برق برای مصرفکنندگان بزرگ خواهد بود.
محمدحسین عسگری: یکی از دلایل مهم تفاوت قیمتها بین بورس انرژی و بازار برق (شرکت مدیریت شبکه برق) در نوع معاملات و روش تسویه خلاصه میشود. در بازار برق مدیریت شبکه قراردادها نسیه هستند و نیروگاهها حدود یکسال بعد وجوه برق فروخته شده خود را دریافت میکنند. این در حالی است که در بورس انرژی اوضاع دقیقا متفاوت است و نیروگاهها برق خود را بهصورت سلف پیش فروش کرده و سه روز کاری بعد از معامله، کل وجه معامله را بهصورت نقدی دریافت میکنند. همین مطلب موجب شده تا قیمتهای بورس انرژی پایین تر باشد. همین نکته یعنی تامین نقدینگی مورد نیاز نیروگاهها و ارزش زمانی پول، قیمتهای پایین تر را در بورس در مقایسه با قیمتهای بالاتر با دوره وصول طولانی تر توجیهپذیر میکند.
یک نکته که حتما باید در تحلیلها و مقایسههای قیمتی مد نظر قرار گیرد این است که قیمتهای بورس، آیینه تمام نمای وضعیت صنعت برق است. اگر بعضا برخی قیمتها متفاوت از برآوردهای بازیگران در بورس انرژی شکل میگیرد ناشی از حقیقتها و واقعیتهایی است که صنعت برق کشور با آن روبهرو است؛ از جمله مشکلات شدید نقدینگی، عدم حساسیت برخی خریداران به قیمتهای برق، پایین بودن بهره وری و کارآیی انرژی، مشکلات مربوط به خصوصیسازی نیروگاهها، مشکلات عدم وصول بهای برق مشترکان و بسیاری مواردی از این قبیل و البته بورس موجب میشود که این مشکلات عیان و شفاف به چشم بیاید.
علیرضا نوبخت:تفاوت قیمت از دلایل دیگری نیز برخوردار است که یکی از مهمترین آنها نحوه و توالی زمانی واریز وجوه از بدنه وزارت نیرو به شرکتهای توزیع بهعنوان خریداران بازار برق بورس انرژی است که البته در سالهای قبل با نظم بیشتری پرداخت میشد. یک علت دیگر هم افزایش عرضه در سالهای اخیر از سوی وزارت نیرو و محدودشدن سمت تقاضا (به واسطه کاهش حجم واریز) و عدم تناسب عرضه و تقاضا است به گونهای که در گذشته کشف نرخ با مطلوبیت بیشتری محقق میشد. هم اکنون و به نسبت سالهای گذشته ( سالهای ۹۲ و ۹۳ و حتی ابتدای سال ۹۴) که واریز مبالغ از نظم بهتری برخوردار بود، منظم نیست و البته مقادیر کمتری هم به این بازار تزریق میشود. این اوضاع موجب شده تا برخی از شرکتهای توزیع با استفاده از وضعیت بازار در این شرایط تزریق نقدینگی و البته با فرض برخی مشکلات مالی در سمت تولید، برق را با قیمتهای کمتری خریداری کنند و این وضعیت در شرایط کلی عرضه و تقاضا و قیمتهای فروش واقعی موجب شده تا بهای برق در بورس انرژی به نسبت پایین باقی بماند. مشکلات بعدی را باید در نحوه عملکرد نیروگاههای آبی دانست که جای بررسی بیشتری دارد.
محمدحسین عسگری: طبق اظهارات مدیران و مسوولان وزارت نیرو با حذف چرخه واریزی این وزارتخانه به سازمان هدفمندی یارانهها، وضعیت درآمدی وزارت نیرو در ماههای اخیر تقویت شده ولی این امر نمود عینی در بورس انرژی نداشته است. بهعنوان مثال در سال ۹۴ واریزی جهت انجام معاملات برق و تامین وجه شرکتهای توزیع در بورس انرژی ۹۶۰ میلیارد تومان بوده که در آن سال متوسط بهای برق در بورس انرژی حدود ۴۰۹ ریال بر هر کیلووات ساعت قیمتگذاری شد. در شرایطی که بهای برق در بازار مدیریت شبکه در آن سال ۶۵۱ ریال برای هر کیلووات ساعت بوده است. این در حالی است که در سال ۹۵ ارزش کل واریزی وزارت نیرو جهت انجام معاملات برق در بورس انرژی به ۵۶۰ میلیارد تومان کاهش یافت که از افتی ۴۰۰ میلیارد تومانی برخوردار است. این شرایط را شاید بتوان یکی از دلایل افت بهای برق در بورس انرژی در این سال دانست که موجب شد متوسط قیمت برق معامله شده در بورس انرژی در سال ۹۵ به ۳۳۵ ریال بر هر کیلووات ساعت کاهش یابد. باید به این نکته نیز توجه کرد که رقابتیترین قیمت برق در بورس انرژی به همان دورهای باز میگردد که تزریق منابع بیشتر و با نظم بهتری به این بازار صورت میگرفت. حتی در شرایطی که میزان تزریق منابع به بورس انرژی پایین باشد نیز در صورت تزریق منظم منبع مالی، میتوان برنامهریزی مدونی را برای تولید و مصرف لحاظ کرد که منافع بخشهای بزرگتری از فعالان این بازار را در بر خواهد گرفت.
حمیدرضا باقری:وابستگی به تزریق پول توسط بخش دولتی و البته نامنظم بودن وضعیت تزریق منابع مالی وضعیت نامناسبی را در این بازار حاکم کرد که در نهایت تمامی بدنه بازار دچار نوسان و حتی مشکل شد. این در حالی است که در سال جاری و با ورود خریداران بالای ۵ مگاوات ساعت در بخش صنعتی، این پتانسیل وجود دارد که دغدغه تامین منابع مالی حل شود زیرا از این پس خود صنعت (مصرفکننده برق) است که تامین منابع مالی را انجام میدهد نه وزارت نیرو. با توجه به زیرساختهای اجرایی مورد نیاز که هم اکنون در بورس انرژی وجود دارد، این پتانسیل وجود دارد که در سال حدود ۳۵ میلیارد کیلووات ساعت برق در بورس انرژی مورد معامله قرار بگیرد. این عدد از آنجا اهمیت بسیاری خواهد داشت که در سال ۹۴ (بهعنوان یکی از سالهای نسبتا مطلوب در تاریخ معاملات برق بورس انرژی) ۱۹ میلیارد کیلووات ساعت برق در این بازار توسط شرکتهای توزیع مورد معامله قرار گرفته است.
نکته دیگر را باید بحث خردهفروشی برق به شمار آورد زیرا بسیاری از مصارف برق در این چارچوب هم مورد بررسی قرار میگیرد. به عبارت سادهتر خریدار برق در بورس انرژی بهصورت عمده این توانمندی را دارد که در مکانیزم خردهفروشی، برق خریداری شده از نیروگاهها را با پرداخت هزینه توزیع؛ در واحدهای زیرمجموعه خود خردهفروشی کند. درخصوص خردهفروشی برق در سطح توزیع و با توجه به جذابیتهای بالای آن درخواستهای بسیاری وجود دارد ولی دستورالعمل اجرایی آن هنوز صادر نشده و البته نرخ هزینههای خردهفروشی نیز بهصورت کامل مدون نشده است. این دو نکته شاید تاکنون موجب شده بازار خردهفروشی برق در کشور بهطور کامل اجرایی نشود. با ایجاد بازار خردهفروشی برق قطعا مصرفکنندگان کوچکتر برق نیز به این بازار وارد خواهند شد و با افزایش تقاضای برق و تامین مالی آن شاهد افزایش تزریق منابع مالی به این بازار خواهیم بود.
حبیب قراگوزلو: در ماههای اخیر منابع وزارت نیرو بهبود یافته ولی نکتهای که در این بین شاید مغفول باقی بماند بحث تهاتر بدهیهاست زیرا بخشی از کاهش بدهیهای وزارت نیرو همین بحث تهاتر است که در پارهای از اوقات بهصورت نقدی قابل دریافت و تخصیص نخواهد بود. نکته دیگر درخصوص منابع وزارت نیرو؛ اسناد خزانه اسلامی است که البته شاید به کمک آن بتوان مطالبات گذشته را نیز تسویه کرد. در حال حاضر وضعیت پرداختی به نیروگاههای بخش خصوصی نیز بهبود یافته ولی بخشی از آن باز هم بهصورت تهاتر بدهیها و پرداخت معوقات و بدهیهای پیشین نیروگاهها مورد ارزیابی قرار میگیرد بنابراین شاید از نظر منابع مالی بهصورت نقدی و قابل وصول تفاوت چندانی مشاهده نشود. این موارد در حالی است که در سالهای ۹۴ و ۹۵ شرایط برداشت منابع موردنیاز برای یارانهها تغییر کرد که موجب شد فشار کمتری به وزارت نیرو تحمیل شود اما اجرایی شدن این روند از نیمه دوم سال گذشته آغاز شده که در نهایت موجب شد تا شاهد تغییر عمیقی در وضعیت معاملاتی بازار برق در سال ۹۵ نباشیم.
محمدحسین عسگری:دغدغه ما در بورس انرژی افزایش یا کاهش قیمتها نیست و مایلیم فضا و بستر رقابتی ایجاد شود تا در چارچوب کشف نرخ عادلانه؛ شاهد تعادل پایدار بازار برق باشیم. در صورت بروز عدم تعادل در بازار شاهد خواهیم بود که نیروگاه برنامه مالی مدونی نخواهد داشت و به آرامی قابلیت برنامهریزی آن از بین خواهد رفت که این امر موجب میشود فرصت تصمیمگیری درخصوص ایجاد و بهسازی ظرفیتهای جدید از بین برود. از طرف دیگر شرکتهای توزیع نیز قابلیت برنامهریزی جهت مدیریت مناسب منابع و مدیریت مصرف نخواهند داشت. بهعنوان مثال میتوان به وضعیت تزریق منابع مالی از سوی وزارت نیرو به شرکتهای توزیع جهت انجام معاملات در بورس انرژی اشاره کرد که در ماههای پایانی هر سال و همچنین هفتههای آغازین هر سال در عمل واریز منابع مالی مورد نیاز بعضا به صفر هم برسد.
حمیدرضا باقری: بعضا شاهد هستیم که نیروگاهها با ارزانترین قیمت ممکن برق را به فروش میرسانند تا بخشی از هزینههای خود را پوشش دهند همین مطلب یعنی پذیرش ذات رقابت در بازار برق. یعنی در صورت حضور بخشهای مختلف تولیدی و مصرفی؛ تعادل بهینه در بازار برق را میتوان بهدست آورد.
برق ارزان بد است؛ برق گران هم بد است و به کاهش تولید و رشد صنعتی در کشور منجر خواهد شد ولی تجربه نشان داده که برق ارزان بسیار بدتر از برق گران است زیرا به قدری مصرف افزایش مییابد که در دورههای پیک مصرف، توانایی مدیریت از این بازار گرفته میشود. در بازار عمده فروشی برق یا در معاملات بورس انرژی به فکر افزایش یا کاهش قیمت برق نیستیم بلکه به دنبال قیمت تعادلی و رقابتی هستیم.
حبیب قراگوزلو: در برنامهریزیها به سمت افزایش تزریق منابع مالی به بورس انرژی و بازار برق هستیم و امیدواریم این روند رو به رشد معاملاتی؛ بهبود سریعتری را تجربه کند. بهعنوان مثال در ۵ ماه ابتدایی سالجاری (تاکنون - زمان این جلسه) شاهد بهبود حجم معامله برق در بورس انرژی نسبت به سال گذشته هستیم، یعنی در سالجاری واریز منابع مالی تاکنون به رقم ۵/ ۱۴۸ میلیارد تومان افزایش یافته که از رشدی ۱۵۰ درصدی نسبت به سال گذشته برخوردار است. نگاهی به وضعیت معاملات برق در بورس انرژی نشان میدهد که بهصورت ماهانه بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومان برق در بورس انرژی معامله میشود که اگرچه رقم جذابی است ولی هنوز هم از پتانسیل رشد بیشتری برخوردار است.
ادریس صیدی: قیمتهای پایین برق همه ساله در هفتهها و ماههای پایانی سال رقم میخورد زیرا تزریق نقدینگی از سمت وزارت نیرو به بازار برق کاهش یافته ولی نیروگاهها به منابع مالی بیشتری برای کسب و کار خود نیاز دارند. این شرایط موجب میشود تا تمایل به خرید برق البته در قیمتهای پایین در بورس انرژی افزایش یابد زیرا حجم عرضه بالا ولی تقاضا در کل کاهش مییابد که در نهایت به کاهش قیمتها منجر خواهد شد. در برابر این وضعیت معاملاتی؛ عرضهکنندگان در تابستان به سیاست جذب نقدینگی روی میآورند زیرا حجم تقاضا طبیعتا افزایش مییابد که به رشد قیمتها منجر خواهد شد. این روند قیمتی را میتوان در زمان پیک مصرف در روزهای گرم سال با صراحت و شفافیت بیشتری مورد توجه قرار داد.
حمیدرضا باقری:با آغاز به کار معاملات خردهفروشی برق و البته در کنار رونق حجم معاملات، شرکتهای توزیع که خود در نگاه اول بهعنوان خریدار برق فعالیت میکنند، این پتانسیل را خواهند داشت که در دورههای اوج تقاضا، خود بهعنوان عرضهکننده برق و بر پایه خریدهای قبلی نیز ایفای نقش کنند زیرا رویکرد اجرایی آنها در نهایت با بخش خصوصی متفاوت است. با توجه به قیمتهای 72 تا 73 تومان برای هر کیلووات برق در بازار مدیریت شبکه پتانسیلهای بزرگی درخصوص تقابل واقعی عرضه و تقاضا در بورس انرژی فراهم خواهد بود که تجمیع این موارد در نهایت به افزایش شفافیت قیمتی با قیمت تعادلی در مکانیزم بازار منتهی خواهد شد.
ادریس صیدی: حضور شرکتهای توزیع برق در معاملات بورس انرژی را باید مهمتر از گفتوگوهای اخیر مورد بررسی قرار داد زیرا صورتحساب شرکتهای توزیع با قیمتهای بورس در اوج مصرف در گرمترین روزهای سال نسبتا برابری میکند که نشان میدهد در اغلب روزهای سال بازاری جذابتر برای معاملات برق در بورس انرژی فراهم بوده و هست.
محمدحسین عسگری: شفافیت قیمت برق در کنار تقابل عرضه و تقاضای واقعی میتواند مشکلات بسیاری را در بازار برق مرتفع سازد ولی این رخداد به داد و ستد قدرتمند برق در بورس انرژی نیاز دارد. بهعنوان مثال در برنامههای دولت دهم پیشبینی شده بود که 50 درصد از داد و ستد برق باید در بورس انرژی انجام پذیرد ولی در سال گذشته شاهد بودیم که این مقدار بسیار کمتر از اهداف پیشبینی شده بود. در سال 94 شاهد معامله 735 میلیارد تومان برق در بورس انرژی بودیم ولی این رقم در سال 95 به حدود 416 میلیارد تومان کاهش یافت. یکی از نتایج عدم دسترسی به هدف مذکور، گرانتر تمامشدن بهای برق برای شرکتهای توزیع و در کل صنعت برق بود زیرا فرصت فضای رقابتی در بورس انرژی به دلایل متعدد از بین رفت.
حمیدرضا باقری: در سال 94 شاهد بودیم که چند شرکت توزیع ملزم به تامین وجه کامل خود از طریق معاملات در بورس انرژی شدند که همین تصمیم موجب شد تا بهار معاملات برق در این بازار رقم بخورد. در آن دوران نیروگاههای بیشتری نیز در فروش شرکت داشته و تمایل به عرضه برق بیشتری در بورس انرژی داشتند.
علیرضا نوبخت:این شرایط برای همه حالتی برد - برد داشت زیرا کشف قیمت الزاما در بورس انرژی صورت گرفته و عرضهکننده و متقاضی در مکانیزمی کاملا شفاف و رقابتی، برق موردنیاز خود را مورد معامله قرار میدادند.
حمیدرضا باقری:در دورنمای بازار برق شاهد چند رخداد مهم هستیم که میتواند نحوه قیمتگذاری برق را دگرگون سازد. تزریق پول بیشتر و البته منظم بودن پرداخت، به نیازی در این بازار بدل شده و البته بدنه تصمیمسازی وزارت نیرو نیز بر این امر اتفاق نظر داشته و در این مسیر تلاش میکند. ورود صنایع و خریداران جدید به بورس انرژی نیز خود به تامین مالی جهت خرید برق کمک کرده و شرایط عرضه و تقاضا را تقویت خواهد کرد. در نهایت انتظار برای آغاز به کار معاملات خردهفروشی پس از تعیین دستورالعمل اجرایی و نرخ خدمات آن مواردی است که آینده بازار برق در بورس انرژی را ترسیم خواهد کرد که در نهایت با تلاقی واقعی عرضه و تقاضا، شاهد کشف نرخ تعادلی برق خواهیم بود.
محمدحسین عسگری:در تعیین قیمت برق تناسب بین عرضه و تقاضا را باید جدیتر ارزیابی کنیم زیرا عرضههای موجود در این بازار به خریدارانی نیاز دارد تا کشف نرخ عادلانه در مکانیزم رقابتی در بازار شفاف بورس انرژی صورت پذیرد. این موارد موجب خواهد شد تا ناخودآگاه کشف نرخ در بدنه بازار صورت گرفته و از قیمتگذاری دولتی فاصله بگیریم. رخدادی که در روح بسیاری از قوانین بالادستی در حوزه برق مستتر است.
دنیای اقتصاد: در صحبتهای مسوولان دولتی در مورد قیمت تمامشده برق نظرات بسیاری ارائه شده که آخرین آنها از قیمت ۱۲۰ تومان بر هر کیلووات ساعت بدون احتساب هزینه سوخت سخن گفته شده ولی در بورس انرژی قیمتهای پایینتری در حال معامله است که جذابیت خرید از این بازار را حتی در مقایسه با نرخهای بازار شبکه برق افزایش میدهد. در صورت افزایش تزریق نقدینگی به بورس انرژی و افزایش تعداد و تنوع خریداران و رشد تقاضا احتمال افزایش قیمتها وجود خواهد داشت. این شرایط به تغییر در قیمتها در بازار شبکه و حتی بورس انرژی منجر خواهد شد؟
حمیدرضا باقری: نوسان قیمتها در صورتی که در مکانیزم عرضه و تقاضای عادلانه در بازار صورت گیرد مورد توجه و مورد تایید قرار خواهد گرفت که هماکنون اغلب زیرساختهای آن با دقت بالایی در بورس انرژی فراهم است اما قیمت تمام شده برق در نیروگاههای مختلف متفاوت بوده و باید هر نیروگاه را بهصورت مجزا مورد توجه قرار داد.
حبیب قراگوزلو: تامین سرمایه در ساخت نیروگاههای مختلف متفاوت است، تامین نقدینگی برای نیروگاهها نیز متفاوت و نرخهای مختلفی دارد همچنین ویژگیهای فنی و اجرایی نیروگاهها، راندمان تولید، زمان احداث نیروگاه و حتی نوع سوخت مصرفی و بسیاری موارد دیگر در تعیین قیمت تمام شده هر کیلووات برق تاثیرگذار است.
محمدحسین عسگری: نکته دیگری که در این بین اهمیت پیدا میکند ساختار کنونی تعرفههای برق است که موجب شده بهای برق برای مصرفکننده نهایی نسبتا ثابت باشد یعنی نوسان قیمت برق برای مصرفکننده چندان مشهود نیست و آن را حس نمیکنند. به عبارت دقیق تر در ساعتهای پیک مصرف در روزهای گرم تابستان افزایش بهای برق برای مصرفکنندگان قابل توجه و حتی ملموس نیست که همین رخداد موجب شده تا جذابیت صرفه جویی در این بازههای زمانی که شاید مهمترین دوره مملو از مشکلات برای تامین برق است، کاهش یابد. در صورتی که بازار برق قدرتمند شود که یکی از مهمترین ملزومات آن ورود حداکثری خریداران برق بالای 5 مگاوات به بورس انرژی است میتوان قابلیت اتکای قیمتها در بازار برق را افزایش داد که موجب خواهد شد ذات تعیین و ارسال سیگنال به خریداران قیمت در بازار برق برای خریداران مشهود شود.
حبیب قراگوزلو: باید تنوع بخشی به شیوههای تامین برق مورد نیاز واحدهای بزرگ با صراحت بیشتری در دستور کار قرار گیرد اگرچه اجباری برای این موضوع وجود نداشته اما منافع طرفین را تامین خواهد کرد. به عبارت سادهتر توصیه میکنیم خریداران برق فعلی که هماکنون الزامی به تامین برق مورد نیاز خود از طریق بورس ندارند و هزینه برق را نیز با فیش صادره از سوی شرکتهای برق منطقهای پرداخت میکنند، شیوههای مختلف تامین برق را امتحان کنند تا بهترین گزینه برای خود یا تلفیقی از شیوههای موجود یعنی خودتامینی برق، خرید از بورس انرژی، قراردادهای دوجانبه با نیروگاهها و در نهایت خرید از برق منطقهای را تجربه کنند. برای نیروگاه نیز چنین وضعیتی وجود دارد یعنی نیروگاهها باید سبد فروش برق خود را پراکنده ساخته و آن را گسترش دهد.
ادریس صیدی:نکته دیگری که در آینده بازار برق اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد مبحث خردهفروشی برق است که تشابه بسیاری به مکانیزمهای توزیعی دارد. این شیوه معامله برق نیز میتواند فضای مهمی از معاملات بورس انرژی را به خود اختصاص دهد اما هنوز دستورالعمل اجرایی آن برای شبکههای توزیع صادر نشده، ولی توانمندی مالی این شیوه معامله برق نیز اهمیت بسیاری دارد که امید است در دستورالعملها به آن پرداخته شود تا در آینده مشکلات چندانی بر سر راه خریداران نهایی و فعالان بورس انرژی ایجاد نشود.
محمدحسین عسگری:بهرغم تمام مشکلات و مسائلی که بر سر راه گسترش و توسعه معاملات برق در بورس انرژی وجود داشته، این بازار دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته است. مهمترین آن نقشآفرینی خریداران چه مصرفکنندگان بزرگ و چه شرکتهای توزیع در کشف قیمتهای برق و تغییر رویکرد از مصرفکننده بدون حق انتخاب به مشتری دارای حق انتخاب بوده است. در بورس انرژی، امکان تامین مالی و پیشفروش برق چه کوتاهمدت (سلف یک ماهه) چه میانمدت (یکساله) فراهم شده است. قابلیت برنامهریزی چه برای تولیدکنندگان و چه مصرفکنندگان میسر شده است و انشاءالله با گسترش دامنه فعالیت و تعمیق این بازار، روز به روز نقشآفرینی این بازار در صنعت برق و به تبع آن کلیه صنایع وابسته به برق افزایش خواهد یافت. این رویکردی است که قانونگذار نیز به آن توجه ویژهای داشته است به گونهای که در بند ب ماده 44 قانون برنامه پنجساله ششم توسعه تصریح شده است که باید در طول پنج سال قیمت خرید برق با توجه به سازوکار بازار در بورس تعیین شود.به امید خدا و با تلاش و حمایت وزارت نیرو و همه فعالان این بازار از جمله تولیدکنندگان، مصرفکنندگان بزرگ، شرکتهای توزیع، کارگزاران و سایر ارکان بازار سرمایه این امر محقق میشود.
سادهترین مسیر برای کاهش قیمت برق مصرفی در صنایع
طبق بند ب ماده 44 قانون برنامه ششم توسعه، بهای برق باید در سازوکار بورس تعیین شود و این مطلب به معنی آن است که ذات رقابت برای تعیین قیمتها توسط قانون گذار مورد پذیرش قرار گرفته و همچنین این شیوه کشف نرخ را تسهیل میکند. در صورت افزایش حضور خریداران و فروشندگان در بازار برق بورس انرژی چارچوب کلی تعیین قیمت به کلی تغییر خواهد کرد که خروجی آن تامین منافع بخشهای مختلف تولید و مصرف برق به شمار میآید. با فرض ترویج این شیوه معاملاتی بهای برق مصرفی برای خریداران بالای 5 مگاوات قطعا کاهش خواهد یافت که به کاهش قیمت تمام شده تولیدات مصرفی منجر میشود. این شرایط برای صنایعی که مصرف برق بالایی داشته و هزینه برق در قیمت تمام شده آنها از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار است، برجستهتر خواهد بود. صنایعی از قبیل فولاد، تولید فلزاتی همچون آلومینیوم، مس و روی، صنایع پتروشیمی و حتی خودروسازی و قطعهسازی میتوانند مشتریان بالقوه خرید برق در این شیوه جدید باشند. هماکنون اولین شرکت صنعتی خرید برق خود را از بورس انرژی آغاز کرده که خط شکن این شیوه معاملاتی بوده است و منافع مطلوبی را در این خصوص به خود اختصاص میدهد. در بند ب ماده 44 قانون برنامه ششم توسعه آمده است: وزارت نیرو موظف است بهمنظور افزایش بازدهی و ضریب بهرهوری نیروگاهها:
١- موافقت اصولی برای ایجاد نیروگاهها با بازدهی 55 تا 60 درصد صادر نماید.
٢- قیمت خرید برق را با توجه به سازوکار بازار در بورس تعیین کند.
تبصره- آییننامه اجرایی این بند توسط وزارتخانههای نیرو و نفت و سازمان تهیه میشود و به تصویب هیات وزیران میرسد.
ارسال نظر