راهکارهای بومیسازی صنعت فولاد
جهانبخش شکری *
پرداختن جدی به مقوله صنعت فولاد در کشور ما عمری ۵۰ ساله دارد و در طول این زمان نسبتا طولانی شاهد توسعه و گسترش این صنعت بوده ایم و علاوه بر واحدهای دولتی عرصه بر فعالیت بخش خصوصی نیز گشوده شده است. صادقانه باید اعتراف کنیم که اگر با جدیتی که در یک دهه اخیر برای بومیسازی صنعت فولاد میشود در سالهای پیش از آن نیز به این مقوله پرداخته میشد بدون اغراق اکنون صنعت فولاد ما صد در صد بومی شده بود و آمادگی لازم هم برای صدور دانش فنی و هم عرضه سختافزار این صنعت به خارج از کشور را کسب کرده بود.
جهانبخش شکری *
پرداختن جدی به مقوله صنعت فولاد در کشور ما عمری ۵۰ ساله دارد و در طول این زمان نسبتا طولانی شاهد توسعه و گسترش این صنعت بوده ایم و علاوه بر واحدهای دولتی عرصه بر فعالیت بخش خصوصی نیز گشوده شده است. صادقانه باید اعتراف کنیم که اگر با جدیتی که در یک دهه اخیر برای بومیسازی صنعت فولاد میشود در سالهای پیش از آن نیز به این مقوله پرداخته میشد بدون اغراق اکنون صنعت فولاد ما صد در صد بومی شده بود و آمادگی لازم هم برای صدور دانش فنی و هم عرضه سختافزار این صنعت به خارج از کشور را کسب کرده بود.
وجود ذخایر عظیم سنگ آهن، زغال سنگ و گاز طبیعی ظرفیتهای مناسبی برای تولید فولاد خام در کشور فراهم و ما را به طور بالقوه در این صنعت توانمند نشان میدهد. بنابراین اگر در بومیسازی این صنعت نیز اهتمام لازم را به خرج دهیم بدل شدن به یکی از قطبهای صنعت فولاد در جهان از دسترس ما دور نخواهد بود در آن صورت فولاد میتواند به عنوان یکی از منابع درآمد ارز قابل توجه برای کشور شناخته شود.
آنچه مسوولان به عنوان هدفهای ربع قرن آینده برنامهریزی کردهاند زمانی میسر و مقدور خواهد شد که به این مقوله به طور جدی و بیوقفه پرداخته شود. برای این منظور استفاده از تمام ظرفیتهای موجود ضروری به نظر میرسد.
بومیسازی ابزاری نیرومند در کاهش و قطع وابستگی صنعتی خواهد بود و پیامد آن تداوم رشد و توسعه، کاهش هزینههای توسعه صنعت، سرعت در اجرای طرحها و رفع اشکالات و معایب سیستمهای فعال، ارتقای کیفیت در فنآوری و بهبود کیفیت تولید خواهد بود.
درک مسوولیت اجتماعی، مدیران واحدهای صنعتی در بخش فولاد را به یادگیری، حرکت، نوآوری و مشارکت سازمانی و انجام کلیه اقدامات لازم جهت تحقق خود کفایی وادار میکند.
اگر بومیسازی برنامهریزی و مهندسی و رسیدن به توان فنی، علمی و تجربی در ساخت و تکیه بر دانش فنی و فنآوری داخلی باشد لازمه آن ابتدا برآورد وضع موجود و سپس برنامهریزی برای رسیدن به وضع مطلوب است. البته تردیدی نیست که در حال حاضر وضع موجود ما تا حدودی قابل قبول و راضیکننده است و زیرا بخش قابلتوجهی از قطعات و سیستمهای مورد نیاز در داخل کشور ساخته و عرضه میشوند.
بعضی از مسوولان و مدیران واحدهای صنعتی کشور نوید ساخت ۷۰۰۰ قطعه اساسی کاربردی در صنعت فولاد را در داخل کشور داده و اجرایی کردهاند و این امر برای ادامه راه امید بخش است. اما برای رسیدن به شرایط مطلوب و بومیسازی و خودکفایی در این صنعت و سپس همگامی با جهان پیشرفته نیاز به تلاش مضاعف داریم تا همواره همپای کشورهایی که در این صنعت شاخص هستند حرکت قابل قبولی داشته باشیم، ضمن اینکه میدانیم که بومیسازی یک مقصد نیست بلکه یک مسیر است که باید همواره در آن همپای سایر رهروان قدم برداشت تا از رقبای حرفهایی عقب نمانیم.
در حال حاضر واحدهای بزرگ کشور مانند ذوب آهن اصفهان، فولاد خوزستان، فولاد مبارکه و... اقدامات شایان توجه و تقدیری در زمینه بومیسازی این صنعت به عمل آوردهاند که استفاده از تجارب کارشناسان فعال این واحدها ما را در رسیدن به هدف کمک خواهد کرد و برای این منظور باید بومیسازی را به عنوان یک مسوولیت به فرد یا گروه یا کارگروه خاصی محول نمود که از دوباره کاری و هدر رفتن امکانات و زمان اجتناب شود و تجربیات کسب شده به سایر واحدهای فعال منتقل شود و البته در واحدهای صنعتی کوچکتر نیز بعضا بخش تحقیق و توسعه فعال دیده میشود که حاصل کار آنها نیز میتواند به تجارب کسب شده افزوده شود.
تشکیل نمایشگاهی از آنچه که تاکنون حاصل شده و معرفی دستاوردهای فعالان این عرصه در سراسر کشور از جمله اقدامات اولیه لازم است تا علاقهمندان و توانمندان و دستاندرکاران این عرصه با اطلاع از وضع موجود به ادامه راه بپردازند. ضمن آنکه تداوم تشکیل نمایشگاهها برای معرفی سالانه دستاوردهای جدید باید مورد توجه قرار گیرد و حتی در اقدامی مشابه ترتیب معرفی چهرههای شاخص و نوآور و خلاق به مخاطبین داده شود تا با شناخت آنان استفاده از تجارب و دانش آنها برای همه طالبان میسر شود.
همکاری مدیران توانا و فعال واحدهای مختلفی که توان بالقوه و امکانات لازم برای تحقیق و توسعه دارند و ایجاد واحدهای محقق در موسسات و شرکتهای فعال فولاد و باورمندی مدیران به بازده بلند مدت صرف منابع مالی و سرمایهگذاری در این زمینه از جمله الزامات انکارناپذیر بومیسازی است. مدیرانی که به کار تحقیقاتی به عنوان یک سرمایهگذاری مینگرند مسلما رهرو موفقی در این راه خواهند بود. اما از دیگر الزامات بومیسازی همکاری واحدهای علمی و مراکز دانشگاهی با بخش صنعتی است و در این زمینه همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت و مدیران ایمیدرو با مراکز علمی و دانشگاهی و جلب همکاری کارشناسان صاحب نظر و مجرب شاغل در واحدهای مختلف کشور و نهایتا تشکیل یک گارگروه مشترک میتواند از اتلاف منابع جلوگیری کرده و مسیر رسیدن به هدف را کوتاهتر کند.
سخن آخر اینکه خود باوری و اعتماد به نفس و تکیه بر قابلیتها و تواناییهای بومی و استفاده از امکانات بالقوه موجود و شناخت مزیتهای منطقهای میتواند شعار ما میتوانیم را به واقعیتی انکارناپذیر بدل نماید و شعور و شناخت و تواناییهای ما را در جهت بومیسازی «صنعت فولاد» اثبات نماید.
*رییس هیات مدیره مجتمع جهان فولاد غرب
ارسال نظر