رکود بازار فولاد و لزوم اصلاح ساختارها
پویا ردایی / مدرس دانشگاه
امروز شاید دورترین افراد از صنعت فولاد کشور نیز صدای رکود سنگین حاکم بر این صنعت مادر را شنیدهاند و بسیاری از کارشناسان از آن به سختترین شرایط بازار آهن در طول سالیان اخیر یاد میکنند. کمفروغی این بازار و گلهگزاری فعالان آن حداقل چهار ساله است. دو سال اول به بهانه تحریم و دو سال دوم به بهانه رکود ضرر و زیانهای قابل توجهی برای تولیدکنندگان و بازرگانان این بازار به وجود آمد.
شاید سوال ابتدایی که ذهن فعالان را درگیر کرده، این باشد که چه زمانی عمر این دوره رکود به پایان میرسد؟
از منظر نگارنده این سوال موجب پنهان ماندن ضعفهای نگرانکنندهای در این صنعت بوده و باید به این مساله نگاه ویژه داشت.
پویا ردایی / مدرس دانشگاه
امروز شاید دورترین افراد از صنعت فولاد کشور نیز صدای رکود سنگین حاکم بر این صنعت مادر را شنیدهاند و بسیاری از کارشناسان از آن به سختترین شرایط بازار آهن در طول سالیان اخیر یاد میکنند. کمفروغی این بازار و گلهگزاری فعالان آن حداقل چهار ساله است. دو سال اول به بهانه تحریم و دو سال دوم به بهانه رکود ضرر و زیانهای قابل توجهی برای تولیدکنندگان و بازرگانان این بازار به وجود آمد.
شاید سوال ابتدایی که ذهن فعالان را درگیر کرده، این باشد که چه زمانی عمر این دوره رکود به پایان میرسد؟
از منظر نگارنده این سوال موجب پنهان ماندن ضعفهای نگرانکنندهای در این صنعت بوده و باید به این مساله نگاه ویژه داشت.
سوال اساسی میتواند این باشد که آیا دلیل اصلی این رونق کم، زیان انباشته فعالان و ضعف در رقابت با تولیدکنندگان بینالمللی بهرغم افزایش تعرفه واردات در ابتدای سال است یا صرفا ناشی از رکود است؟
در واقع آیا صرفا این تحریمها و رکود بوده که باعث شده طی این ۴ تا ۵ سال عده زیادی از فعالان صنعت فولاد، چارهای جز تعطیلی واحد تولیدی یا بازرگانی خود نبینند یا دلایل دیگری را میتوان برای این مهم برشمرد؟
به نظر میرسد برخی از بازیگران این صحنه، به دلیل تورم بالای سالهای قبل، عادت به سود حاصل از تورم کرده و اصلا باور به امکان کسب سود ناشی از فروش عملیاتی ندارند.
در شرایط تورم یکرقمی، استراتژی ساخت و ساز و خرید و فروش مسکن بهعنوان شغل دوم از طریق منابع مالی بانکها دیگر پاسخگو نخواهد بود و این فعالان باید با به کارگیری شیوههای جدید تولید، بازاریابی و فروش وارد صحنه رقابت داخلی و خارجی شوند. آینده برای فعالانی که داراییهای ثابت غیرمولد داشته و داراییهای دارای ارزش افزوده ندارند و صد البته مطالبات مشکوکالوصول یا سوخت شده دارند، تصویر روشنی ندارد. در شرایط امروز به دلیل پایین بودن نرخ تورم از نرخ سود بانکی، اخذ وام برای تامین مالی توجیه اقتصادی نخواهد داشت و برای تامین مالی باید روشهای ارزانتر به کار گرفته شوند.
در کنار این موارد میتوان ضعف در مدیریت نیروی انسانی بهرهور و متخصص، تفکر سنتی و منسوخ شده در سیستم فروش، نگاه تولیدمحور به جای بازارمحور و دانش کم مدیران و صاحبان مشاغل در حوزههای اقتصادی، بازاریابی و مدیریت را از عوامل حذف برخی از فعالان این صنعت در سالهای آتی دانست. فعالانی که باید برای بقا، نگاه جدیتر و علمیتری به فضای کسب و کار در آینده داشته، برنامهریزی برای سود ناشی از فروش عملیاتی داشته و منتظر تورمهای غیر عادی برای کسب درآمد نباشند.این برنامهریزی با استفاده از روشهای نوین علمی امکانپذیر است که یکی از بهترین راهکارها ارتباط بیشتر دانشگاه و صنعت فولاد است.مقدمه این ارتباط لزوم اصلاح نگرش و تفکر صاحبان مشاغل به آینده بازار آهن و فولاد کشور است. نگرشی که در آن فروش را چیزی نمیداند که شما دنبالش بروید، فروش را اتفاقی میداند که زمانی که شما غرق در خدمت به مشتری هستید، رخ میدهد.
ارسال نظر