«کاهش ریسک» و «رشد جذابیت سرمایهگذاری» با راهاندازی بازار آتی ارز
راهاندازی بازار آتی ارز قادر است به واقعیتر شدن قیمت ارز در بازار تکنرخی کمک کند و از التهابات آن بکاهد که این موضوع خود میتواند با توجه به آمادگی بورس کالای ایران برای راهاندازی بازار آتی ارز، اطمینان خاطر بیشتری را در سیاستگذاران بازار ایجاد کند.
به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، نزدیک به یک ماه قبل قاسم محسنی، عضو هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار تهران از آماده بودن بسترهای لازم برای تشکیل بازار آتی ارز خبر داد. این در حالی است که هنوز این پیشنهاد عملیاتی نشده و در کش و قوس تکنرخی شدن ارز مانده است.
راهاندازی بازار آتی ارز قادر است به واقعیتر شدن قیمت ارز در بازار تکنرخی کمک کند و از التهابات آن بکاهد که این موضوع خود میتواند با توجه به آمادگی بورس کالای ایران برای راهاندازی بازار آتی ارز، اطمینان خاطر بیشتری را در سیاستگذاران بازار ایجاد کند.
به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، نزدیک به یک ماه قبل قاسم محسنی، عضو هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار تهران از آماده بودن بسترهای لازم برای تشکیل بازار آتی ارز خبر داد. این در حالی است که هنوز این پیشنهاد عملیاتی نشده و در کش و قوس تکنرخی شدن ارز مانده است. در این بین بورس کالای ایران میتواند نرخ فروش محصولات را در فضایی شفاف و بدون ابهام مشخص کند و به نظر میرسد تکنرخی شدن ارز موقعیت مناسبی برای عملی شدن این طرح باشد. همچنین بورس کالای ایران میتواند نقش پررنگی در شفافیت معاملات ارزی از نظر مشارکتکنندگان داخلی و خارجی داشته باشد و بدون وجود آن اقتصاد ایران و بازار سرمایه از مزایای ورود سرمایهگذاران خارجی محروم خواهد بود. بایدها و نبایدهای بازار آتی ارز را از زبان محمد اسکندری معاون توسعه بازار و مطالعات اقتصادی پی میگیریم.
با وجود اینکه بارها بورس کالا از آمادگی خود برای راهاندازی بازار آتی خبر داده است چرا همچنان تغییری در این زمینه رخ نداده است؟
باید گفت اصل موضوع به موضع بانک مرکزی در این خصوص برمیگردد که ملاحظات مختلفی از جمله راهاندازی بازار بین بانکی، تعمیق این بازار و تکنرخی شدن ارز را در کنار ملاحظاتی همچون برقراری روابط کارگزاری بین بانکها مطرح کرده است. حال با توجه به حل یکی از چالشهای اصلی که همان رفع تحریمها است، زمینه برای اکثر موضوعات مربوط به روابط بینالمللی فراهم شده و به نظر میرسد تکنرخی شدن ارز را میتوان به منزله تحقق اکثر ملاحظات بانک مرکزی برای راهاندازی بازار آتی ارز نیز دانست. فقط در زمینه راهاندازی بازار بین بانکی به نظر میرسد که این امر یک هدف دشوار است و بهتر است با راهاندازی بازار ارز کمک به راهاندازی بازار فوروارد بین بانکی نیز در دستور کار قرار گیرد. به نظر میرسد شرط اصلی راهاندازی بازار آتی را میتوان وجود بازار قوی نقدی دانست که با ارز تک نرخی محقق میشود.
البته با توجه به امکان تعریف داراییهای پایه مختلف برای بازار آتی ارز، حتی نیازی به تک نرخی شدن ارز نبوده است که این موضوع در گزارشهای ارائه شده به مسوولان و از جمله شورای عالی بورس منعکس شده است؛ چراکه در صورت انتخاب یکی از انواع ارز کاغذی یا حوالههای با مبدأ مشخص میتوان یک دارایی پایه با نرخ مشخص را بهعنوان مبنای قیمت نقدی در نظر گرفت.همین موضوع باعث ایجاد تاخیر در راهاندازی این بازار در بورس کالای ایران شده است که به نظر میرسد بهرغم تاخیر ایجاد شده، هم اکنون زمینه برای راهاندازی توام با اجماع این بازار فراهم شده است. به هر ترتیب بورس کالا زمان زیادی است که زمان بندی و مدل راهاندازی خود را به شورای عالی بورس و هیات مدیره سازمان ارائه کرده و در انتظار تصمیم نهادهای تصمیمگیر در این حوزه است.
بازار آتی از چه مزیتهایی در برابر بازارهای نقدی برخوردار است وبه نظر شما مکانیزم بازار آتی برای کنترل ریسکهای ارزی موفق خواهد بود یا خیر؟
جذابیتهای بازار آتی برای معاملهگران با هدف سودآوری در مقابل پوشش دهندگان ریسک باعث حضور فعال تر آنها در این بازار میشود که با توجه به وجود اهرم در این بازار، تخمینهای دقیق تر آنها را به دلیل وجود فرصتها و ریسکهای بیشتر برای آنان الزامی میسازد. همین تخمینهای دقیقتر این معاملهگران باعث ایجاد دقت در برآوردها از یک سو و کاهش التهابات و نوسانات این بازار از سوی دیگر میشود. از سویی دولت نیز بهعنوان یک فعال این بازار میتواند با نگاه به آینده و براساس عرضه و تقاضای واقعی موجود در بازار آتی، نسبت به مدیریت نوسانات ارز اقدام کند و از یک بازیگر منفعل به بازیگری فعال و آن هم بر مبنای پیش بینیهای مبتنی بر عرضه و تقاضای واقعی تر تبدیل شود. همچنین در این روش نیاز کمتری به استفاده از ذخایر کاغذی و فیزیکی ارز برای مدیریت نوسانات بازار وجود دارد که این خود باعث کاهش هزینههای نگهداری و نقل و انتقال فیزیکی ارز و ریسکهای خاص آن میشود. این موضوع یک رفتار تجربه شده در دنیا است و بهتر و مطلوب تر است که از این رهگذر، حضور فعال و سازنده بخش خصوصی در این بازار تقویت شود به گونهای که نیاز به کمترین سطح دخالت بانک مرکزی در این بازار باشد و فعالیت بخش خصوصی در این بازار خود ایجادکننده یک بازار آرام و مبتنی بر عرضه و تقاضای واقعی ارز باشد. به نظر میرسد در صورت رعایت قواعد این بازار توسط فعالان آن و همچنین نهادهای ناظر و سیاستگذار، در مدت قابل قبولی بتوانیم به این هدف مهم نائل آییم.
ارسال نظر