مسیر عبور از کمآبی از بورس کالا میگذرد؟
آدرس درست عبور از بحران آب
محمدحسین بابالو: کمآبی در ایران بر کسی پوشیده نیست و حجم مصرف ۹۲درصدی آب در بخش کشاورزی نیز خاطرنشان میکند که باید به این بخش توجه داشت. واقعیت آن است که تامین منابع آبی جدید با فرض پایین بودن بارش و احتمال کاهش بیشتر آن نیز چندان هم کارآ نخواهد بود، بنابراین راهی جز مدیریت منابع موجود و افزایش بازدهی انتقال آب نخواهیم داشت. با توجه به تمرکز بخش بزرگی از معاملات محصولات کشاورزی و همچنین معامله غالب مواد اولیه مورد نیاز در تولید مسیرها، ملزومات و لولههای انتقال آب بهصورت مستقیم در بورس کالای ایران، شاید شاهراه عبور از بحران آب در آینده از نزدیکی بورس کالای ایران بگذرد.
محمدحسین بابالو: کمآبی در ایران بر کسی پوشیده نیست و حجم مصرف ۹۲درصدی آب در بخش کشاورزی نیز خاطرنشان میکند که باید به این بخش توجه داشت. واقعیت آن است که تامین منابع آبی جدید با فرض پایین بودن بارش و احتمال کاهش بیشتر آن نیز چندان هم کارآ نخواهد بود، بنابراین راهی جز مدیریت منابع موجود و افزایش بازدهی انتقال آب نخواهیم داشت. با توجه به تمرکز بخش بزرگی از معاملات محصولات کشاورزی و همچنین معامله غالب مواد اولیه مورد نیاز در تولید مسیرها، ملزومات و لولههای انتقال آب بهصورت مستقیم در بورس کالای ایران، شاید شاهراه عبور از بحران آب در آینده از نزدیکی بورس کالای ایران بگذرد. در این گزارش به بررسی واقعیتها و ملزومات عبور از بحران آب از مسیر معتبرترین بازار کالایی ایران میپردازیم.
میزان بارش در سال ۸۵ رقمی نزدیک به ۲۸۷ میلی متر در سال بوده که این رقم در سال ۹۴ به چیزی نزدیک به ۱۹۵ میلی متر کاهش یافته است که همین رقم نشاندهنده کاهش پتانسیلهای اصلی تامین آب در کشور به شمار میرود. این در حالی است که تغییرات اقلیمی یعنی گرم تر شدن هوا واقعیتی است که میتواند تاثیر منفی بزرگی بر تولید و مصرف آب داشته باشد، هرچند که دورههای مختلف هواشناسی و زمانهای خشکسالی و ترسالی را نیز باید مهم ارزیابی کرد یعنی این رقم میتواند در سالهای آینده بهتر شده یا از وخامت آن با افزایش احتمالی میزان بارش کاسته شود ولی چندان هم قطعی نخواهد بود. آمارها نشان میدهد که میزان بارش در کشور هماکنون رقمی نزدیک به ۴۰۰ میلیارد مترمکعب است ولی حجم آب تجدیدپذیر که میتوان از آن استفاده کرد در سالهای گذشته رقمی نزدیک به ۱۳۰ میلیارد مترمکعب بوده ولی هماکنون با ۲۵ درصد کاهش به رقمی نزدیک به ۱۰۰ میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. به عبارت سادهتر حتی نمیتوان در طول سال روی امکان استحصال ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب نیز حساب کرد، هرچند که بخشی از آن نیز به دلایل مختلف قابل استفاده نخواهد بود. برآوردهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد که این رقم باید هماکنون چیزی کمتر از ۹۷میلیارد مترمکعب باشد، هرچند که بیش از ۹۶میلیارد مترمکعب آن را استفاده میکنیم. در صورت صحت این محاسبات وضعیت ذخایر آبی با توجه به حجم مصرف آن با عبور از حالت وخیم، به مرحلهای دردناک رسیده است.
سادهترین راه مقابله با بحران آب
آمارها نشان میدهد که ۹۲ درصد آب استحصال شده در کشور در بخش کشاورزی، ۶ درصد در بخش خانگی و ۲ درصد باقی مانده در بخشهای مختلف صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد هرچند که این آمارهای نسبی در پارهای از اوقات با تغییرات ناچیزی همراه میشود.
در سایر کشورهای جهان حجم مصرف آب در بخش صنعتی ۲۰ درصد است، ولی در ایران کمتر از ۲ درصد برآورد میشود. درخصوص بخش کشاورزی که بیشترین حجم مصرف آب را به خود اختصاص میدهد راندمانهای مختلفی اعلام شده که در بدبینانه ترین حالت ۳۲ درصد و در خوش بینانه ترین حالت ممکن رقمی نزدیک به ۴۰ درصد را نشان میدهد، یعنی به عبارت ساده تر نزدیک به ۶۰ درصد آب در بخش کشاورزی هدر میرود. از سوی دیگر به ازای هر یک مترمکعب آب مورد استفاده در بخش کشاورزی در ایران کمتر از یک کیلوگرم محصول تولید شده ولی این نرخ در سایر کشورهای جهان بین ۲ تا ۵/ ۲ کیلوگرم بوده هرچند که رکوردهایی نزدیک به ۳ کیلوگرم را نیز بهصورت گسترده به ثبت رسانده است. این وضعیت مصرف آب در کل باعث شده تا در بین ۱۲۳ کشور مطرح در جهان، ایران رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص دهد یعنی یکی از بدترین کشورهای جهان از لحاظ مصرف منابع آبی در جهان، ایران است. شرایط کلی نشان میدهد که باید وضعیت کشور در مقایسه با متوسط جهانی در شرایط بهتری قرار گیرد حتی قرار گرفتن در جایگاهی بهتر از متوسط جهانی نیز باید در دستور کار قرار بگیرد. هماکنون متوسط راندمان استفاده از منابع آبی در جهان ۶۷ درصد بوده و قطعا ایران باید جایگاهی بهتر از متوسط جهانی را به خود اختصاص دهد ولی چگونه؟
برآوردها نشان میدهد که تبخیر در مسیر انتقال آب استحصال شده حجم کمی از پرت آب را به خود اختصاص میدهد و بخش بزرگتر در مسیرهای غیرمنسجم و غیرمکانیزه حملونقل آب در بخش کشاورزی را شامل میشود. از طرف دیگر نیز مسیرهای انتقال آب یا بهوسیله بتون مسلح (بتون مسلح شده با میلگرد آجدار یا سایر مصالح مشابه) ایجاد شده یا با لولههای پلیمری یا فولادی احداث میشود. نگاهی به تمامی این کالاها نشان میدهد که در صورت نیاز به حمایت یا سرمایهگذاری بر این ضرورت یعنی مکانیزه شدن سیستمهای آبیاری باید نیم نگاهی به بورس کالا داشت، زیرا هم ملزومات آن در این بازار وجود داشته و مورد معامله قرار گرفته و هم محصولات کشاورزی در همین بازار مورد دادوستد قرار میگیرد. به عبارت سادهتر میتوان بخشی از شیوههای حمایتی از مکانیزه شدن آبیاری در بخش کشاورزی را در بورس کالا تجمیع کرد. حضور سیمان یا سایر مصالح ساختمانی مخصوصا میلگرد در بورس کالا همچنین معامله محصولات پتروشیمی مخصوصا مواد اولیه لولههای پلیمری در بخشهای مختلف آن همچون لولههای پلیاتیلنی (همچون EX۳ و...)، لولههای PVC، لولههای پلیپروپیلن و سایر انواع لولههای پلیمری شرایطی را فراهم آورده است که در صورت حمایت از عرضه مرتب و منسجم این کالاها در بورس کالا، تولیدکننده این محصولات در شرایط بهتری قرار گرفته و قطعا شرایط برای بازار محصولات نهایی و انواع لولههای انتقال آب بهبود خواهد یافت.
هماکنون در بورس کالا عرضههای PVC با مشکلاتی روبهرو بوده و همیشه بازار گریدهایی همچون EX۳ گرم و حتی ملتهب بوده است. از طرف دیگر بازار ورق نورد گرم تولیدی فولاد مبارکه نیز با ابهامات و گمانهزنیهای متفاوتی همراه شده تا جایی که به کشمکشی مثالزدنی بین تولیدکننده و مصرفکنندگان این قبیل مواد اولیه منجر شده است. این موارد نشان میدهد که باید به این بازار با نگاهی دیگر نگریست زیرا بهبود و آرامش در بازار مواد اولیه مختلف لولههای انتقال آب، به بهبود مکانیزم آبرسانی در بخش کشاورزی منجر شده که اقتصاد کل کشور را در نهایت منتفع خواهد ساخت. نکته دیگر را باید حمایت از صنایع مرتبط مخصوصا تولید لوله و اتصالات انتقال آب دانست زیرا هماکنون هم در بخش لولههای فولادی و هم تولید لولههای پلیمری، ظرفیت نصب شده بالایی وجود داشته و دارد هرچند که غالبا به دلیل عدم عرضه کافی و کارآیی مواد اولیه همچون مواد اولیه پلیمری و ورقهای فولادی، بخش بزرگی از این ظرفیت تولید به رغم وجود تقاضا خالی باقی مانده و استفاده کافی از آن نمیشود؛ هرچند که واردات نیز تاکنون چندان هم برای تامین مواد اولیه آن موفق نبوده است.
البته تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که احداث واحدهای تولیدی در بازار مصرف و حتی انتقال ماشینآلات به این قبیل مناطق نیز میتواند از یکسو در توجیه بخش کشاورزی و بدنه تصمیمسازی موثر بوده و همچنین تقاضای این قبیل واحدها را نیز تضمین کند. این رخداد در سالهای گذشته در کشور چین مورد استفاده قرار گرفت که تضمین بازار مصرف و کاهش هزینههای تولید را نیز در بر داشته و به موفقیتهای بزرگی نیز دست یافته است. نکته دیگری که میتواند در بهبود این فرآیند موثر واقع شود عرضه محصولات نهایی در بورس کالا خواهد بود زیرا در همان بازاری که کشاورز تولیدات خود را به فروش رسانده و وجه معامله را دریافت کرده، میتواند مصنوعات مورد نیاز خود را نیز به سهولت تامین کرده و به جز کاهش هزینههای معامله و خرید با قیمتی مطلوب، نیاز به نقل و انتقال مالی نیز نخواهد بود. البته عرضه کودشیمیایی همچون کودهای اوره ( ازت)، پتاس و فسفات نیز گامی دیگر برای بهبود این قبیل داد و ستدها خواهد بود هرچند که برخی مکانیزمهای حمایتی برای عرضه زیرقیمت کودهای شیمیایی در بورس کالا، هنوز جایگاه قانونی خود را در بورس کالا بهدست نیاورده و شاهد عرضه آزاد کود شیمیایی در بورس کالا هم نیستیم.
پِرت ذخایر آبی کشور
آمارها نشان میدهد که هماکنون میتوان ۲۴ میلیارد مترمکعب آب را در بخشهای مختلف کشور جذب و استفاده کرد که همان موجودی سدهای کشور به شمار میرود؛ هرچند که در ذخایر زیرزمینی و ظرفیت خالی سدهای بزرگ کشور فضا برای جذب بخش بیشتری از آب مهیاست ولی قابل اتکا نخواهد بود. بهعنوان مثال سد کرخه با تاجی به طول ۳۰۳۰ متر و ارتفاع ۱۲۷ متر از لحاظ حجم بدنه بزرگترین سد تاریخ ایران است و با حجم مخزنی به میزان ۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب، بزرگترین دریاچه مصنوعی ایران را نیز پدید آورده اما در برخی از اوقات موجودی آب این سد تنها ۲۲ درصد از ظرفیت آن را پر کرده است. برای ملموس تر بودن عدد ۲۴ میلیارد مترمکعب میتوان از یک مقایسه استفاده کرد.
ذخیره آبی دریاچه ارومیه در بدترین حالت در ماههای اخیر به نسبت شرایط عادی آن ۲۴ میلیارد مترمکعب آب از دست داده است یعنی اگر موجودی تمامی سدهای کشور را در دریاچه ارومیه خالی کنیم تازه آب از دست رفته آن جبران میشود. این مطلب به آن معنی است که آب چندانی در سدها وجود ندارد که باید این شرایط را یک فاجعه نامید. در سالهای اخیر سد، سیل بند همچنین طرحهای مختلف آبخیزداری و آبخوانداری در کشور مورد استفاده قرار گرفته و هماکنون نیز ۱۰۰ سد جدید از ۱۳۰ سد برنامهریزی شده در حال ساخت است. واقعیت آن است که با فرض تکمیل شدن این سدها نیز تغییر چندانی را در حجم استحصال آب شاهد نخواهیم بود.
مشکلات زیستمحیطی ناشی از احداث سدهای جدید، کاهش تغذیه سفرههای آب زیرزمینی در پایین دست سدهای بزرگ، برچیده شدن بسیاری از مسیرهای انتقال آب، برخی قوانین بینالمللی (که از سال ۲۰۱۷ اجرایی خواهد شد) و بسیاری واقعیتهای دیگر مواردی است که در کنار فقر بودجههای عمرانی دست تصمیم سازان اقتصادی را برای اجرای طرحهای بیشتر بسته است. با توجه به این موارد در کنار فقر روزافزون منابع آبی زیرزمینی، نشست زمین در نقاط مختلف کشور، احتمال کاهش بیشتر نزولات جوی در سالهای پیش رو، ترس از افزایش دمای محیط زیست، تضعیف پوشش گیاهی و بسیاری واقعیتهای دیگر، شاید از این پس استحصال منابع بیشتر آبی همچون سالهای قبل میسر نباشد؛ یعنی همین میزان آب موجود یعنی رقمی نزدیک به ۲۴ میلیارد مترمکعب را میتوان در بخشهای مختلف مورد استفاده قرار داد. این در حالی است که بر اساس آخرین آمار مدیریت منابع آب ایران، از ابتدای سال آبی (مهرماه ۹۴) تا پایان هفته سوم تیرماه سال جاری، خروجی آب سدها ۲۸ میلیارد و ۸۶۰ میلیون مترمکعب ثبت شده که در زمان مشابه سال گذشته ۲۳ میلیارد و ۳۴۰ میلیون مترمکعب بوده است.
ارسال نظر