مجید اصلی

درد‌ دل‌های سهامداران و تجربه اندک‌اینجانب در تعامل با مدیران شرکت‌های بورسی و سهامداران خرد و کلان انگیزه‌ای شد برای ذکر چند نکته و یادآوری چند موضوع به مدیران شرکت‌ها. به نظر می‌رسد با وجود تغییرات در رویکردهای بلند مدت و میان مدت مدیران شرکت‌‌های بورسی، نحوه تعامل شرکت با سازمان بورس و سهامداران هنوز هم در چند بخش دچار چالش‌های اساسی است.

۱ - سود آوری و اعلام EPS

متاسفانه رشد حبابی قیمت‌ها در سال‌های ۸۰ تا ۸۳ نه تنها دامن بسیاری از سهامداران که برخی شرکت‌های بورسی را نیز گرفته است. سودآوری مقطعی بورس و سفته بازی در آن سال‌ها میراث گرانبهایی از پرتفوهای سنگین و راکد و صد‌البته با کاهش ارزش را برای بسیاری از شرکت‌های سرمایه‌گذاری و حتی غیر سرمایه‌گذاری برجای گذاشته است. شرکت‌های سرمایه‌گذاری در بورس‌ایران مثال‌های خوبی در زمینه عدم مدیریت بهینه ریسک هستند. همان گونه که اشاره شد رشد حباب گونه قیمت سهام سیمانی‌ها، خودرویی‌ها و یا حتی شرکت‌های پتروشیمی باعث تغییر ترکیب پرتفوی برخی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری به نفع یکی از صنایع پر سود آن روز شد. واضح است که با نزول قیمت‌ها در یکی از صنایع و تغییر جهت بازار به سمت صنایع دیگر که در همه بورس‌های دنیا طبیعی است، قیمت سهام ‌این شرکت‌های سرمایه‌گذاری نیز رو به افول گذارده و تا برگشت مجدد اقبال بازار به سمت‌ این صنعت، سهامداران ‌این شرکت، زیان‌دهندگان اصلی تصمیمات نادرست مدیران و کارشناسان قبلی آنها خواهند بود.

اما در مورد شرکت‌های تولیدی خوشبختانه در چند سال اخیر از جذابیت سرمایه‌گذاری ‌این شرکت‌ها در فعالیت‌های غیر عملیاتی همچون سرمایه‌گذاری در بورس کاسته شده است و تمرکز‌ این شرکت‌ها در امور تخصصی و به کارگیری سرمایه‌گذاری در امور مرتبط با فعالیت‌های اصلی شرکت، ریسک آنها را نیز کاهش داده است. اگرچه در حوزه تعامل با سهامداران و اعلام عایدی هنوز هم نکاتی وجود دارد.

اگر در سال‌های نه چندان دور فاصله میان اطلاع مدیران ارشد و میانی و سپس کارمندان یک شرکت از طرح‌های توسعه و فرصت‌های سودآوری و یا برعکس مقاطع کاهش سود و زیان‌دهی تا سهامداران و سرمایه‌گذاران و بدنه عمومی بازار هفته‌ها و گاه ماه‌ها به درازا می‌کشید، اکنون در عصر انفجار اطلاعات ‌این فاصله‌ها به کمترین میزان ممکن کاهش یافته است. ضمن ‌اینکه قرار گرفتن سرمایه‌گذاران در معرض شبکه‌های متعدد اطلاع‌رسانی آنها را تبدیل به کارشناسانی زبده و تحلیلگرانی آشنا به اصول سرمایه‌گذاری و فرآیند سودآوری شرکت‌ها کرده است. بنابراین در شرایط کنونی امکان گمراهی و فریب سهامداران و سرمایه‌گذاران از طریق اعلام سود‌های غیر واقعی، مخفی کردن اطلاعات و کسب سود از طریق فروش دارایی‌ها بسیار کمتر شده است. اصولا در تمام دنیا شرکت‌هایی موفق هستند که بتوانند روند با ثبات و ملایمی از رشد سودآوری را برای سهامداران خود به همراه داشته باشند.

حتی اگر شرکتی با اعلام عایدی‌های دور از انتظار در یک مقطع خاص برای مدت کوتاهی توجه بازار را به خود جلب کند، اما در بلند‌مدت از اعتماد و اعتبار آن شرکت و پیش‌بینی‌های سالیانه مدیران آن کاسته خواهد شد. با توجه به چرخش آرام سرمایه گذاران به سمت سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت ارزش شرکت‌هایی که کمترین انحراف را در میزان سود پیش‌بینی شده و سود به دست آمده دارند، بیشتر شده است. اگرچه برنامه‌ریزی ظریف و سیاست‌های روانشناسانه مدیران برای پوشش دائمی درصد بیشتری از سود پیش‌بینی شده (البته در حد معقول) و تداوم‌این روند در سال‌های متمادی متضمن اعتبار خوشنامی و توجه سهامداران به یک سهم خواهد بود.

۲ - اطلاع‌رسانی

با وجود تحولات چشمگیر در نظام اطلاعاتی و خبر‌رسانی در تمام دنیا طی چند سال اخیر، متاسفانه اغلب مدیران شرکت‌ها در فضای سنگین و بسته دهه‌های ۶۰ و ۷۰ (شمسی) حرکت می‌کنند. اکنون در تمام دنیا مدیران از همه مبادی و مجاری اطلاع‌رسانی برای ارتباط بهتر با سرمایه‌گذاران و معرفی پتاسیل‌ها و مزیت‌های شرکت‌ استفاده می‌برند، حال آنکه متاسفانه در ‌ایران هنوز هم برای دستیابی به اطلاعات مالی یک شرکت بورسی که براساس قانون عنوان سهامی عام را نیز یدک می‌کشد سخت و مشکل است و گفت‌وگو با مدیران بسیاری از شرکت‌های بورسی نیز به مراتب سخت‌تر از آن است. اگر در کشورهای پیشرفته مدیران شرکت‌های بزرگ بورسی از انواع ترفند‌ها برای جلب توجه خبرنگاران و روزنامه‌ها و تحلیلگران و اطلاع‌رسانی غیرمستقیم به سرمایه‌گذاران و سهامداران در جهت افزایش ارزش سهام خود استفاده می‌کنند، در ‌ایران همه چیز برعکس است. مدیران اغلب شرکت‌ها مایلند دور از دسترس خبرنگاران و تحلیلگران و تنها به امور روزمره شرکت متبوع خود بپردازند و اطلاع‌رسانی هم تنها از طریق مجاری هدایت شده، گزارش‌های ویژه سفارشی و حداکثر ارائه اطلاعیه‌های دیر هنگام به بورس انجام می‌شود.

ضرورت تحول در رویکرد مدیران در سال‌های اخیر به خوبی احساس می‌شود و خوشبختانه هم اکنون شاهد افزایش فعالیت بخش‌های مربوط به اطلاع‌رسانی و روابط عمومی و تعامل سازنده با رسانه‌ها و تحلیلگران بازار توسط برخی از شرکت‌های موفق بورسی هستیم، ادامه گسترش‌ این روند و تعامل سازنده شرکت‌ها و بازار سرمایه از طریق مطبوعات و تحلیلگران و یا حتی رسانه‌ها می‌تواند به تامین منافع سهامداران آنها و عادت شرکت‌ها به اطلاع‌رسانی شفاف، صادقانه و هوشمندانه به سرمایه منجر خواهد شد.

۳ - تقسیم سود

وضعیت نسبی رکود اقتصادی در کشور اهمیت میزان و نحوه تقسیم سود شرکت‌های بورسی را نزد بسیاری از سهامداران آنها دو چندان کرده است. سهامداران بسیاری در چند سال اخیر بنا به علاقه در کنار بازار سرمایه باقی مانده‌اند که فارغ از نوسانات روزانه و سالانه قیمت سهام، چشم به مجامع سالانه و تقسیم سود نقدی شرکت‌ها برای تامین بخشی از معاش خود دارند. اگرچه از نظر عملی و دیدگاه‌های کلان اقتصادی تقسیم سود کمتر و افزایش اندوخته و یا چرخش سود به دست آمده در جهت طرح‌های توسعه، منطقی‌تر و حتی دور‌اندیشانه به نظر برسد، اما در شرایط کنونی تقسیم سود بیشتر میان سهامداران به منظور‌ ایجاد جذابیت سرمایه‌گذاری برای آنها بدون شک در شرایط رونق بازار تمایل سرمایه‌گذاران برای شرکت در طرح‌های افزایش سرمایه و موافقت با اندوخته کردن سود سالانه، افزایش بیشتری خواهد یافت.