شروین شهریاری
پرسش بدون ذکر نام: لطفا تحلیلی از وضعیت سرمایه‌گذاری البرز ارائه کنید.

پاسخ: «والبر» یک شرکت سرمایه‌گذاری است بنابراین برای ارزیابی سهام آن باید از روش تعیین خالص ارزش دارایی‌ها (NAV) استفاده کنیم. بدین منظور آخرین صورت‌های مالی شرکت (9 ماهه حسابرسی نشده) را مبنا قرار می‌دهیم. شاخص ترین شرکت در پرتفولیوی بورسی، داروسازی سبحان است که ارزش بازار هر سهم آن در تاریخ صورت‌های مالی مذکور 3176 ریال بوده است. با لحاظ کردن قیمت روز 390 تومانی برای این سهم و عدم تغییر سایر مفروضات مطابق صورت‌های مالی 9 ماهه، محاسبات NAV به شرح زیر خواهد بود:


در تحلیل اجمالی وضعیت این شرکت چند نکته مهم به نظر می‌رسد:
۱ - در برآورد فوق ارزش بازار سرمایه‌گذاری‌های خارج بورسی برابر بهای تمام شده در نظر گرفته شده است که این مساله احتیاط زیادی را در برآورد NAV منعکس می‌کند. به ویژه آنکه مالکیت ۳۵درصدی سبحان دارو به عنوان یکی از شرکت‌هایی که رشد سودآوری مناسبی در سال‌های اخیر داشته است در سبد سهام خارج بورسی جلب توجه می‌کند.
2 - در بخش حقوق صاحبان سهام، سود انباشته 8/37میلیارد تومانی دوره‌های مالی قبل قابل توجه است. این احتمال وجود دارد که در آینده این سود انباشته از طریق افزایش سرمایه به حساب سرمایه منتقل شود.
۳ - شرکت پیش‌بینی درآمد هر سهم برای سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۸۶ را ۳۰۵ ریال اعلام نموده که بنا به پیشنهاد هیات مدیره قصد دارد در مجمع پیش رو حداقل ۲۶۰ ریال از آن را تقسیم کند. پوشش ناچیز درآمد در ۹ ماهه نیز با توجه به ماهیت فعالیت شرکت و تقارن سال مالی شرکت‌های زیر مجموعه با «‌والبر» طبیعی بوده و انتظار پوشش کل درآمد در ۱۲ ماهه وجود دارد. همچنین شرکت پیش‌بینی درآمد سال مالی ۸۷ را ۳۷۵ ریال اعلام کرده است.
* پرسش از آقای محتشمی: به‌رغم اینکه قیمت کلیه بازارها و کالاها در چند سال اخیر به علت تورم رشد داشته‌اند، قیمت سهام هیچ رشدی نداشته است. علت چیست؟
پاسخ: از جمله مفاهیم کلیدی در علم اقتصاد می‌توان به مفهوم «عرضه و تقاضا» اشاره کرد که عامل اصلی در تعیین قیمت کالا و خدمات به شمار می‌رود. تعیین قیمت سهام نیز با همین مکانیسم شکل می‌گیرد؛ البته عوامل دیگری نیز نظیر پیش‌بینی عایدی و چشم‌انداز آینده صنعت و انتظارات سهامداران از وضعیت سودآوری شرکت نیز در تعیین قیمت یک سهم اثرگذار هستند ولی می‌توان گفت که این تاثیرات نیز نهایتا در عرضه و تقاضا انعکاس می‌یابند. نوسانات شاخص قیمت بورس تهران که نشان دهنده روند کلی جهت‌گیری قیمت‌ها در بازار است نشان می‌دهد که از مهرماه ۸۴ تا کنون که این شاخص در محدوده ده هزار واحد نوسان می‌کند و هیچ گونه بازده قیمتی را به طور میانگین نصیب سرمایه‌گذاران خود نکرده است. تعبیر دیگر این مساله می‌تواند این باشد که در این مدت نقدینگی جدید (تقاضا) به میزان مناسبی به بازار سرمایه تزریق نشده و همین مساله زمینه ساز رکود نسبتا بلند مدت شده است. در خصوص علل ضعف تقاضا برای سهام و کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران می‌توان دلایل متعددی بر شمرد که تشریح آن در اینجا نمی‌گنجد. اما بر مبنای منطق اقتصادی برای خروج از وضعیت کنونی دو راه می‌توان متصور بود: کاهش عرضه و افزایش تقاضا. با توجه به وضعیت تورمی حاکم بر بازارهای موازی بورس نظیر مسکن، طلا و... و جذابیت تداوم تزریق سرمایه به این بخش‌ها، تقویت طرف تقاضا با توجه به ریسک‌های محیطی موجود بر فضای بازار، دشوار به نظر می‌رسد. اما راهکار دیگر سبک کردن کفه عرضه است که ورود سهام جدید در این رابطه نقش مهمی دارد؛ هر چند رویکرد سازمان خصوصی سازی در سال گذشته نشان داد که تحقق اهداف خصوصی سازی حتی به بهای تعمیق رکود در بازار سرمایه از اهمیت بیشتری نزد متولیان امر برخوردار است. بنابراین در صورت عدم تغییر رویکرد و تداوم عرضه‌ها، ادامه روند رکود در غیاب ورود نقدینگی جدید محتمل به نظر می‌رسد. البته باید توجه داشت بورس تهران در شرایط کنونی مانند سایر بازارهای مالی نسبت به وقایع اقتصادی پیرامون خود بسیار حساس است و تصمیماتی نظیر آزادسازی قیمت محصولات شرکت‌ها، اصلاح سیاست‌های اقتصادی، کنترل واردات و ... هر یک به تنهایی می‌تواند معادله رکود کنونی در بازار را بر هم زند و با جذب نقدینگی سرگردان و تقویت طرف تقاضا، موجبات حرکت بازار سرمایه در مسیر رشد را فراهم آورد.
Shahriary_sh@yahoo.com