گروه بورس- اعظم شریفی: ارزش جایگزینی هر سهم، ارزش یک ورقه بهادار است با فرض اینکه قصد ایجاد شرکت مورد نظر در تاریخ محاسبه را داشته باشیم. برای محاسبه آن، ابتدا تمام هزینه‌هایی که برای راه‌اندازی شرکت با وضعیت فعلی آن لازم است برآورد شده و رقم به دست آمده بر تعداد سهام شرکت تقسیم می‌شود. از آنجا که ارزش دفتری دارایی‌ها در ترازنامه نمی‌تواند قابلیت اعتماد بالایی در ارزشیابی شرکت داشته باشد، تحلیل‌گران از محاسبه ارزش جایگزینی در برآوردهای خود مدد می‌گیرند. بدین ترتیب ابتدا دارایی‌های ثابت شرکت، شامل اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات آن به نرخ روز ارزیابی می‌شوند؛ زیرا با گذشت زمان و به خصوص در شرایط تورم، ارزش روز این دارایی‌ها با ارزش دفتری اختلاف پیدا کرده است. همچنین دارایی‌های نامشهود شرکت مانند سرقفلی، امتیازات آب و برق و... نیز ارزیابی می‌شوند.

در کنار این موارد باید برخی از دارایی‌های جاری همچون مطالبات که ذخیره برای آنها ناکافی است و نیز برخی از اقلام همچون ذخایر مالیاتی نیز مورد ارزیابی قرار گیرند. پس از ارزیابی این موارد و جایگزینی مقادیر آنها در ترازنامه شرکت، با کسر نمودن بدهی‌ها از دارایی‌های شرکت، مقدار حقوق صاحبان سهام جدید به دست می‌آید که همان ارزش جایگزینی است. با تقسیم این مقدار بر تعداد سهام ارزش جایگزینی به ازای هر سهم مشخص می‌شود. اگرچه این روش ارزیابی در مقایسه با ارزش دفتری کامل‌تر است ولی کاستی‌هایی را نیز دربردارد؛ از جمله آنکه در این روش به بازدهی و سودآوری شرکت توجه چندانی نمی‌شود. برای مثال، هم‌اکنون شرکت‌هایی در بورس هستند که ارزش سهام آنها با استفاده از این روش مقدار بالایی را نشان می‌دهد، ولی بازدهی چندانی را نصیب سهامدار نمی‌کنند.

در «گفت و شنود» امروز ابعاد استفاده از این روش در ارزیابی سهام را در گفت‌وگو با «ندا بشیری» کارشناس امور ناشران بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرده‌ایم.

مقصود از ارزش جایگزینی چیست؟

در حسابداری صنعتی، ارزش تولید مجدد یک موجودی مواد و کالا را ارزش جایگزینی می‌گویند اما در حسابداری مالی، ارزش جایگزینی به معنی پول لازم برای تحصیل آن دارایی می‌تواند باشد. یعنی می‌توان گفت‌ ارزش جایگزینی بدان معناست که اگر واحد تجاری، دارایی‌ای را بخواهد جایگزین نماید، نهایتا چه میزان باید پرداخت کند که همان دارایی را به دست آورد. ارزش جایگزینی در تئوری باید به ارزش بازار کاملا نزدیک باشد هرچند در واقعیت معمولا این طور نیست.

چگونه می‌توان از خلال اطلاعات صورت‌های مالی به کشف ارزش جایگزینی پرداخت؟

با توجه به اینکه صورت‌های مالی با قاعده بهای تمام‌شده در زمان تحصیل دارایی ثبت می‌گردد و در بسیاری موارد، تورم قیمت دارایی‌ها را با گذشت زمان بالا برده است (ولی نحوه گزارشگری و ارزشیابی شرکت تغییر نکرده) پس کشف دقیق ارزش جایگزینی دارایی‌ها با تکیه بر صورت‌های مالی مشکل است.

آیا ارزش جایگزینی می‌تواند ملاکی برای تصمیم‌گیری در خرید سهام باشد؟

تحلیل‌گران در هنگام خرید سهام به ارزش جایگزینی دقت می‌کنند، البته این مساله باید در کنار سایر موارد و با ضریب اهمیت خاص خود در نظر گرفته شود؛ زیرا مواردی چون درآمدزایی و سودآوری شرکت از محل فعالیت عملیاتی مهم‌تر از ارزش جایگزینی است.

بعضا عنوان می‌شود که شرکت‌های بزرگ مثل ایران خودرو تا ۵ برابر ارزش بازار خود، ارزش جایگزینی دارند. علت این فاصله قابل توجه بین قیمت روز و ارزش مزبور چیست؟

دارایی‌ شرکت‌ها طی سال‌های مختلف با قیمت تمام شده، ثبت شده است و در صورت‌های مالی تغییر نمی‌کنند؛ بنابراین با سپری شدن زمان، ارزش روز که می‌تواند معرف ارزش جایگزینی باشد، به روز رسانی نمی‌گردد و به همین دلیل مخصوصا در شرکت‌هایی که سابقه فعالیت بیشتری دارند این فاصله قیمتی بیشتر به چشم می‌خورد.

برخی نسبت به سبقت قیمت روز از ارزش جایگزینی هشدار داده و مثلا در شرکت‌های پتروشیمی مساله رشد شدید ارزش بازار به علت رشد سودآوری را مدنظر قرار داده‌اند؛ از نظر شما این هشدارها آیا محلی از اعراب دارند؟

به طور کلی افرادی که تنها به ارزش جایگزینی شرکت در تعیین بهای سهام آن دقت می‌کنند، به اصل «تداوم فعالیت» یعنی ادامه فعالیت‌های شرکت در مدت زمان نامعلوم از یک طرف و استفاده از دارایی‌ها برای جریان درآمدزایی از سوی دیگر توجه ندارند بنابراین باید گفت اگر شرکت قصد فروش دارایی‌های خود را نداشته برای تعیین قیمت سهام بهتر است به خالص جریانات نقدی آینده که سهام برای سرمایه‌گذار ایجاد می‌نماید، توجه نماییم؛ همین مساله (پتانسیل سودآوری) توجیه‌کننده رشد قیمت سهام شرکت‌های پتروشیمی است.

برخی معتقدند با رشد نرخ ارز، ارزش جایگزینی شرکت‌ها از نظر دلاری افت شدیدی کرده و این پتانسیلی برای خرید سهام محسوب می‌شود. نظر شما در این مورد چیست؟

چنانچه شرکتی برای تحصیل تجهیزات مورد نیاز خود به خرید از خارج از کشور متکی باشد، برای تحصیل نمونه مشابه آن، سرمایه‌گذار باید مبالغ بیشتری را بپردازد بنابراین، می‌توان گفت ارزش جایگزینی این گروه از شرکت‌ها رشد کرده است. از طرفی چنانچه به دلیل افزایش نرخ ارز، منابع پولی بورس به سمت بازار ارز جریان یافته باشد و کاهش قیمت را به دلیل کاهش تقاضای سهام و نه موارد دیگر شاهد باشیم، زمان مناسبی برای خرید است.

سهامداران چگونه باید مساله ارزش جایگزینی را در تصمیم‌گیری‌های خود برای سرمایه‌گذاری لحاظ کنند؟

شرکتی که قصد فروش دارایی‌های خود را نداشته و به فعالیت معمولش ادامه می‌دهد، از مابه‌التفاوت ارزش جایگزینی با بهای تمام‌شده تاریخی سودی نمی‌برد، مگر اینکه قصد فروش دارایی را داشته باشد که در آن صورت نیز سود ناشی از فروش دارایی، سود غیر‌عملیاتی بوده و به روند کلی فعالیت شرکت ارتباطی ندارد و تکرارشونده هم نیست. بنابراین، توصیه می‌شود سهامداران خرد که معمولا نگاه مدیریتی و استراتژیک به شرکت‌ها ندارند، سودآوری و توانایی تولید جریانات نقدی در سهام شرکت‌ها را به میزانی به مراتب بیشتر از ارزش جایگزینی در تصمیم‌گیری خود مدنظر قرار دهند.