آموزش
حساب جاری شرکا
این سرفصل در سمت بدهیهای ترازنامه بعضی از شرکتهای خصوصی مشاهده میشود و مبالغ آنها هم در بیشتر موارد بسیار بالا و در بعضی مواقع غیر قابل مقایسه با سایر اقلام ترازنامه است.
گارو هوانسیان فر *
این سرفصل در سمت بدهیهای ترازنامه بعضی از شرکتهای خصوصی مشاهده میشود و مبالغ آنها هم در بیشتر موارد بسیار بالا و در بعضی مواقع غیر قابل مقایسه با سایر اقلام ترازنامه است.
من شخصا به کارکنان موسسه خود گفتهام که به این سرفصل با دید «فروشها یا در آمدهای ثبت نشده» نگاه کنند. البته ممکن است که واقعیت امر چنین نباشد، ولی در بیشتر موارد که من با آن برخورد کردهام، عنوان اصلی این سرفصل همان «فروشها و درآمدهای ثبت نشده» است.
بنابراین، حسابرس، نخست باید با این دید به این سرفصل حساب نگاه کند و رسیدگیهای خود را با توجه به عنوان صحیح آن انجام دهد. البته نمیتوان نتیجهگیری کلی کرد که در هر جا که حساب جاری شرکا وجود دارد، در آنجا حتما فروشها یا درآمدهایی در سرفصل «درآمد»ها ثبت نشده است. ممکن است واقعا نام سرفصل «جاری شرکا» با مواردی که تحت آن سرفصل ثبت شده، همخوانی داشته باشد ولی در رسیدگیها باید اصل و مبنا را چنین قرار داد که این سرفصل نماینده درآمدهای ثبت نشده است، مگر اینکه عکس این مطلب ثابت شود.
در رسیدگی به این سرفصل حساب، هر موردی را باید با تعمق بررسی کرد. چرا شرکا به طور مرتب وجه نقد وارد شرکت میکنند؟ آیا شرکت واقعا با کمبود نقدینگی روبهرو است؟
چرا هر ساله شرکا (صاحبان سرمایه) باید به طور مرتب مبالغی را از جیب خود به شرکت واریز کنند. در بعضی از شرکتها مشاهده میشود که این سرفصل حساب هر سال نسبت به سال قبل متورم تر میشود. یک حسابرس باید از خود بپرسد که صاحبان سرمایه آن شرکت چه نفعی از ادامه فعالیت آن شرکت میبرند. ممکن است شرکتی در سالهای اول یا دوم بعد از تاسیس با مشکلات نقدینگی روبهرو شود و حتی زیانده هم باشد، ولی این عمل تا چه زمانی میتواند ادامه داشته باشد؟ آیا صاحبان سرمایه چنین شرکتهایی این درک را ندارند که اگر پول خود را به صورت سپرده ثابت بلند مدت نزد بانکها میگذاشتند، میتوانستند بدون هیچ مشکلی، سود سرمایه گذاری خود را بیشتر از سود احتمالی یا زیان شرکتی که در آن سرمایه گذاری کرده بودند، بهدست آورند؟
بنابراین، متورم شدن مانده بستانکار این سرفصل حساب از سالی به سال دیگر، باید برای حسابرس سوالبرانگیز باشد. در اینجا است که حسابرس باید با تردید حرفهای به حساب درآمدها و فروشها نگاه کند و رسیدگیهای خود را با این فرض انجام دهد که درآمدها و فروشهایی در واحد مورد رسیدگی ثبت نمیشود. برای این منظور هم باید حسابهای دیگری از قبیل قیمت تمام شده کالای فروش رفته، و سایر مدارک و مستندات از قبیل گزارشهای تولید، میزان اضافه کاری کارکنان، حوالههای خروج که نزد نگهبانی بایگانی میشود و ... را با دقت رسیدگی کند و به هر ثبت حسابداری که بدهکار آن حسابهای «صندوق» یا «بانک» هستند و بستانکار آنها «جاری شرکا»، با تردید حرفهای نگاه و رسیدگی کند. به عبارت دیگر، باید بهدنبال درآمدهای ثبت نشده بگردد و این اعتقاد را داشته باشد که بالا بودن مبلغ مانده بستانکار حساب جاری شرکا و افزایش مانده آن در سنوات بعد، به احتمال بسیار زیاد به علت ثبت نشدن کلیه درآمدها و فروشها بوده است.
نتیجهگیری و کلام آخر: برای من این حساب همیشه معادل «درآمدهای ثبت نشده» تلقی میشود و با این دید به این حساب نگاه میکنم و رسیدگیهای جانبی خود را در رابطه با سایر حسابها افزایش میدهم. این حساب باید با تجزیه تحلیل فراوان، البته به موازات سایر حسابهای مرتبط رسیدگی شود.
*عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان
ارسال نظر