ایمن‏‌سازی تامین مس: نه چین، نه انتقال انرژی

به گزارش وود مکنزی، پاسخگویی به این تقاضا نیازمند سرمایه‌گذاری عمده است. در حالی که مقیاس سرمایه‌گذاری موردنیاز در تامین معادن جدید به خوبی محاسبه شده، پیامدهای مربوط به فرآوری پایین‌دستی (ذوب و پالایش) و نیمه‌‌ساخت مس نادیده گرفته می‌شود. در حال حاضر، چین بر هر دو بخش تسلط دارد. در عین حال، کشورهایی مانند ایالات متحده نیز به دنبال تنوع بخشیدن به زنجیره تامین بدون چین هستند. هدف، قانونی مانند قانون کاهش تورم (IRA) و یارانه دادن به سرمایه‌گذاری‌‌های زنجیره تامین در ایالات متحده است. در همین حال، استراتژی‌‌های مهم مواد معدنی در اروپا، استرالیا و کانادا که اکنون شامل مس می‌‌شوند، به سمت حمایت از استخراج مواد معدنی و اقتصاد چرخشی متمایل شده‌‌اند.

این اهداف دوگانه - یعنی کربن‌‌زدایی و کاهش وابستگی به تامین فلزات از چین - در تضادند. دولت‌‌ها و تولیدکنندگانی که به دنبال تنوع بخشیدن به تامین‌‌کنندگان هستند، باید زنجیره تامین کامل را در نظر بگیرند، نه فقط استخراج معدن را. صدها میلیارد دلار ظرفیت جدید پردازش و ساخت مس برای جایگزینی چین موردنیاز است. این امر ناکارآمدی‌‌هایی را ایجاد می‌کند که منجر به افزایش قیمت تمام‌‌شده به میزان قابل‌‌توجهی می‌شود و هزینه و زمان انتقال انرژی را افزایش می‌دهد. برای اینکه بازار مس مطابق با نیازهای جهان باشد، سهامداران اصلی باید مسیری واقع‌‌بینانه را ترسیم کنند. با اینکه می‌توان ریسک عرضه را تا حدی کاهش داد، میزان تسلط چین در زنجیره تامین مس به حدی است که نمی‌توان آن را به طور کامل جایگزین کرد.

این فقط در مورد استخراج مس نیست

زنجیره تامین مس یک سیستم پیچیده و جهانی است که شامل تجارت مواد خام و محصولات نیمه‌‌ساخته می‌شود. از نظر جغرافیایی، جریان خالص مس بین استخراج مواد خام در قاره آمریکا و آفریقا و پردازش و تولید پایین‌دستی در چین است. زنجیره ارزش برای عرضه اولیه را می‌توان به چهار مرحله کلیدی تقسیم کرد:

-معدن

-ذوب-پالایش

-نیمه ساخت

-تولید محصولات نهایی

هر مرحله شامل انواع مختلفی از شرکت‌هاست و امکان ادغام محدودی وجود دارد.

معدن تنها مساله نیست. به استثنای چین، در حال حاضر جهان بیش از آنچه برای برآوردن نیازهای خود می‌‌خواهد، منبع معدن اولیه دارد. عرضه داخلی چین تنها ۸‌درصد از تولید جهانی معدن را به خود اختصاص می‌دهد، اما وقتی که دارایی‌‌های معدنی چین در خارج از کشور را در نظر بگیریم، سهم آن به ۲۰‌درصد افزایش می‌‌یابد. مانند بسیاری دیگر از فلزات و مواد معدنی حیاتی، این سرمایه‌گذاری عظیم چین در بخش‌‌های فرآوری و نیمه‌‌تولیدی پایین‌‌دستی است که بزرگ‌ترین چالش را در دستور کار امنیت تامین قرار می‌دهد. نزدیک به ۸۰‌درصد از معادن مس، کنسانتره مس تولید می‌کنند، که باید در کارخانه‌‌های ذوب و پالایشگاه‌‌ها فرآوری شود.

تضمین امنیت عرضه مس صرفا به معنای سرمایه‌گذاری در تامین معادن جدید، چه داخلی و چه از طریق مشارکت‌‌های تجارت آزاد، نیست. امنیت عرضه تنها با سرمایه‌گذاری سنگین در مراحل ۲ و ۳ زنجیره تامین - ذوب / پالایش و نیمه ساخت به دست می‌‌آید. به همین ترتیب، سرمایه‌گذاری در مصارف نهایی مس، مانند کارخانه‌‌های بزرگ باتری، خطرات عرضه را در صورت عدم‌حمایت از پردازش فلزات تشدید می‌کند.

چین همچنان بر عرضه مس مسلط است

ایالات متحده یک استراتژی مهم معدنی را در سال ۲۰۱۷ معرفی کرد که هنوز در بازپس‌‌گیری سهم بازار مواد در زنجیره تامین مس موفق نبوده و در مقابل، چین در پنج سال گذشته به تسلط بر سرمایه‌گذاری در زنجیره تامین ادامه داده است. از سال ۲۰۱۹ تقریبا نیمی از ۵۵ میلیارد دلار تعهد شده برای تامین معادن مس جدید، عمدتا در پروژه‌‌های خارج از کشور سرمایه‌گذاری شده است. در ذوب و پالایش، چین ۹۷‌درصد به ظرفیت جهانی اضافه کرده است که به بیش از ۳ میلیون تن تولید و نزدیک به ۲۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری می‌‌رسد. از سال ۲۰۰۰، چین ۷۵‌درصد از رشد ظرفیت جهانی ذوب را به خود اختصاص داده است.

گسترش سرمایه‌گذاری چین تا ظرفیت ساخت رسیده است، جایی که این کشور از سال ۲۰۱۹ نزدیک به ۱۱ میلیون تن ظرفیت مس و آلیاژ اضافه کرده که حدود ۸۰‌درصد از تولیدات جهانی است. حدود دو سوم این کارخانه‌ها سیم میله می‌‌سازند که نیمی از ظرفیت تولید جهان را به چین اختصاص می‌دهد و تعداد بیشتری نیز در راه است. تسلط چین بر زنجیره تامین مس ناشی از صنعتی شدن و شهرنشینی سریع آن در ۲۵ سال گذشته است. سهم این کشور از تقاضای جهانی مس از کمتر از ۲۰‌درصد به بیش از ۵۰‌درصد در ربع قرن گذشته افزایش یافته است که نیاز به افزایش عظیم واردات مس در اشکال مختلف دارد.

در ابتدا، شرکت‌های دولتی چین رشد اقتصادی را بر سودآوری و استانداردهای زیست‌‌محیطی در اولویت قرار دادند. با این حال، صنعت ذوب مس چین به طور قابل‌‌توجهی تکامل یافته است. در دهه ۲۰۰۰، تلاش برای استانداردهای زیست‌‌محیطی و کارآیی دقیق‌‌تر منجر به بازسازی قابلیت‌‌های ذوب جدید شد؛ کوره‌‌های منسوخ شده با تکنولوژی مدرن جایگزین شدند. این صنعت امروزه کم‌‌هزینه است و استانداردهای زیست‌‌محیطی بالایی را رعایت می‌کند (به ویژه در جذب دی‌‌اکسید‌‌گوگرد)، که ذوب‌‌های چینی را بسیار رقابتی می‌کند.

شنا برخلاف جریان نیروهای بازار

به دلیل مقیاس و هزینه پایین کارخانه‌‌های ذوب چین، بقیه صنعت مجبور به تطبیق با آن شده‌‌اند که در واقع شامل تمرکز بر روی مناطق خاص مانند تصفیه کنسانتره پیچیده و پردازش مواد ثانویه است. در همین حال، نیمه‌‌سازندگان خارج از چین، به‌‌ویژه در اروپا، به دلیل نرخ بهره‌‌برداری پایین‌‌تر و هزینه‌‌های عملیاتی بالاتر، برای رقابت تلاش می‌کنند. مقررات انتشار کربن، مانند مکانیزم تنظیم مرز کربن اتحادیه اروپا (CBAM)، ممکن است با تحمیل مالیات‌‌های بالاتر بر صنعت مس اروپا بدون مزایای مشابه، رقابت‌‌پذیری را کاهش دهد. علاوه بر این، مشوق‌‌های دولتی، مانند قانون کاهش تورم (IRA) در ایالات متحده، ممکن است پایداری درازمدت صنعت را تضمین نکند.

برای جدا کردن عرضه مس از چین چه چیزی لازم است؟

استفاده چین از مس اکنون ۱۷ میلیون تن یا ۵۰‌درصد تقاضای جهانی است. با این حال، ما تخمین می‌‌زنیم که ۲۰‌درصد از این مقدار، یا ۳.۳ میلیون تن، متعاقبا در کالاهای نهایی صادر شود. این تقریبا همان حجمی از ظرفیت تولید مس تصفیه‌‌شده است که چین در پنج سال گذشته موفق به افزایش آن شده بود. اما آینده چطور؟ در یک سناریوی غیر‌‌چینی، ظرفیت پردازش به میزان قابل‌‌توجهی برای دستیابی به اهداف انتقال انرژی موردنیاز است. ما حدود ۸.۶ میلیون تن تقاضای مس اضافی را طی دهه آینده تخمین می‌‌زنیم که ناشی از رشد حمل‌‌و‌‌نقل، برق و شبکه‌‌های الکتریکی است. این رقم معادل ۷۰‌درصد ظرفیت ذوب و ۵۵‌درصد ظرفیت تولید در بقیه جهان است. با فرض متوسط شدت سرمایه جهانی، نزدیک به ۸۵ میلیارد دلار در ظرفیت ذوب و پالایش جدید برای جابه‌جایی عرضه چین موردنیاز است.

با این حال، طی ۲۰ سال گذشته، ظرفیت در خارج از چین به سختی تغییر کرده است و این سوال را مطرح می‌کند که آیا چنین تغییری قابل دستیابی است یا خیر؟ ایجاد موجی از کارخانه‌‌های ذوب مس اولیه در ایالات متحده و اروپا بعید به نظر می‌‌رسد. تامین مالی نیز باید فراهم شود. با این حال، حتی اگر مشوق‌‌های سیاستی بازدهی را جذاب‌‌تر کنند، مقاومت در برابر پروژه‌‌های جدید ذوب در زمینه‌‌های زیست‌‌محیطی و اجتماعی، به‌‌ویژه در اروپا، زیاد است. خطرات زیست‌‌محیطی ذوب، ناشی از انتشار و ناخالصی‌‌هایی مانند آرسنیک و جیوه، آن را برای سیاستگذاران و جوامع غیر‌‌جذاب می‌کند. با وجود این چالش‌‌ها، برخی تغییرات کوچک در بخش‌‌های خاصی از بازار شروع به ظهور کرده‌‌اند.

قابلیت جدید ذوب اولیه و ثانویه در خارج از چین

امسال شاهد راه‌‌اندازی یک کارخانه ذوب سفارشی در هند و دو کارخانه ذوب یکپارچه در اندونزی خواهیم بود. یک کارخانه ذوب جدید نیز قرار است در سال آینده در جمهوری دموکراتیک کنگو تکمیل شود، اگرچه این امر تا حدی توسط سرمایه‌گذاری چینی انجام می‌شود؛ با مجموع ۱.۶ میلیون تن، اینها بزرگ‌ترین افزایش ظرفیت ذوب در خارج از چین برای چند دهه خواهد بود. با این حال، جالب است که ظرفیت اولیه جدیدی برای آمریکای شمالی یا اروپا برنامه‌‌ریزی نشده است. در عوض، ایالات متحده به سمت بازار ثانویه و قراضه متمایل شده است. این کشور یک صادرکننده خالص قراضه مس است، اما قصد دارد این تجارت را مجددا متعادل کند و واحدهای مس را برای مصارف داخلی به کار گیرد. یک مجتمع جدید در ایالت جورجیا اولین کارخانه ذوب ثانویه این کشور برای تصفیه مواد پیچیده خواهد بود.

غلبه فویل بر افزودنی‌‌های گیاهی نیمه‌‌سازنده

در بخش نیمه‌‌سازنده‌‌های بازار، ما شاهد سرمایه‌گذاری‌‌های قابل‌‌توجهی در قابلیت کارخانه فویل برای تغذیه بخش خودروهای الکتریکی بوده‌‌ایم. در سطح جهانی، ۲.۰ میلیون تن ظرفیت تنها در سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ تخمین زده شده، اگرچه ۸۰‌درصد از این ظرفیت هنوز در چین است. ایالات متحده و اروپا نیز به طور پیوسته در حال افزایش ظرفیت سیم‌‌کشی هستند. فویل محصولی کلیدی است که به عنوان جمع‌‌کننده جریان در باتری‌‌ها استفاده می‌شود. با اینکه هنوز بخش کوچکی است، اما به سرعت در حال رشد است. به نظر می‌رسد اگر مس با چالش‌‌های زیست‌‌محیطی پیش روی جهان امروزی مواجه شود، قراضه نقش مهم‌تری در بازار ایفا خواهد کرد و ما شاهد تسریع در استفاده مستقیم از ضایعات در سطح نیمه‌‌سازه، به‌ویژه برای ساخت فویل مس در جهان خارج از چین خواهیم بود. به علاوه تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان مس در حال توسعه ظرفیت ثانویه مستقل هستند تا با توجه به چالش‌‌های مرتبط با عرضه اولیه، در صورت امکان، سهم قراضه را در خوراک مواد خام خود افزایش دهند.

فناوری پردازش در معدن می‌تواند نیاز به ذوب را کاهش دهد

در بخش معدن، در حال حاضر سرمایه‌گذاری قابل‌‌توجهی در فناوری انجام می‌شود تا نیاز به مسیر سنتی کنسانتره- ذوب- پالایشگاه به طور کلی کاهش یابد. شست‌وشوی هیدرومتالورژیکی سنگ معدن می‌تواند کاتد را در محل تولید و مرحله ذوب را منتفی کند، به این معنی که مس مستقیما به سمت نیمه‌‌ساخت می‌رود. در حال حاضر ۲۰‌درصد منابع معدنی از این طریق تولید می‌شود، اما فقط روی انواع سنگ‌‌های اکسیدی.

زمان بحران برای کارخانه‌‌های ذوب مس

افزایش ظرفیت ذوب در چین، همراه با قابلیت جدید در هند و اندونزی در سال‌جاری، منجر به مازاد ظرفیت عظیم و کسری ضمنی عمیق در بازار کنسانتره مس شده است. در نتیجه کارخانه‌‌های ذوب با هزینه‌‌های پایین تصفیه و هزینه‌‌های پالایش (TCRC) مواجهند. TCRC‌ها، منبع اصلی درآمد برای پالایشگاه‌‌های ذوب هستند. شرکت‌های معدنی اکنون با یک تصمیم روبه‌رو هستند یا می‌توانند ظرفیت ناکارآمد را کاهش دهند، اما سهم بازار بیشتری را به چین ارائه می‌دهند، یا می‌توانند شرایط کمتر مطلوبی را با برخی کارخانه‌‌های ذوب خارج از چین بپذیرند، اما به طور بالقوه ناکارآمدی‌‌های بازار را تعبیه کنند. مذاکرات قرارداد سالانه TCRC در اواخر سال‌جاری آغاز خواهد شد و نتیجه آن جهت صنعت را مشخص خواهد کرد.