جایگاه سواد مالی در اقتصاد خانواده به یکی از ارکان تقاضا تبدیل شده است
نگاهی جدید به تقاضای شرکتها
متین کریمی، کارشناس اقتصاد و تحلیلگر بازارهای مالی در گفتوگو با روزنامه «دنیایاقتصاد»، برخی زوایای اقتصاد خانواده را تشریح کرده است.
وی در ابتدا در خصوص لزوم آموزش این بخش از اقتصاد حتی برای بزرگسالان گفت: اقتصاد از جمله مباحثی است که ما در آن صحبت از «شاید»ها نمیکنیم، بلکه بزرگسالان بهخصوص کسانی که سرپرست خانوار هستند نیز «باید» علم اقتصاد خانواده را بیاموزند. از این رو، برای یادگیری این علم هیچ گاه دیر نیست و نکته مثبت این یادگیری هم تاثیراتی است که به طور مستقیم روی زندگی افراد جامعه دارد. یکی از ویژگیهای آموزش اقتصاد خانواده این است که بسیار کاربردی است و مسائل تئوری آن را میتوان در زندگی روزمره به کار گرفت و مانند علوم دیگر پیچیدگی خاصی ندارد. به این ترتیب افراد جامعه بهخصوص قشر کارگر و کارمند، اگر این علوم کاربردی و ساده را دنبال کنند، میتوانند جهش مالی خوبی را در زندگی خود ایجاد کنند.
این کارشناس اقتصاد در همین خصوص ادامه داد: در این خصوص بحث خواستهها و نیازها مطرح است. مسالهای که امروز گریبانگیر بسیاری از اقشار جامعه شده، عدمتفکیک خواستهها و نیازهاست. همه انسانها، برای ادامه زندگی خود به سه نیاز اصلی خوراک، پوشاک و مسکن وابسته هستند. اگر این سه نیاز برطرف نشود، توانایی زندگی و به دنبال آن، آرامش فکری برای کار کردن، اعتماد به نفس برای رشد و موفقیت در زندگی و سایر عوامل اینچنینی به خطر افتاده و بعضا حتی کانون گرم خانواده نیز بر سر همین مسائل از هم میپاشد. اما در کنار این نیازهای اصلی که عملا بدون آنها نمیتوانیم زندگی کنیم، هر انسانی خواستههایی هم دارد. خواستهها، مجموعه چیزهایی هستند که ما بدون آنها میتوانیم زندگی کنیم اما حضور آنها میتواند زندگی ما را باکیفیتتر کند. به عنوان مثال مسافرت یا خرید لوازم خانگی یا حتی دکوراسیون منزل هر کدام بخشی از خواستههایی هستند که ما با داشتن آنها احساس بهتری نسبت به زندگی خواهیم داشت اما بدون آنها هم میتوانیم زندگی کنیم.
وی در ادامه به برخی فروشهای قسطی اشاره کرد و افزود: اصل مطلب اینجاست که متاسفانه در فرهنگ مالی ایران، بین خواستهها و نیازها تفکیک درستی وجود ندارد. این روزها مدام تبلیغاتی میبینیم که سفر و لوازم خانگی قسطی و اموری از این دست را به ما ارائه میکنند و آمارها نشان میدهد که به طرز فزایندهای هم مردم نسبت به این امور اقبال نشان میدهند. این در حالی است که سفر قسطی در علم اقتصاد خانواده به مثابه یک بدهکاری محسوب میشود. فرض کنید شما برای اینکه ۱۰ روز به یک سفر ساده بروید، باید ۱۰ ماه قسط پرداخت کنید. و این اقساط طبیعتا بخشی از سبد خانوار شما را کوچکتر میکند. پس کار هوشمندانهای نخواهد بود. به این ترتیب اولین توصیهای که به بزرگسالان در خصوص اقتصاد خانواده میشود این است که تا میتوانند روی نیازهای اساسی متمرکز شوند و خواستهها را به اندازه وسع مالی خود مورد رسیدگی قرار دهند.
متین کریمی به موضوع اهمیت برنامهریزی برای خانواده پرداخت و گفت: راه بهتر این است که ما برای رسیدن به خواستهها، منبع درآمد خود را افزایش دهیم. این مهم زمانی محقق میشود که ما اصول پایه سواد مالی و اقتصاد خانواده را به خوبی شناخته باشیم. اما دومین توصیهای که میشود بحث برنامهریزی است. متاسفانه، در تحقیقات میدانی که انجام شده مشخص شد، بخشی از جامعه در یک هرج و مرج فکری و صدالبته آشفتگی مالی به سر میبرد. اکثر افرادی که ما به آنها قشر متوسط میگوییم، به لحاظ برنامهریزی مالی اوضاع مناسبی ندارند. به عنوان مثال اگر این بخش جامعه امروز ۲ میلیون تومان پول برای پسانداز یا سرمایهگذاری داشته باشند، ترجیح میدهند آن را صرف یک شب رستوران و خوشگذرانی کنند و عمدتا هیچ برنامهای برای آینده ندارند. توجیه اکثریت نیز این است که ما با وضعیت گرانیها و مخارج، امیدی برای آینده نداریم و میخواهیم در لحظه زندگی کنیم. اما موضوع مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که زندگی در لحظه موضوع بسیار زیبا و پسندیدهای محسوب میشود، اما اگر خوشگذرانی امروز با حسرتی در فردا همراه باشد، ماهیت و فلسفه زندگی مالی ما به کل زیر سوال است و آن زمان دیگر برای چارهاندیشی کمی دیر خواهد بود.
این تحلیلگر بازارهای مالی در ادامه به راهکارهایی برای دوری از هرج و مرج مالی اشاره کرد و گفت: نقلقولی از «مک ایور» جامعهشناس و اقتصاددان مطرح وجود دارد که تا حد زیادی میتواند ما را از هرج و مرج مالی دور کند. مک ایور معتقد است همان طور که برای سردرد به دکتر مراجعه میکنیم و یک نسخه برای آرامش درد دریافت میکنیم، در مشکلات اقتصادی هم میتوانیم به دنبال چاره درد باشیم و اگر گرفتاریهای مالی را یک درد در نظر بگیریم، میتوانیم خیلی راحت به دنبال راهحل مناسب باشیم. هرج و مرج، متضاد نظم و نظم حاصل برنامه و هدف است. بنابراین هر گاه که یک هرج و مرج مالی در زندگی شکل میگیرد، بدون شک باید دلیل آن را در بیبرنامه بودن یا بینظمی مالی جستوجو کرد. برای مقابله با این ناامیدی مالی، ما یقینا نیاز به هدف داریم که برنامهریزی برای اقتصاد خانواده میتواند موثر باشد.
وی در همین خصوص به موضوع سواد مالی پرداخت و گفت: در مباحث اقتصادی، حقیقت موجود، توجه خاصی به احساسات انسانها ندارد. یک هدف مالی، حتی یک هدف بسیار کوچک، میتواند نقطه شروع رهایی از هرج و مرج مالی باشد. وقتی شما هدفی در ذهن دارید، تمام رفتارهای مالی شما در مسیر رسیدن به هدف قرار میگیرد. از این رو شما به احتمال زیاد دیگر ولخرجی نخواهید داشت، پسانداز در برنامه قرار خواهد گرفت، بودجهبندی خواهید کرد و با یک برنامهریزی دقیق پیش خواهید رفت. این دقیقا همان بحث سواد مالی است که مطرح شد. حال شما تصور کنید که این هدف مالی، در یک قالب گستردهتر و در بستر خانواده شکل بگیرد. بدون شک، در چنین خانوادهای، نخستین جرقههای سواد اقتصاد خانواده شکل میگیرد و با آگاهی و آموزش بیشتر تبدیل به یک فرهنگ نهادینه در دل خانواده خواهد شد.
این برنامه و هدف مالی چه مواردی را شامل میشود؟ متین کریمی در پاسخ به این پرسش گفت: زندگی در جوامع مدرن، شتاب بسیار بالایی دارد و به این ترتیب بسیاری از کسبوکارها، منابع درآمدزایی و بسیاری از سرمایههای مادی را در خود غرق خواهد کرد. دلیل این اتفاق نیز نبود یک چشمانداز مالی در خانواده بهخصوص در زمینه اقتصاد خانواده است. این درحالی است که این شتاب هر روز با خطرات بیشتری همراه است و احساس عقبماندگی یا درجا زدن را در افراد ایجاد میکند. اما موضوعی که اکثر افراد را در نقطه ناتوانی و نارضایتی مالی قرار میدهد، عدمتعهد به اجرای این چشمانداز و از آن مهمتر عدمشفافیت در بحث اجرا بوده است. به عنوان مثال اگر پدر یک خانواده، کارمند است و امروز حقوقی معادل ۱۵ میلیون تومان دارد و یک فرزند ۱۰ساله نیز داشته باشد، باید آگاه باشد که دیر یا زود با رشد سن فرزندش، هزینههای او هم افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین توصیه میشود که از همین امروز، چشماندازی برای ۵سال آینده طراحی شود که در آن گزینههای درآمدزایی، سرمایهگذاری و اضافه کردن به داراییهای ارزشمند محاسبه شود.
وی با اشاره به اهمیت فراگیری مهارتهای مالی یادآور شد: یادگیری برخی از مهارتها نظیر بازارهای مالی میتواند یک گزینه عالی برای رشد درآمد خانواده باشد. راهاندازی یک کسبوکار کوچک یا یادگیری یک مهارت دوم و حضور در یک محیط کاری جدید با میزان درآمد بیشتر میتواند یک پتانسیل برای رفاه بیشتر برای سالهای آینده باشد. پس، موضوعی که اهمیت دارد، وجود یک چشمانداز شفاف با راهکارهایی شفاف و با تعهدی بالا در اجرای این چشمانداز است. در غیر این صورت شتاب زندگی، افراد را با مشکلات جدی روبهرو خواهد کرد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه به نقش رسانهها در فرهنگسازی مالی در خانواده پرداخت و گفت: در این میان نقش رسانهها درمسیر فرهنگسازی مالی در جامعه به شدت واضح و مبرهن است و امیدوارم که این صحبتها تلنگری باشد برای افرادی که در این حوزه مسوولیت دارند تا در آینده نهچندان دور، شاهد آموزشهای گستردهتری در این حوزه باشیم. در انتها طرح سه نکته مهم به نظر میرسد. مطالعه در خصوص اقتصاد خانواده و یادگیری سواد مالی یک ضرورت محسوب میشود و امیدوارم تمامی اقشار جامعه خود را از این فرصت مطالعه محروم نکرده و تا جایی که امکان دارد در خصوص اقتصاد و سواد مالی مطالعه کنند. هرمیزان که سواد مالی شما گستردهتر باشد، رفاه مالی شما نیز ارتقا پیدا میکند و این آرزوی هر ایرانی است که همه افراد جامعه در یک سطح از رفاه قابل قبول زندگی کنند.
متین کریمی در پایان گفت: دومین توصیه، مربوط به آیندهنگری است. اقتصاد ایران، سالهای شکوفایی و رشد را در پیش رو خواهد داشت و بیشترین سود این دوره برای کسانی خواهد بود که از امروز برای آینده برنامهریزی کنند. نهتنها نسبت به خودمان بلکه نسبت به تمام اعضای خانواده و دوستان باید مسوول بود و موجی از آگاهی را برای یک برنامهریزی درست ایجاد کرد. سومین توصیه هم این است که سواد مالی، ابتدای راه موفقیت مالی است و باید گوشه چشمی هم به دریچههای نوین اقتصاد خانواده داشته باشید و شرایطی را فراهم کنید که جریان درآمد شما از یک منبع به چند منبع تغییر کند و بتوانید پشتوانههای مالی قدرتمندتری داشته باشید.