البته تجربه نشان داده است که در سال جدید قیمت‌ها به روند افزایشی خود خواهند برگشت و مجددا انواع بار ضایعاتی در بازار داد و ستد خواهد شد و رکود فعلی از بین خواهد رفت.

در حال حاضر با توجه به بهای سرب، اجاره‌بهای کارگاه و حقوق و دستمزدها بازیافت فلزات گران‌‌‌بها به صورت گسترده و صنعتی صرفه اقتصادی ندارد و بسیاری از فعالان در این حوزه نیز کارگاه‌‌‌های خود را تعطیل کرده‌‌‌اند و فقط قطعات الکترونیک را از سطح شهرها و استان‌‌‌ها جمع‌‌‌آوری می‌کنند و برای ورود به چرخه تولید به سایر کارگاه‌‌‌های فعال و صنعتگران داخلی و خارجی می‌‌‌فروشند.

چینی‌‌‌ها ازجمله مهم‌ترین مشتریان قطعات الکترونیک ایرانی هستند که خود وارد بازار ایران می‌‌‌شوند و بار مورد نظر خود را در مقیاس‌‌‌های بالا خریداری کرده و به کشور خود می‌‌‌برند که طی سال‌های اخیر تعداد چینی‌‌‌های فعال در بازار ایران به چند برابر سال‌های گذشته رسیده است و هرآنچه که یک صنعتگر داخلی نمی‌تواند از آن استفاده کند نصیب چشم‌‌‌ بادامی‌‌‌ها می‌شود. به عنوان مثال در ایران فقط طلا و نقره قطعات الکترونیک استخراج می‌شود اما چینی‌‌‌ها از تمام فلزات یک قطعه بهره‌‌‌مند می‌شوند و علاوه بر طلا و نقره، مس و پلاتین را نیز با کمترین میزان استخراج می‌کنند.

قطعات را در کوره‌‌‌های دوار بسیار بزرگ ریخته و مس و سایر فلزات ارزشمند را جداسازی می‌کنند. در کشوری همچون چین به دلیل ارزان بودن هزینه نیروی انسانی و زیاد بودن جمعیت، برای هر کدام از این قطعات زمان کافی برای جداسازی صرف می‌شود که یک صنعتگر ایرانی قطعا چنین زمانی را اختصاص نخواهد داد. از طرفی تکنولوژی‌‌‌های جدید برای جدا کردن انواع فلزات گران‌‌‌بها همچنان وارد کشور نشده و هرچه تکنولوژی به روزتر باشد قطعا فلزات با درصدهای هرچند اندک نیز قابل استخراج خواهد بود و از این رو چینی‌‌‌ها در این حوزه نیز از ایرانی‌‌‌ها پیشی گرفته‌‌‌اند تا جایی که به لیتیوم و کادمیوم خازن قطعات با کمترین‌درصد نیز رحم نمی‌‌‌کنند.  چینی‌‌‌ها بر اساس قیمت روز، قطعات را در بازار ایران خریداری می‌کنند و افت و خیزهای ارز و طلا تاثیر چندانی بر میزان فعالیت آنها در بازار ایران ندارد.