پاشنه آشیل رمزارزها «صنعت پرداخت» است!
اکنون با بلوغ و ارتقای جایگاه رمزارزها، جهان شاهد انقلابی در نحوه پرداختهاست. این اکوسیستم فراتر از رویکردهای سنتی، بستری فراهم کرده که تراکنشها نهتنها سریعتر و شفافتر، بلکه ارزانتر انجام شوند؛ این همان مزیت کلیدی رمزارزهاست. حالا رشد پذیرش رمزارزها، شبیه آهنگی است که حتی به گوشهای عمدا ناشنوای مدیران مالی سنتی جهان نیز رسیده است. البته این حوزه خالی از اشکال نیست و دستهبندی رمزارزهای حوزه پرداخت (Payment) با چالشهایی دست به گریبان است که در این یادداشت به آنها اشاره میکنیم.
آنچه خوبان همه دارند، رمزارزها یکجا دارند!
بیایید کمی دقیقتر به سرعت، شفافیت و ارزانتر بودن تراکنشهای رمزارزی بپردازیم. همانطور که گفته شد، مهمترین مزیت ارزهای دیجیتال، کاهش هزینه تراکنشهای مالی است. براساس گزارشها، استفاده از رمزارز، بهخصوص استیبلکوینها، هزینه تراکنشها را تا ۸۰درصد کاهش میدهد. ازطرفی هزینه پردازش و ذخیرهسازی دادههای مالی در بلاکچینها به دلیل عدمنیاز به زیرساختهای شخص ثالث و واسط بانکی، بسیار کمتر و سبزتر است. هرچند این صرفهجویی نقش مهمی در جذب کاربران جدید و گذار به دوره مدرنتر ایفا میکند؛ اما رویکرد اغلب پذیرندگان و خریداران ایجاد سپر دفاعی در مقابل تورم و سرمایهگذاری است. درواقع انگیزه واقعی برای خرجکردن رمزارزها در تراکنشهای خرد در وضعیت نسبتا نامطلوبی قرار دارد و بیشتر آنها برای ذخیره ارزش(Store of value) خریداری و نگهداری میشوند.
بااینحال، بهرغم توفیق نهچندان زیاد رمزارزها در پرداختهای روزمره، تراکنشهای بینالمللی (خواه در سطح دولتها یا شرکتها) که معمولا روزها زمان میبرد، به کمک بلاکچین در عرض چند دقیقه انجام میشوند. این مزیت، بهویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط که به جریان نقدینگی سریع نیاز دارند، اهمیت ویژهای دارد. علاوه بر این، زیرساختهای مبتنی بر بلاکچین میتوانند خدمات مالی شفافتری ارائه دهند که برای نهادهای نظارتی جذابیت بالایی دارد. این دقیقا همان کاری است که بلاکچین ریپل با رمزارز بومی XRP بهجد در حال پیگیری و پیادهسازی آن است.
آخرین آمار رمزارزها در صنعت پرداخت
براساس آمارهای Triple.A، تعداد افراد دارای رمزارز در جهان تا پایان سال ۲۰۲۴ به بیش از ۵۶۰میلیون نفر، یعنی نزدیک به ۷درصد از کل جمعیت جهان رسیده است. طبق نظرسنجی انجامشده از سوی این موسسه، ۶۵درصد این افراد اعلام کردهاند که تمایل دارند از رمزارزها بهعنوان ابزاری برای پرداخت استفاده کنند.
در حوزه فناوری پرداخت، شرکتهایی مانند Pundi X،Ingenico و Verifone دستگاههای POS رمزارزی تولید میکنند. بازار این دستگاهها با نرخ رشد مرکب سالانه بیش از ۱۹درصد درحالتوسعه است و پیشبینی میشود ارزش آن تا سال ۲۰۲۶ به ۱.۷میلیارد دلار برسد. صرافی بایننس نیز با توسعه کارتهای اعتباری بیتکوین و ارزهای دیجیتال دیگر، گامی جدیتر برای ورود رمزارزها به زندگی روزمره مردم برداشته است.
تعداد دستگاههای خودپرداز رمزارزی (در اصطلاح رایج BTM) نیز در حال افزایش است. تا سپتامبر ۲۰۲۴، بیش از ۴۰هزار دستگاه خودپرداز در سراسر جهان فعال شدهاند که نسبت به ۵هزار دستگاه در سال ۲۰۱۹ رشد چشمگیری داشته است. ایالاتمتحده با بیش از ۳۰هزار دستگاه پیشتاز است و پس از آن اروپا در رتبه دوم قرار دارد.
در حوزه پرداخت حقوق، بهویژه برای فریلنسرها، استفاده از رمزارزها روبهافزایش است. پلتفرمهایی مانند Bitwage و Deel امکان پرداخت حقوق با رمزارزها را فراهم کردهاند. گزارشها نشان میدهد که بیش از ۴۰درصد فریلنسرها به دلیل سرعت بالا، کاهش هزینهها و دسترسی جهانی، به دریافت دستمزد خود در قالب ارز دیجیتال تمایل دارند.
به دوران پذیرش همگانی نزدیک میشویم؟
پیش از پاسخ به این سوال، بیایید قبول کنیم که استفاده از رمزارزها برای پرداختهای خرد و روزمره برای بسیاری از افراد سخت است؛ حتی برای استفاده از بسیاری قابلیتهای دیگر رمزارزها سطح نسبتا بالایی از دانش و اطلاعات احساس میشود. درست است که اشاره کردیم ۶۵درصد مالکان کریپتو به استفاده از آن بهعنوان ابزار پرداخت تمایل دارند؛ اما این آمار مربوط به افرادی است که به خرید رمزارز متقاعد شدهاند، نه تمام ۸میلیارد نفر جمعیت زمین! شاید هنوز هم بتوانیم به مصاحبه دو سال قبلهارولد بوسه، مدیر توسعه و نوآوری مسترکارت برگردیم: «صادقانه بگویم، مادر من اصلا برایش مهم نیست که این نظام مالی متمرکز است یا غیرمتمرکز.»
در کنار مزایای غیرقابلانکار ارزهای دیجیتال، موانع دیگری مانند شفافیت قانونی، نگرانیهای امنیتی و ناکافی بودن زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری، همچنان بر سر راه پذیرش همگانی آنها وجود دارد. برای مثال، قوانین متفاوت در کشورها قطعا چالشهایی در پذیرش بینالمللی کریپتوکارنسیها ایجاد میکند. البته در طول سال ۲۰۲۴ تلاش قانونگذاران برای ایجاد چارچوبهای قانونی شفافتر و گسترش زیرساختهای بهتر از سوی توسعهدهندگان، ستودنی بود. از سوی دیگر، عمومیت فناوریهایی مانند ارزهای دیجیتال بانکمرکزی(CBDC) که به مذاق سیاستمداران خوشایندتر است و توسعه پلتفرمهای پرداخت مبتنی بر بلاکچین، نویدبخش تحولی جدی در نظامهای مالی سنتی است.
در حوزه کسبوکار، شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت، شاپیفای، اکسپدیا، تسلا و استارباکس و در صنعت پرداخت و شرکتهایی مانند پیپال، ویزا و مسترکارت که در ۲سال گذشته به جرگه ارائهدهندگان خدمات رمزارزی پیوسته بودند، به دنبال ایجاد زیرساختهایی برای پشتیبانی بیشتر از این فناوری هستند. گزارشها نشان میدهند که تا چند سال آینده، بسیاری از کسبوکارها و مشتریان به پرداختهای رمزارزی روی خواهند آورد. در نتیجه همه این موارد پیشبینی میشود که پذیرش رمزارزها در سال ۲۰۲۵ باز هم افزایش یابد.
زمانه عوض شد و ما همچنان در خوابیم...
در حالی که کشورهایی نظیر امارات متحده عربی و عربستان از رویای هاب کریپتو شدن در منطقه، به پیادهسازی عملی آن رسیدهاند، ما هنوز قوانین شفاف و حمایتکنندهای از فناوری بلاکچین و رمزارزها نداریم! تنها خبر خوب این روزها تصویب سند پیشنهادی «سیاستگذاری در حوزه رمزپولها» بود که در جلسه سیزدهم آذرماه ۱۴۰۳ با رأی مثبت تمام اعضای هیات عالی بانکمرکزی ایران تصویب شد.
ایران با وجود چالشهای نظارتی و تحریمها، پتانسیل قابلتوجهی برای استفاده از رمزارزها بهعنوان ابزار پرداخت در تسویههای بینالمللی و داخلی دارد. باید دید پس از ابلاغ رسمی این سند به نهادهای ذیربط، آیا گشایشی در این شاخه از اقتصاد دیجیتال کشور ایجاد میشود یا خیر.